منابع انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران . سفرنامه ها
 
سفر نامه فرد ریچاردز .
 
( ترجمه مهین دخت صبا ) . شماره 27 از مجموعه ایرانشناسی ، تهران : بنگاه ترجمه و نشر کتاب -چاپخانه بانک ملٌی - 1343 - 274 صفحه .
فرد ریچاردز در زمان سلطنت رضا شاه کبیر به ایران آمده و تاریخ نوشتن این سفر نامه مربوط به همان سالهاست . مطالب این کتاب عبارتست از : 
- بسوی ایران
- مناظر و آهنگهای اصفهان
- میدان شاه و بازی گوی و چوگان
- تریاک
- دروازه های بازار اصفهان
- بازارهای ایران
- پلها
- جویهای روان
- نغمات
- نوروز
- کبوترهای خانه های اصفهان
- جلفا 
- خرید
- درشکه
- ماه محرم
- گورستانهای ایران
نویسنده این کتاب چون از هنر نقاشی بهره مند بوده است 48 تابلو زیبا از مناظر ایران تهیه کرده که در این کتاب آورده شده است .
 
به نقل از کتابشناسی فرهنگ عامه و مردم شناسی ایران . ص 20
 
علیرضا آیت اللهی : بعید است که چنین مجموعه ای در کتابفروشی ها وجود داشته باشد . . چنین مجموعه هائی ایرانشناسی را غنیمت بدانیم . همه ی سفرنامه ها از منابع مردم شناسی بشمار می روند . هر چند ترجمه از یک سفر نامه ها را بخوانیم چون ممکن است متفاوت باشند .
 


دو شنبه 29 شهريور 1395برچسب:, :: 9:3 بعد از ظهر ::  نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi



دو شنبه 7 تير 1395برچسب:, :: 2:45 بعد از ظهر ::  نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi

رسم سیزده به در در یزد رونق گرفته است .
این رسم که گویا ریشه اش به اوایل دوره حکومت قاجاریان می رسد  مشترک میان تمام اقوام و مذاهب یزد بوده است و به این ترتیب هیچ جنبه ای اعتقادی ندارد که « آئین » خوانده شود . با این وجود از آنجا که در محل « 13 » به در خوانده می شود آنرا به گریز حوادثی که ممکن است در سیزدهمین روز از سال در شهر نصیب مردم شود و گریز از شهر به منظور گریز این شومی نسبت داده اند ؛ و به آن جنبه ای عقیدتی نیز بخشیده اند .
امٌا فقط موضوع در رفتن از شهر مطرح نیست و شرط استفاده از شگون سرسبزی نوی بهاری هم مطرح است و جدیدا" به این بهانه دولت نام آن را روز طبیعت نهاده است .
پنجاه شصت سال قبل از این گروهی که در راس آنان روحانیان شهر قرار داشتند این رسم به سوی سبزه زارها و باغات بیرون شهر رفتن را به خاطر همان اعتقاد به نحسی سیزده یک رسم خرافاتی می دانستند و از آن احتراز می جستند ؛ حال آنکه هم اکنون به عنوان روز طبیعت و طبیعت گردی تقریبا" همه به اجرای این رسم راغب شده اند و دیگر هیچ روحانی یا مؤمن مقدسی آن را نهی نمی کند .
دلیل دیگری که اجرای این رسم در این اواخر گستره ای بسیار چشمگیر یافته است افزایش توان مردم ، مثلا" داراشدن اتوموبیل شخصی برای بیرون رفتن ،و امکاناتی چون پارک ها است که دولت و شهر داریها به وجود آورده اند . استقرار امنیت هم مزید برعلٌت شده است ؛ و مزاحمین اشرار گونه و « چشم چران » ها به شدٌت کاهش یافته اند .
پنجاه - شصت سال قبل از این به ندرت مردم از صبح بیرون می رفتند ؛مگر ثروتمندانی که تعدادشان تخمینا" به یک بیستم از سیزده گردان هم نمی رسید ؛ و غالب سیزده رو ها فقط عصر از مرز های شهر می گذشتند و در جوار گندم زارهائی که در اطاف شهر وجود داست به سیر می نشستند . امٌا اکنون جمعیتی انبوه از صبح از شهر بیرون رفته گاه به روستاهائی تا صد کیلومتری یزد سفر می کنند .
شاید نخستین بخش از این رسم بیرون انداختن سبزه ی خود پرورده به زحمت سفره ی هفت سین از شهر به قصد دیدار سبزه های طبیعت چون نعمت رایگان الهی باشد که متاسفانه جدیدا" رسم انداختن آن به درون آب جاری از برخی از دیگر شهرها میان یزدیان نیز رسوخ کرده است ؛ به این ترتیب کهنه ی حاصل رنج را به عنوان سمبلی از نحسی زندگی به دست طبیعت می سپارند و از آن رها می شوند .
در طول اجرای رسم می بایست شاد باشند و شادگوئی کنند تا نحسی در آن روز و در طول سال دامنشان را نگیرد . گاهی افرادی را که با یکدیگر قهر اند آشتی می دهند تا بیشتر خوش بگذرد و...
حتی الامکان گروه سیزده به در باید بیشتر باشد و این است که معمولا" چند خانواده از اقوام نزدیک یا گاه همسایگان و جدیدا" همکاران گروهی به بیرون می روند ؛ و آن روز به دیدنائی با یکدیگر هم می پردازند .بنابر این به نوعی میهمانیگونه می شود . گاه یک خانواده بقیه خانواده ها را به غذا و... دعوت می کند ؛ امٌا اکثرا" سعی می کنند غذای خانواده خود را به همراه آورده موقع صرف نهار همه از همه ی غذا ها استفاده می کنند که این نیز بر تقویت روح وحدت و انسجام خانواده های مشارکت کننده می افزاید .
رسم است که غذاها بیشتر از رنگ های سبز  و فاقد رنگ زرد تهیه شده باشند ؛ مثل سبزی پلو ، باقلی پلو ، و... اگر کاهو بیابند کاهو - سکنجبین از خوراکیجات اصلی روز سیزده نوروز خواهد بود . شولی نیز جایگاهی دارد امٌا آش رشته در پنجاه - شصت سال قبل از این در شهر یزد چندان جایگاهی نداشت .
مشهور ترین رسم ، سبزه گره زدن است که در قدیم آن را بیشتر مختص دختران دم بخت ، به ویژه یک کمی سن و سال دار شده می دانستند و جدیدا" چند سالی است که این ورد را هم می خوانند :
سبزی تو از من - زردی من از تو ...
شاید کنایه ای از این که من در جوانی به خانه بخت بروم و سالها خوشبخت زندگی کنم حال آنکه تو به هر حال پژمرده می شوی ، پس پژمردگی من را نیز با خود ببر .
برخی معتقد بودند و هنوز هم به ندرت معتقدند که قبل از غروب آفتاب نباید به خانه برگردند ...
 


انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ شناسی ایران بزرگ . Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran
identification des sources de l'ethnologie d,Iran , et des Bibliographies
درباره وبلاگ

Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran . Alireza Ayatollahi با وجود تحصیلات کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکتری مردم شناسی ( در گرایشهای معماری و شهرسازی - فنٌی و اقتصادی ، و فرهنگی ) در دانشگاه پرووانس فرانسه و نهایتا" دعوت به عضویت در هیئت علمی آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1363 و تدریس مردم شناسی فرهنگی در سال 1365 در آن دانشگاه ، اذعان می کنم که در بدو امر مردم شناسی برای من علم نبود ؛ ابدا" علم نبود ؛ بیشتر یک تفنٌن بود : از سال 1335 به جمع آوری فولکلور یا فرهنگ مردم و تاحدودی مردمنگاری آگاهانه و غیر آگاهانه پرداختم . از سال 1345 وسیله ی خود نمائی و کسب شهرت بیشترم می شد و از 1351 اندک در آمدی از این راه . بعدها که در فرانسه به تحصیلات آمایش سرزمین و اقتصاد توسعه پرداختم متوجه شدم که بدون جامعه شناسی در کشورهای پیشرفته و مردم شناسی در کشورهائی نظیر ایران ، مدیریت و برنامه های فنٌی - اقتصادی آنچنان که باید و شاید به اهداف عالی خود نمی رسند . مردم شناسی یک مطالعه است ؛ یک علم به مفهوم حقیقیِ آن نیست ؛ و نتایجی که از مطالعه ی یک مردم شناس به دست می آیند نسبتا" صحیح اند و نسبتا" غلط : نه فقط مردم شناسی ، بلکه تمام علوم انسانی و اجتماعی « نسبی » هستند ؛ و چون ریاضیٌات به پاسخ هائی مطلق نمی رسند . علوم انسانی به همین دلیل روشی جامع و مانع و مسلٌم و مقبول همگان برای مطالعات خود ندارند .هرکسی با سلیقه و دیدگاه خود وارد آنها می شود و روشی پیشنهاد می کندکه باز این روشهای کار هم برخی بیشتر و برخی کمتر مورد قبول و استفاده سایر مطالعه گران قرار می گیرند . ناتوان تر از همه کسانی هستند که به ترجمه روش های مردم شناسی در سایر کشورها می پردازند که غالبا" در شناخت مردم ایران آنطور که باید و شاید کار آئی ندارند . روش و حوزه عمل این مطالعات سبب می شود که برخی « انسان » و به ویژه شیوه رفتار وی را ملاک عمل قرار دهند و به انسانشناسی anthropology معتقد باشند که انگلیسی زبانان دنیای غرب بیشتر در این طیف قرار می گیرند . برخی دیگر معتقدند که چوم اصل شناخت اجتماعی بر « روابط اجتماعی » است بنابر این اصل بر یک اجتماع ( مردم ) و شناخت آن به عنوان یک کل ، یعنی مردم شناسی ethnologie است که فرانسویان و اکثر تحصیلکردگان صادق فرانسه از این طیف اند . فرهنگ می تواند شامل قواعد رسمی و قوانین و مقررات ( که از جمله در جامعه شناسی مورد مطالعه قرار می گیرند )باشد ؛ امٌا چون حاصل رفتار ی عادٌی شده، رسم شده ، سنٌت شده ، و...در میان یک مردم است ، به خصوص در کشورهائی نظیر ایران ، مقتضی روش های شناخت مردم شناسانه است هرچند که اصطلاح فرهنگ شناسی culturologie نیز در دهه های اخیر باب شده باشد . از تدریس در این حوزه ، به خصوص در ایران ، بیزارم ؛ امٌا عاشق و حتی معتاد مطالعات مردم شناسی هستم ؛ و گرچه خود به خود هم به آن می پردازم ؛ امٌا بیشتر دوست دارم که در باره آن با دیگران هم شریک شوم . شما چطور ؟ .
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پيوندها