آیین‌های بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-10

جشن «سر سال» در ولایت «سغد» تاجیکستان


به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، جشن نوروز در استان «سغد» تاجیکستان از 18 اسفند آغاز می‌شود و تاحدودی با دیگر مناطق این کشور متفاوت است.

نوروز را در این منطقه به عنوان «سر سال» می‌شناسند در این روز قطعه‌ای از زمین انتخاب می‌شود، تا پیرمردی قبل از آغاز بزم و شادی، بر زمین دانه امید بپاشد و همگی دست به دعا بر دارند. زیرا این رسم به باور مردم، حاصل کشت را در سال نو فراوان می‌کند.

در این منطقه از سرزمین پهناور نوروزی در روزهای اول ماه مارس (یازدهم اسفند ماه)، بانوان دانه‌های گندم را برای سبز شدن در ظرف‌های مختلف می‌گذارند تا برای جشن نوروز رشد کرده و سبز شود. جشن نوروز تاجیکان را بدون سبزه تصور کردن ممکن نیست.

روز اول فروردین روزی است که تمام مردم تاجیکستان، فرارسیدن سال نو را جشن می‌گیرند و سغدی‌ها هم مانند ساکنان مناطق دیگر این کشور معتقدند که در تمام سال زندگی مردم را صفا و نور و روشنایی لبریز خواهد کرد.

یکی دیگر از آداب و رسوم  نوروزی، آوردن غذا به خانه‌های همدیگر و گرفتن جشن است که در سغد به «آش آلش کنان» معروف است و چون اکنون در تاجیکستان، معروف ترین غذا «آش پلو» ( مخلوطی از برنج، هویج، گوشت، زیره، زرشک، نخود و...) است، بیشترین ساکنان این ولایت نیز در شب نوروز از این غذا به خانه‌های همدیگر می‌فرستند.

بیشتر مراسم نوروز مردم شمال تاجیکستان، عمدتا در میدان‌های بزرگ و باغ‌های سرسبز و پوشیده از گل برگزار می‌شود.

مردم، سفره‌های نوروزی شان را با هفت سین (سبزه، سنجد، سیب، سپند، سیر، سمنو وسکنجبین) می‌آرایند، سخن است که گویی نخست هفت شین مرسوم بوده و پس از ظهور اسلام و حرام شدن شراب شین به سین تبدیل شده است.

در نوروز، صدای کرنی ( از آلات و اسباب موسیقی)، آنان را به «جشن گاه» (محل برگزاری جشن) دعوت می‌کند.

در این مراسم، دوشیزه‌ای با لباس سفید یا سبز که نشانه پاکی بهار است در جمع مردم در جشن گاه از آمدن بهار و رسیدن نوروز خبر می‌دهد.

بزم و شادی، رقص های سنتی و ترانه خوانی و سیر در باغ‌ها و گل گشت‌ها در ایام نوروز از مراسم خاصی است که از فرهنگ اجداد به میراث مانده است.

«سمنوپزی»، مسابقات ورزشی، بازی‌های مختلف، کبک و خروس بازی، اسب دوانی و چوگان بازی از ورزش‌های جشن نوروز درسراسر تاجیکستان است که در استان سغد نیز همه ساله با شکوه و طراوت خاصی در میدان‌های نوروزی برگزار می‌شود. هدیه‌ها و جایزه‌هایی که به برندگان این بازی‌ها داده می‌شود، گران بها است و باعث علاقمندی و ذوق بیشتر مردم به شرکت در آن می‌شود.

همچنین در جشن نوروز، مردان خانواده درخت می‌نشانند و به تنه درخت آهک می‌مالند که نمادی از سرسبزی و بخت سفید است.

ساکنان مناطق سغد نیز بر این باورند که خانه تکانی به معنای ارج گذاری به گذشتگان و در این آئین باستانی به محیط زیست و زندگی شان رسیدگی می‌کنند تا با دور کردن گرد وغبار فصل سرما، نوروز را با صفا و آسایش خاطر آغاز کنند.

در مناطق مختلف استان سغد، آئین دیگری هم برپا شد که «عروس بنان یا کلین سلام» نام دارد. در این مراسم، خویشاوندان تازه داماد و مردم محل به دیدن نوعروس می‌آیند و وی در حالی که سرپا ایستاده و چشم به زمین دوخته است، دست به سینه تعظیم می‌کند.

در این مراسم، زنان خانواده با خواندن اشعار ویژه به نوعروس سلام می‌کنند و وی با تعظیم‌های کوتاه پاسخ سلام آنان را می‌دهد. این مراسم در کنار سفره نوروزی برای معرفی نوعروسان به اعضای خانواده جدیدشان برگزار می‌شود.

 

 



آیین‌های بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-9

آیین نوروزی در کنار رودخانه «سیحون» تاجیکستان

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، «خجند» از جمله شهرهای باستانی و تاریخی ماوراءالنهر است که هم‌اکنون در کنار رودخانه سیحون در تاجیکستان کنونی قرار دارد.

این شهر در تاریخ  مورد ستایش و تمجید مؤلفان و مورخان قرار گرفته به طوریکه «سمعانی» در توصیفخجند چنین می‌نویسد: «خجندی منسوب است به خجند و آن شهر بزرگ پرنعمتی است برکنار سیحون از بلاد مشرق و گاهی نیز به آن خجنده می‌گویند».

مردم خجند و نواحی آن از قدیم‌الایام تاکنون سنت‌ها و آداب و رسوم نیاکان خویش را حفظ کرده و در پویایی آن‌ همواره تلاش کرده و سعی کرده‌اند این سنن را در سینه‌های خود محفوظ بدارند و آن‌ها را از باد روزگاران ایمن نگه دارند.

مردمان این حوزه مراسم‌ها و جشن‌های ملی و مذهبی به‌ویژه نوروز را با شور و شوق برگزار می‌کنند به طوریکه این سنت‌ها در روح و روان مردم جای گرفته و تمام افراد از یک ساله تا 100 ساله در پویایی آن‌ها تلاش می‌کنند.

جشن نوروز در بین این مراسم و عید‌ها جایگاه ویژه و ممتازی دارد با پایان فصل دی و آب شدن برف و دمیدن نخستین سبزه‌ها و شکوفه‌ها در دامن کوه و تپه‌ها «گل بایچیچک» می‌روید که در واقع این گیاه مژده بهار و نوروز را می‌آورد و کودکان و نونهالان این گل را از دامنه کوه‌ها می‌چینند و به عزیزان خود تقدیم می‌کنند.

زنان نیز در این ایام در کنار مردان برای تجلیل باشکوه جشن نوروز تلاش می‌کنند و از چند روز قبل گندم را خیس کرده تا سبز شود و از سبزه آن غذای «سمنک» درست می‌کنند.

جالب اینجاست که در آماده کردن این غذای نوروزی بیشتر زنان سخاوتمند و خیر و آنانی که در طول سال در خانواده‌هایشان کسی فوت کرده باشد، شرکت می‌کنند زیرا مردم این خطه ادب‌پرور بر این باورند که اگر در تهیه این غذا اهل خانواده‌های عزادار و غم‌دیده شرکت نکرده و حضور نیابند، سمنک شیرین نمی‌شود.

تهیه این غذا که با شعر خوانی و سرودهای سنتی انجام می‌شود، به محض آماده شدن که گاهی 3 روز طول می‌کشد، نخست از آن برای خانواده‌های عزادار می‌برند و کام آن‌ها را شیرین می‌کنند.

این درحالی است که تهیه سمنک از اول شب تا صبح ادامه می‌یابد و در این مدت زنان با نوبت آن را با چوب به هم می‌زنند و این اشعار نوروزی توسط زنان خوانده می‌شود:

سمنک در جوش ما کفچه زنیم

دیگران در خواب ما دَفچه زنیم.

سمنک رمز بهار است

دلخوشی سالی یک بار است

سال دیگر یا نصیب!....

سمنک در دیگ‌های بزرگ تهیه می‌شود و همه مردم تلاش می‌کنند از این غذا کام خود را شیرین کنند زیرا بر این باورند که هر کس از این غذا تناول کند کامش تا سال دیگر و تا نوروز دیگر شیرین خواهد ماند و عزا و ناخوشی در منزل آنها را نخواهد زد.

در کنار سمنک «کشک» که از گندم تهیه می‌شود، آماده شده و مردم هر محله سعی می‌کنند با این غذا هم‌محلی‌ها و همشهریان خود را پذیرایی کنند.

این غذای شیرین و خوش طعم در کنار سایر غذا‌های سفره نوروزی-کلچه، برک، شیرینی، قند، حلوا، نبات، شکر، شهد، ... جای می‌گیرد.

در ایام، نوروز سفره‌ها معمولاً 3 تا چهار روز باز هستند و در مهمانخانه‌ها(در بین تاجیکان آسیای مرکزی مرسوم و معمول است که یکی از خانه‌های خود را ویژه پذیرش از مهمان قرار دهند که آن را مهمانخانه می‌گویند و بر این باورند که اگر در هفته هیچ کس مهمان این اتاق نشود، یک ناخوشی‌ در آن خاندان رخ می‌دهد) نیز در ایام نوروز باز است و خویشان، فامیل‌ها، آشنایان و دوستان ضمن تبریک و شادباش و صرف شیرینی و غذای نوروزی، کام خود را شیرین می‌کنند و بر سر دسترخان (سفره)چنین دعا می‌کنند: خدایا، خداوندا، غائبان را حاضر، بیماران را شفا، اسیران را رها و بدهکاران را از قرض نجات ده و همه بندگان کلمه‌گوی را در پناه عصمتت نگه دار و به 100 ماه و سال بی نقصان، ما را برسان:

ای خداوند زمین و آسمان

تا به نوروز دیگر ما را رسان!

همچنین مرسوم است که مردم به محض دیدن یکدیگر به جز پیام‌های منثور تبریکی به همدیگر با ابیاتی شاعرانه و موزون و آبدار مبارک باش می‌گویند:

نوروزتان فیروز باد

هر روزتان نوروز باد.

* ***********

آمده نوروز هم از بامداد

آمدنش فرّخ و فرخنده باد!

علاوه بر این در فولکور و ادبیات شفاهی مردم تاجیک ده‌ها بیت و رباعی، 2 بیتی، غزل، قصیده و غیره، در وصف و ستایش نوروز موجود است که احساس سرور و شادی مردم در آن‌ها نهفته است.

نوروزه به نو بهار کی می بینم؟

گلها ره به یک قطار کی می بینم؟

گلها ره به یک قطار در فصل بهار

دنیاره به یک قرار کی می بینم؟

**************

نوروز رسید لاله خوشرنگ بر آمد

بلبل به تماشای دف و چنگ بر آمد

مرغان هوا جمله بکردند پرواز

مرغ دل من از قفس تنگ بر آمد.

****************

نوروز نو بهاران بر دوستان مبارک!

فریاد عندلیبان بر بوستان مبارک!

در ایام نوروز در منطقه سغد و نواحی و شهرستان‌های اطراف آن زمین و آسمان همراه مردم شادی می‌کنند و معمول و مرسوم است که مردم در کار دسته‌جمعی با نظافت کردن کوچه و خیابان‌ها، قبرستان‌ها و گچ مالیدن به تنه درختان به خاطر ایمنی از هر نوع حشره، پرداخته و سعی می‌کنند محلشان آشغال و کثیفی نباشد.

در این روز عزیزترین افراد محل که کشاورزان دست و دل باز  هستند، در مزرعه حاضر می‌شود و بذر و دانه بر آن می‌پاشند و پس از خواندن آیاتی چند از قرآن مجید به زمین خطاب می‌کند: «من از تو و تو از من» و با امید دانه‌ها را به زمین پاشیده و به دنبال آن کار کشاورزی شروع می‌شود.

این در حالی است که در ایام نوروز مردم برای مراسم اصلی تجلیل این جشن در مکان‌های بزرگ از قبیل استادیوم‌‌ها جمع می‌شوند و دیگ‌های غذا را آنجا می‌گذارند و سفره پهن می‌کنند در ضمن تمام مردم در این مراسم حاضر شده و مهمانان را روی کُرپَه چه –دوشک می‌نشانند و میزبانان برای آنان، نان، چایی، غذا و غیره، آورده و از آن‌ها پذیرایی می‌کنند.

سپس در هنگام تناول غذا هرگونه بازی‌های سرگرم‌کننده و ورزش‌ها همچون طناب کشی، شطرنج، کشتی و غیره، برگزار می‌شود که در این بازی‌ها مهم‌ترین هدف نشان دادن جوانمردی، خوش اخلاقی و فروتنی است.

در بازی کشتی ملی تاجیکی «کورش» که هر 2 پهلوان با جامه و کمربند به نبرد می‌نشینند هر کس 3 نفر را مغلوب کند پیروز میدان محسوب شده و جوایزی به او تعلّق خواهد گرفت.

علاوه بر این مسابقه بزکشی نیز انجام می‌شود که در آن بهترین چاوندازان (اسب سواران) منطقه، از جمله از کشورهای همسایه مثل ازبکستان و قرقیزستان با اسب‌های معروف محلی همچون اسب ترکمنی، اسب ختلی(از این نوع اسب در تاریخ گذشته زیاد شده و حتی فردوسی نیز اسب ختلی را بسیار می‌ستاید که محل پرورش آن استان ختلان تاجیکستان است) شرکت می‌کنند.

شرایط بازی اینگونه است که هر کس سوار بر اسب، بز کشته شده را به محل تعیین شده برساند، پیروز است و این به آسانی میسر نیست زیرا با مخالفت و ممانعت رقیبان خود مواجه می‌شود لذا بازیگران به صورت گروهی و تیمی این کار را انجام می‌دهند که چالاکی و حرکت سریع و مهارت خوب اسب‌سواری را طلب می‌کند.

این بازی از سابقه قدیمی برخوردار بوده و بیشتر در مراسم ختنه پسران اجرا می‌شود و صاحب جشن جایزه‌ای تعیین می‌کند که اسب‌سواران برای کسب آن تلاش زیاد به خرج می‌دهند.

علاوه بر این شرکت کنندگان در این بازی باید دارای مهارت، شجاعت، جوانمردی، گذشت و مردانگی بوده و پیروز کسی است که این اصول را رعایت کند.

از دیگر سنت‌های حسنه که در نوروز انجام می‌شود رسم زیارت قبور گذشتگان و نثار فاتحه و دعا به روح آنان است که قبل از همه، مردم به منزل کسانی که از نوروز گذشته تا امسال عزیزی را از دست داده‌اند، رفته و فاتحه می‌خوانند.

جالب‌تر اینکه هر نوزادی که در این ایام به دنیا بیاید اگر پسر بود، «نوروز محمد»، «نوروز باقی»، «نوروز بیک» و اگر دختر بود «نوروز ماه» و «نوروز بیکا» و ...، نام می‌گیرد.

در مجموع هیچ جشن و مراسمی در خجند باستان و شهرستان‌های اطراف آن مثل نوروز با شکوه و جلال تجلیل نمی‌شود که گرامیداشت آن از هشتم مارس شروع و در 21 و 22 مارس به پایان می‌رسد.

 

انتهای پیام/.



آیین‌های بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-8

بازار داغ «سومالوک» در قرقیزستان؛ فرمولی که مخفی نگه داشته می‌شود

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در بیشکک، همزمان با برگزاری جشن نوروز در قرقیزستان، در حاشیه محل برگزاری این جشن‌ها، بازارچه‌های کوچکی که اکثرا به فروش سمنو یا به اصطلاح قرقیزها «سومالوک» مشغول هستند نیز برپا می‌شود.

در این بازارچه‌ها فروشندگان با استفاده از فنجان و قاشق برای چشیدن طعم سمنو، رهگذران را برای خرید سمنو ترغیب می‌کنند.

بنا به گفته یکی از فروشندگان سمنو، اگر چه دستور طبخ انواع مختلف این غذا شبیه هم می‌باشد اما هر یک از انواع آن طعم و مزه خاص خود را دارد.

هر یک از آشپزهای سمنو روش طبخ خاص خود را داشته و حتی آن را از دیگران نیز مخفی نگاه می‌دارد.

همچنین سومالوک یک غذای شیرین و مغذی به رنگ کرم مایل به قهوه‌ای می‌باشد که از طبخ جوانه گندم آماده می‌شود.

این غذا برای سلامتی افراد بخصوص کودکان بسیار مفید است چراکه دارای ویتامین‌های کامل و اسیدهای آمینه است.

خوردن این غذا در بهار زمانی که بدن نیاز به مواد مغذی دارد، بسیار مفید است.



آیین‌های بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-7

«سمنک پزی» مهم‌ترین رسم نوروزی تاجیک‌ها

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، سفره عید نوروز به شکلی متفاوت در بین مردم آسیای مرکزی پهن می‌شود مهمترین عنصر این سفره سمنو است که در روزهای بهاری زینت‌بخش سفره‌های نوروزی است.

«سمنک پزی» یا (سمنو پزی) یکی از آداب و رسوم نوروزی تاجیکان است که همراه با نوای معروف «سمنک در جوش ما دفچه زنیم، دیگران در خواب، ما کفچه زنیم» از آمدن بهاری سرسبز و نشاط آور خبر می‌دهد.

سمنک پزی (سمنو پزی) یکی دیگر از آداب رسوم نوروزی تاجیکان است که در گذشته، سمنک (سمنو) به عنوان اولین غذای رایگان سال نو بین اهل روستا و محل توزیع می‌شد و کودکان از اولین کسانی بودند که از این خوراک می‌خوردند.

همچنین کسانی که آن را تهیه کرده بودند، جز دعای خیر برای روح گذشتگان و آرزوی عمر طولانی و رزق وسیع، چیز دیگری نمی‌خواستند.

روش تهیه آن بگونه‌ای است که از 10 روز پیش از نوروز، گندم را خیس کرده در ظروف چوبی در فضای باز می‌گذارند و پس از آنکه جوانه آن به اندازه یک وجب سبز (نورسته) می‌شد، آب آن را گرفته با آرد خمیر می‌سایند و پس از آن در دیگ یا داخل تنور می‌پزند.

پخت سمنک عمدتا در دیگ‌هایی با ظرفیت بیشتر و در فضای باز انجام می‌شود و چون مراحل پخت آن وقت زیادی را می‌خواهد، زنان به نوبت و تا زمان آماده شدن، داخل دیگ را کفگیر می‌زنند.



آیین‌های بهاری در حوزه تمدنی «نوروز» - 6

نوروز با طعم «نادرو و ماهی»؛ غذایی کشمیری که نباید از آن گذشت 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در کشمیر،«نادرو» که ساقه گیاهی مخصوص در کشمیر است و با ماهی طبخ می‌شود غذای بهاری مردم کشمیر است و در ایام نوروز به شیوه سنتی پخته می‌شود.

نادرو که با آغاز فصل بهار در بازارهای کشمیر فروخته می‌شود گیاهی است سفید رنگ که با ماهی طعم بسیار لذیذ دارد و اگر با مهارت پخته شود نیاز به ادویه خاص ندارد.

در کشمیر رسم است که در ایام نوروز همه باید «خورشت نادرو و ماهی» سر سفره داشته باشند.

نادرو و ماهی غذای مخصوص نوروز است و اگر خانواده‌ای نتواند آن را طبخ کند می‌تواند از بازار این غذای بهاری را تهیه کند.

در عکس‌های زیر تصاویر نادرو غذای مخصوص مردم کشمیر در فصل بهار و ایام نوروز را مشاهده می‌کنید.



آیین‌های بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-5

استقبال از نوروز با کاشت گل‌های بهاری در کشمیر


به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در کشمیر، با نزدیک شدن به فصل بهار مردم کشمیر با کاشت انواع گل خود را برای جشن نوروزی آماده می‌کنند.

در فصل بهار جشنواره‌های مختلف در کشمیر برگزار می‌شود و گردشگران از سراسر دنیا راهی این سرزمین می‌شوند.

فروش انواع گل شغل فصلی مردم کشمیر در این ایام است که درآمد خوبی دارد.

کاشت گل در باغچه‌ منزل از رسوم مردم کشمیر در ایام نزدیک به بهار و آماده شدن برای برپایی جشن نوروز است.

در زیر تصاویر آمادگی مردم کشمیر برای استقبال از بهار و نوروز با کاشت و فروش انواع گل‌ها را مشاهده می‌کنید.

 



 

آیین‌های بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-4

«آیین شاگون بهار مبارک» در بدخشان تاجیکستان

عید نوروز در «بدخشان» با نام‌های «شاگون» و «خیدیرایام» یاد می‌شود و مردم این استان ضمن تهنیت و شادباش به یکدیگر از عبارت «شاگون بهار مبارک» استفاده می‌کنند.

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، عید نوروز در «بدخشان» با نام‌های «شاگون» و «خیدیرایام» یاد می‌شود و مردم این استان ضمن تهنیت و شادباش به یکدیگر از عبارت «شاگون بهار مبارک» استفاده می‌کنند.

معنی واژه «خیدیرایام» ایام جشن بزرگ است، نوروز را در بدخشان جشن بزرگ به این خاطر می‌گویند که ساکنان این استان قبل از جشن نوروز جشن‌های کوچک‌تری را با نام‌های «خیرپیچار» و «خیرچیزان» تجلیل می‌کردند اما چون نوروز مقام ویژه‌ای داشته و با شکوه و شهامت بیشتری جشن گرفته می‌شد آن را «خیدیر ایام» جشن بزرگ نام گذاشتند.

«خیرپیچار» و «خیرچیزان» از واژه «خیر» آمده است که معنی آن خورشید است و مردم از روی مشاهده حرکت آن روز، ماه و سال را حساب می‌کردند.

در روز اول نوروز مردم این منطقه طبق سنن موسوم به «جاروب بندان» و «خانه تکانی» جاروب بسته و به تمیز کردن منازل می‌پرداختند.

«سومنک»، «کاجی»، «بت» یا «هلوا»، «شیرروغن» از معمول‌ترین غذاها در بدخشان محسوب می‌شوند، بیشتر غذاها از گندم، آرد و شیر تهیه می‌شوند.

یکی از بازی‌های نوروزی کودکان در بدخشان «کیلاغوز- غوز» یا «طلب- طلب» است، کودکان یک روسری را به دست گرفته به بام‌های خانه‌ها می‌روند و آن را به درون خانه می‌اندازند. آنان سرودهای ویژه‌ای می‌خوانند که صاحب خانه با شنیدن آن باید در روسری این کودکان شیرینی بگذارد.

از سوی دیگر نوروز در بدخشان روز مخصوصی برای کشاورزان است، آنان در این روز به زمین دانه می‌پاشند.

در این منطقه سننی به مانند آتش افروزی و «الاوپرک» رایج است، ضمن آتش افروزی آشغال‌های خانه را جمع آوری کرده در آتش می‌سوزانند.

الاوپرک رسمی است که پس از افروختن آتش برخی از مردم یک پارچه از پیراهن خود را در آتش می‌اندازند و از بالای آتش پریده و چنین می‌گویند: سرخی تو از من و زردی من از تو.

اگر در این روز در یک خانواده بدخشان طفلی به دنیا بیاید، نام وی را نوروز می‌نهند و مردم به دیدار و تهنیت آنان می‌آیند و می‌گویند: شاگون بهار مبارک.

در مجموع در بدخشان نوروز را جشنی انسانی، ملی و مذهبی، جشن طبیعت، جشن احیا شدن، جشن سخاوت، عفو و خوشحالی، جشن غم زدایی و فال نیک می‌دانند.



آیین‌های بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-3

بهار در میان ترکمن‌ها؛ وقتی «نوروز، بهار و زن» دست به دست هم می‌دهند


به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در عشق‌آباد، مراسم عید نوروز در کشور ترکمنستان که بیش از ‪ 70‬سال زیرسلطه کمونیست‌ها قرار داشت، هر سال باشکوه‌تر از سال‌های قبل برگزار می‌شود.

شهرها و روستاهای کشور 6 میلیون نفری ترکمنستان هم‌اکنون به مناسبت نوروز آذین‌بندی شده و به همین مناسبت مراسم‌های سنتی مختلف در حال برگزاری است.

شعر خوانی، مسابقات اسب دوانی و اجرای نمایشنامه‌ها براساس کتب تاریخی ترکمن‌ها از جمله برنامه‌های ویژه ایام نوروز در اقصی نقاط ترکمنستان است.

ترکمن‌ها در این ایام غذاهای محلی خاصی همچون «نوروز کچه»، «نوروز بامه» و «سمنو» طبخ و آنها را در اختیار مردم قرار می‌دهند.

مردان و زنان جوان ترکمن نیز در روزهای جشن، بازی‌ها و سرگرمی‌های ویژه‌ای از جمله سوارکاری ، کشتی ، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی ، برپایی جنگ خروس ، شاخ‌زنی قوچ‌ها و بازی شطرنج برگزار می‌کنند.

به هنگام انجام این بازی‌ها و سرگرمی‌ها ، ترکمن‌ها زیادی در محل جمع می‌شوند و با تشویق‌های پی‌درپی به این مسابقات رونق خاصی می‌دهند. پوشیدن لباس نو، دید و بازدید و پریدن از روی آتش از جمله آیین‌های دیگری است که ترکمن‌ها در ایام عید نوروز انجام می‌دهند.

رسانه‌های دیداری، شنیداری و مکتوب این کشور نیز بطور گسترده مطالب و آداب و رسوم ویژه نوروز را پخش می‌کنند.

پخش مستقیم برگزاری مسابقات اسب دوانی و کنسرت موسیقی در بیابان و دشت از رادیو و تلویزیون دولتی ترکمنستان از جمله برنامه‌های ویژه ایام نوروز در این کشور است.

درایام عید نوروز بیش از ‪ 90‬درصد از برنامه رسانه‌های شنیداری و دیداری این کشور به این مناسبت اختصاص دارد و مجریان نیز با قرائت اشعار شاعران ترکمن در زمینه نوروز و آمدن فصل بهار جلوه خاصی به این ایام می‌دهند.

مضمون برخی از اشعار ترکمن‌ها در زمینه درخواست بارش باران و داشتن سالی خوب و پرمحصول برای کشاورزان از خداوند متعال است.

به‌نظر می‌رسد، حاکمیت ‪ 70‬ساله روس‌ها بر مردم این منطقه تاثیری در برگزاری آیین‌های سنتی ترکمنستان نگذاشته است هر چند که به گفته ریش‌سفیدان ترکمن این مراسم هم‌اکنون همانند دوران قبل از تسلط کمونیست ها برگزار نمی‌شود.

ریش‌سفیدان ترکمن معتقدند که بابرگزاری مراسم اعیاد دینی همانند عید قربان و عید فطر باشکوهتر از نوروز برگزار می‌شود ولی حداقل از 3 سال قبل برگزاری مراسم ملی نوروز نیز پررنگ‌تر شده است.

ترکمن‌ها برگزاری مراسم نوروز را بازگشت دوباره به سنت‌های گذشته خود می‌دانند و معتقدند که برگزاری این گونه مراسم در کنار اعیاد اسلامی از مشخصه‌های ترکمن‌ها می‌باشد.

دولت ترکمنستان یک سال پس از استقلال از شوروی در سال ‪ 1992‬میلادی نوروز را به عنوان یکی از اعیاد ملی خود اعلام کرد.

«صفرمراد نیازاف» رئیس جمهوری سابق ترکمنستان که بصورت جدی سیاست بازگشت به سنت‌های کهن را در کشور خود دنبال می‌کرد نوروز را یکی از قدیمی‌ترین اعیاد ملی ترکمن‌ها معرفی نمود.

وی گفته بود که‌اجداد ما نوروز را به عنوان آغاز سال نو جشن می‌گرفتند و در 3 هزار سال پیش در نوشته‌های «اوستا» عید نوروز به‌عنوان سال نو برگزار شده است.

ترکمن‌ها برای غنابخشیدن به عید نوروز 2 جشن روز زن و جشن بهار را نیز به ایام نوروز پیوند داده و 3 جشن «نوروز، بهار و زن» را در آخرین روز اسفند و 2 روز اول سال شمسی جشن می‌گیرند.

 



آیین‌های بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-2

نوروز؛ مهم‌ترین جشن بهاری در ازبکستان

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در تاشکند، نوروز از جمله مهم‌ترین جشن‌های بهاری در ازبکستان است.

در این ایام، جشن نوروز توسط اقوام گوناگون ازبک با شکل‌های مختلف و ابعاد گوناگون و متفاوتی انجام می‌شود.

در این ایام، یعنی پیش از برگزاری جشن نوروز، شهر‌ها و روستا‌ها، محله‌ها، گذر‌ها و کارخانه‌ها ظاهری عیدانه پیدا می‌کنند.

همچنین در آستانه نوروز کارهای خیر از قبیل کمک به نیازمندان، عیادت از بیماران و پیران صورت می‌پذیرد و در روز نوروز نیز غذاهای نوروزی مانند سمنک، حلیم، سنبوسه‌های گیاهی از سبزیجات، طعام‌ها و خوردنی‌های گوناگون پخته می‌شوند.

به مناسبت جشن نوروز نیز هر سال در باغ «علیشیر نوایی» شهر تاشکند نمایش‌های زیبا و جالبی برپا می‌شود که در تمام جمهوری بی‌نظیر است.

در این جشن، رئیس جمهور ازبکستان حضور و سخنرانی نیز می‌کند.

در همین حال، هنرپیشگان با سرود‌ها و نوا‌ها و آهنگ‌های دلنشین فرارسیدن بهار، احیای طبیعت، پاکی و پاکیزگی دل‌های انسان و آغاز کشت و کار بهاری‌را وصف و توصیف می‌نمایند. 

بدین ترتیب، «نوروز» که زمانی در حکومت شوروی مورد تعقیب و تحقیر قرار داشت، در زمان استقلال رواج و رونق تازه‌ای پیدا کرد و با اهداف استقلال هماهنگ شد و از لحاظ مضامین و پیام‌های انسانی باز هم غنای بیشتری یافت.



شنبه 4 فروردين 1397برچسب:نوروز , قرقیزستان, :: 10:4 بعد از ظهر ::  نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi

 

آیین‌های بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-1

«نوروز» در میان قرقیزها؛ از پخت «ناروز کیژی» تا اسب‌سواری و مشاعره

 

به عقیده بزرگان قرقیز زمانی که نوروز به خانه‌های مردم قرقیزستان وارد می‌شود، تمام بیماری‌ها از کنار آنان عبور می‌کند و شادی و سلامتی جایگزین آنها می‌شود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در بیشکک، روز 21 ماه مارس را قرقیزها «ناروز» می‌نامند.

اگر در این روز پسر به دنیا بیاید، وی را «ناروزبای» یا «ناروز بیک» و اگر دختر باشد«ناروز» و «ناروزگل» نام گذاری می‌کنند.

همچنین اگر در این روز برف بیاید آن را فال خوب می‌دانند و حتی زیبایی دختر را در افسانه‌های قرقیزی با برف سفید نوروزی مقایسه می‌کردند، به این خاطر که معمولا برف ماه مارس نرمی و سفیدی ویژه‌ای دارد.

در این روز، هر خانواده، سفرهایی پهن کرده و روی آن خوراکی‌های مختلف می‌گذارند.

در آستانه نوروز، مردم خانه‌های خود را تمیز می‌کنند، بدهی‌های خود را پرداخت و با کسی که در نزاع هستند، آشتی می‌کنند زیرا به عقیده بزرگان، زمانی که نوروز به خانه‌های آنها وارد می‌شود، تمام بیماری‌ها، نارسایی‌ها و خرابی‌ها باید از کنار آنها عبور کند.

در نوروز همه کوشش می‌کنند روحیه خوبی داشته باشند، هنگام ملاقات همدیگر را در آغوش می‌گرفتند، حرف‌های خوب به همدیگر می‌گفتند و مردم تلاش می‌کردند لباس‌های تمیز و تا جای ممکن نو به تن کنند.

در نیمه روز، تمام مردم برای شرکت در جشن دور هم جمع می‌شوند.

در ساعت مخصوص گاو نر را ذبح می‌کنند و از گوشت آن غذایی با نام «ناروز کیژی» یا «چان کیژی» (یکی از غذاهای قدیمی قرقیزها که از گوشت، چربی، برنج، نخود، جو، گندم، ذرت، تالکان، آرد، ارزن، سارگا، سیب زمینی و ترشیجات عبارت است) آماده می‌کنند.

بعد از خوردن غذا بازی‌های مختلفی با نام «آیکیش – اوکیش» (دیدار با یکدیگر) و «آوداریسپیک» که در آن جوانان سوار بر اسب، کوشش می‌کنند، یکدیگر را از روی آن به زمین بکشند.

در این روز، مسابقات مختلف ورزشی نیز برگزار می‌شود که در آن هم دختران و هم پسران می‌توانند شرکت کنند.

روز نوروز با مشاعره در غروب آفتاب به پایان می‌رسد.

همچنین پس از استقلال در قرقیزستان از صبح نوروز ،21 مارس، در میدان مرکزی موسوم به «الاتاو» شهر «بیشکک» پایتخت این کشور و در تمام استان‌ها و شهرهای دیگر جشن می‌گیرند.

در این جشن، مقامات عالی رتبه این کشور نیز شرکت می‌کنند. در میدان مرکزی بیشکک تئاتر، در پارک‌ها جشن و بازی‌های مختلفی برای کودکان برگزار می‌شود.

علاوه بر این در قرقیزستان نمایندگان اقوام مختلف با آوازخوانی این جشن را باز هم گرمتر می‌کنند.

 



 

منابع مردم شناسی در کتابهای جغرافیائی طول تاریخ اسلام و ایران (4 )

ابن بطوطه (۷۰۳ ق. / ۱۳۰۴ م ) . کتاب تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار که به رحلة ابن بطوطه نیز مشهور است.

 مغربی (مراکشی) است؛ سال ۷۲۵ ق. به سوی مکه عزیمت نمود و مصر، شام، فلسطین، حجاز، عراق، ایران، یمن، بحرین، ترکستان، بینالنهرین و بخشی از هند و چین، جاوه، شرق اروپا و شرق آفریقا را پیمود و سرانجام به مغرب برگشت. سفر او ۲۷ سال به درازا کشید (۱۳۲۵-۱۳۵۲ م) و در مراکش سال ۷۷۹ق. /۱۳۷۷ م. درگذشت. ابن بطوطه تقریباً معاصر با مارکو پولو بود ولی بیش از سه برابر مارکوپولو راه پیمود و از جغرافیا ، آداب و رسوم و بخصوص خلقیات و اعتقادات مذهبی مردم پهنه ی وسیعی از جهان اطلاعاتی گرانبها بدست داد . .

وی چهار، پنج یا شش ؟ بار به ایران سفر نمود و در تمام سفرهای شرقی خود از زبان فارسی برای ارتباط با غیرعربها استفاده کرد. همسری ایرانی داشت و فارسی را خوب صحبت می کرد.

ابن فضل الله عمری ( 700 – 749 ه . ق ) . مسالک الأبصار فی ممالک الأمصار یا المسالک و الممالک: مهمترین اثر ابن فضل‌الله است که در بیست و هفت جلد بزرگ نگاشته شده است. می‌خواست در اصل کتابی در جغرافیا و تقویم البلدان و برشماری مسافت بین سرزمین‌ها باشد؛ اما در آن فصل‌های بلندی دربارهٔ تاریخ، زندگی‌نامه، شعر، گیاه‌شناسی، جانورشناسی و مردم‌شناسی نیز نگاشت.

تقی الدین مقریزی ( 776 – 845 ه . ق ) .

ابن ماجد ( 936 – 836 ه . ق ) . الفوائد فی أصول علم البحر والقواعد ( ۸۹۵ ه . ق). دریانورد ی بوده است که برخی وی را عمانی و بعضی ایرانی دانسته اند .

سلیمان المهری . ( نیمه نخست قرن 16 م ) متولد حضرموت . تالیفات جغرافیائی – دریا نوردی

پیری رئیس ( 1553 – 1465 م ) . نقشه کش مشهور ، دریانورد و جغرافیدان .

میراحمد نصراله تهتوی

امین احمد رازی ( 1002 ه . ق – متوفی ؟ ) . هفت اقلیم . نسخه ی خطٌی است ؛ در جغرافیای شهرها و شاعران .

فرهاد میرزا معتمدالدوله ( 1233 – 1305 ه . ق )

1-کتاب «جام جم» در جغرافیا که به سال 1270 مطابق «تاریخ جهان» شروع و به سال 1272مطابق «احوال کره ارض» به پایان برد.

2-کتاب «هدایه السبیل» در سفر نامه مکه معظمه، که از تهران به رشت و تفلیس و اسلامبول تا مدینه طیبه و مکه معظمه و جده و بیروت و اسلامبول و رشت و تهران، واردات هر روز و هر شب را منظم به رشته تحریر کشیده است.

3-کتاب «فرهنگ جغرافیایی ایران»

توضیح : جغرافیدانانِ خاطرات و سفرنامه نویس بسیاری هم به ایران آمده و درباره ایران نوشته اند که در بخشی جداگانه ذکر شده اند ؛ مثل یاسنت لویی رابینو – لارنس لاکهارت – آلفونس گابریل – و...



 

منابع مردم شناسی در کتابهای جغرافیائی طول تاریخ اسلام و ایران (3)

آغاز سفرنامه نویسی و خاطرات

از قرن پنجم هجری سفرنامه نویسی ، و اگر بتوان گفت خاطره نویسی ( یادداشت های روزانه ) ، باب شد که به عربی رحله نامیده شده است . ابن عبدالبر (ه م)، ادريسى (ه م) و ابن دلائى (ه م) نیز از این قرن و از آندلس ( جنوب اسپانیا ) ؟ هستند . شاید ابن جبیر آغازگر بوده است اگرچه قبل از وی ابوبكر محمد بن العربى (468-543ق) هم در این رشته فعالیت داشته است .

احمد بن جبير (540-614 ه . ق ) . از اهالی آندلس . رحله الکنانی که کتابیست بسیار ارزنده)

الحموی، یاقوت، ابوعبدالله، ( زاده 574 ه . ق – 626 ه - ق ) بغدادی اصالتا" یونانی . مُعجَم البُلدان، که شرحی هم در باره وضعیت مردم نواحی مورد مطالعه وی دارد ..

ابن سعید مغربی ( متوفی 373 ه . ق ) زاده تونس ( غرناطه ) یا سیسیل ایتالیا ، که پس از اقامت در مکٌه و بغداد ، از سال 367 ه . ق در نیشابور ساکن شد و به نیابوری شهرت یافت . کتابهای تاریخ و جغرافیا .

ابن نفیس دمشقی ( 1213 – 1288 م ) طبیب مشهور ؛ و جغرافیدان ؟ .

شمس الدین مقدسی ( از ویکیپدیا )

محمد بن احمد شمسالدین المقدسی جغرافیدان قرن چهارم هجری بود. او برای نوشتن کتابش از ساحل هند تا اندلس در اسپانیا مسافرت کرد و بیشتر نوشتههایش بر پایه مشاهدات خود او است. وی عمیقاً در همه فعالیتهای اقتصادی، دینی و بازرگانی مردمان هر ناحیه تحقیق میکرد و در ابتدای کتاب خود نیز توضیح دادهاست که کتابش تنها به شرح کوهها و بیابانها و رودها و دریاهای ممالک اسلامی نپرداختهاست.

محمد بن احمد شمسالدین المقدسی در بیت المقدس زاده شد. او پس از پایان مسافرتهایش و در چهل سالگی کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم را نوشت که در نوع خود کاملترین و جامعترین کتاب میباشد. مقدسی در اول کتاب خود با دیدی انتقادی از علم جغرافیا در نزد اعراب تا روزگار خودش صحبت کردهاست و از سختیهایی که در راه نوشتن این کتاب کشیده سخن گفتهاست.

المقدسی برای جمعآوری اطلاعات در هر ناحیهای به متن جامعهٔ آنجا نفوذ میکرد، به این ترتیب که با قاضیان نشست و برخاست میکرده و در هر شهری به بازرگانی میپرداخته و با انواع آدمها در آنجا معاشرت مینمودهاست. در مجالس داستانسرایان منطقه حضور مییافت و حتی به استخدام والیان و ملاکان آنجا نیز درمیآمد. همچنین فاصله هر شهر با شهر دیگر را بدست میآورد و در قوم و نژاد و زبان و مذهب مردم هر منطقه تحقیق مینمود. وی در همه فعالیتهای اقتصادی، دینی و بازرگانی مردمان هر ناحیه تحقیق میکرد و در ابتدای کتاب خود نیز توضیح دادهاست که کتابش تنها به شرح کوهها و بیابانها و رودها و دریاهای ممالک اسلامی نپرداختهاست.

وی همچنین در مورد تفاوتهای دینی و نژادی و جمعیتی و شکل ظاهری مردم هر منطقه پرداخته و مراکز مهم تجاری، راههای ارتباطی، زیستبوم منطقهای و حتی در مورد نقاط ضعف و قوت مردم هر ناحیه و مراکز مقدس و نواحی خطرناک هر منطقه نیز توضیح دادهاست. روش وی در گردآوری این اطلاعات مبتنی بر مشاهده مستقیم یا پرسش از معتمدین آن نواحی یا مراجعه به کتابخانهها بودهاست.

»

ابوالفدا ( 672 – 732 ه . ق ) از کردان سوریه بود . المختصر فی الاخبار البشر . تقویم البلدان .

ابن الوردی ( 1290 – 1349 م ) . از اهالی سوریه . تاریخ ابن الوردی . خریده العجائب و فریده الغرائب ( در جغرافیای حیوانات و گیاهان و ... )

حمد الله مستوفی قزوینی ( 680 ه . ق – 750 ه . ق ) . تاریخ گزیده . نزهت القلوب – 740 ه . ق ( جغرافیا ی طبیعی و اقتصادی و ... ، شهرها . عجایبی که در سایر ولایات ربع مسکون است ، و... )

. وی که ایرانی است متاسفانه کمتر به زندگی انسانی و مردم توجٌه داشته است که منبع ارزشمند تری در مردم شناسی ایران قرار گیرد .

 

منابع مردم شناسی ایران . سفرنامه نویسی . خاطرات نویسی . جغرافیای انسانی . ابن جبیر . یاقوت حموی . مدسی . حمدالله مستوفی . نزهت القلوب . تاریخ مردم شناسی ایران

 



 

ابو ریحان بیرونی ( 14 شهریور 352 ه . خ – 22 آذر 427 ه . خ برابر با 440 ه . ق ) ، ساکن خوارزم در ایران قدیم ، و ری که همچنان در قلب ایران است . مردم زادگاهش چون وی نه در زادگاهش ، بلکه بیشتر در ایران بزرگ با زبان فارسی می زیسته است به وی لقب بیرونی به معنی فارسی داده اند . برخی بیرونی را بزرگترین دانشمند مسلمان و یکی از بزرگترین دانشمندان فارسی زبان در همه ی اعصار () ، معرفی کرده اند . وی نه تنها ، علاوه بر احاطه بر جغرافیا و بسیاری از دیگر علوم زمان خود ، انسانشناس و مردم شناس ، بلکه اصولا"

پدر انسان شناسی در تمام جهان

معرفی شده است .

مشهور ترین کتاب وی در مردم شناسی عنوان « تحقیق مال الهند » ( تالیف در 424 ه . ق ) دارد .

وی علاوه بر فارسی ، عربی ، یونانی ، و... به زبان سانسکریت نیز مسلط بوده است .

در امر تحقیق در باره هندوستان به آن کشور مسافرتی طولانی داشته حدود 13 سال ساکن آن کشور بوده است .

دقیقا" در موضوعات خاص مردم شناسی ، یعنی عقاید ، عادات و آداب رسوم مردمی در آنجا به مطالعه پرداخته است .

این مطالعه از نگاه یک خارجی ، تفاوتها و خصوصیات آن مرد م را بیشتر دریافته است .

طبیعتا " مشاهدات وی ، یا تا آنجا که اقتضاء می کرده است مشاهده مشارکتی بوده است .

از تعصبات شخصی و گروهی در مشاهداتش احتراز کرده قاعده بیطرفی را تقریبا" بطور کامل رعایت کرده است  (بیرونی درباره روش تألیف ماللهند می نویسد :  "  من كتاب را نوشتم بی آنكه بهتان و نسبت دروغ بر هندیان ببندم . گفته ها و عقیده های آنها را نقل می كردم اگر این سخنان در نظر مسلمانان ناخوش بیاید به آنها می گویم كه این عقیده آنهاست زیرا این كتاب كتاب بحث و ستیزه جویی نیست تا در آن به رد كردن عقیده آنها بپردازم ، من می خواهم عقیده هندوان را چنانكه هست بیان كنم و شباهت های آن را با ملت های دیگر نشان بدهم . بیرونی در كتاب ماللهند منبع خبرها و كتابهایی را كه از آنها استفاده كرده است نام می برد و  قسمتی از متن اصلی را در نوشته خود می آورد تا خواننده گفته او را صحیح بداند . " ) .

شاید از اینجهت بیشتر به انسان شناس بودن وی تاکید کرده اند که قرن ها قبل از داروین و مالتوس به تکامل و تناسب امکانات زمین با ساکنان آن ، و محیط زیست ، پرداخته است .

از جمله آثار اوست :

آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا ؛ بخصوص شناخت مردمان ، اعیاد آنها

قانون مسعودی که به نوعی یک دانشنامه است ؛ بخصوص در نجوم و گاه شماری .

الصیدنه فی الطب ، درباره گیاهان داروئی

......

 () دانشنامه علوم ؛ چاپ مسکو .

ناصر خسرو قبادیانی ( 394 – 481 ه . ق ) . شاعر ، فیلسوف ، حکیم و جهانگرد ایرانی که کتاب « سفرنامه » حاصل سفر هفت ساله اش ( تا سال 444 ه . ق ) از منابع موضوعات مردم شناسی ایران است . « ناصر در سفرنامه رویدادها و قضاها را با بیطرفی و بی غرضی تمام نقل می‌کند. اما زمانی‌که به زادگاهش بلخ می‌رسد و به امر دعوت به مذهب اسماعیلی مشغول می‌شود، ملّاها و فقها سد راه او شده و عوام را علیه او تحریک نموده، خانه و کاشانه‌اش را به‌نام قرمطی، غالی و رافضی به آتش کشیده قصد جانش می‌کنند،... » .

بخش‌های سفرنامه

زندگی در مرو

خواب ناصر خسرو

عزم نیشابور و کسوف

زیارت شیخ بایزید بسطامی و طلب اهل علم

ری، کوه دماوند و نوشادر

قزوین، رئیس علوی آن و صنعت کفشگری در قزوین

بقال خرزویل

شاه‌رود، سپیدرود و دریای آبسکون

شمیران در ولایت دیلم

از شمیران تا تبریز

قطران تبریزی

مرند، هسودان، خوی، برکری، وان، اخلاط و بطیس

ارزن، میافارقین(Silvan) دیاربکر ترکیه، نصریه

آمد

حران

قرول و مرد عرب شصت ساله

سروج، فرات، منبج، حلب

جند قنسرین، سرمین، معمره النعمان و استوانه سنگینش

۰ابوالعلاء معری

کویمات، حما، آب عاصی

عرقه، طرابلس و مردمان شیعه‌اش

طرابرزن، جبیل و بیروت

صیدا

صور

عکه، عین‌البقر

زیارت قبور انبیای بنی اسرائیل

شهر طبریه

حیفا

۰قیساریه، کفرسایا، کفرسلام

رمله (فلسطین)

بیت المقدس

مسجد قدس و جوانب آن

بیت اللحم

سفر به حجاز

بازگشت به بیت المقدس

رمله، عسقلان، طینه، تنیس

قاهره

صفت شهر مصر و ولایتش

۰اسکندریه و مناره آن

قیروان، سلجماسه و اندلس

دریای قلزم

جنوب مصر

صفت شهر قاهره

صفت فتح خلیج

صفت شهر مصر، پوست پلنگی گاوها، مرغ خانگی بزرگ حبشیها، خرهای ابلق

آسایش در مصر

صفت خوان سلطان و قیاس با بارگاه سلاطین عجم سلطان محمود و غزنوی و پسرش مسعود

سیر سلطان مصر

۰بیرون شدن از مصر و صفت مدینة النبی

مکه

بازگشت به مصر

بازگشت به خانه، اسیوط، خشخاش و افیون

اخمیم، اسوان و نوبه

ضیقه

عیذاب

جده

صفت شهر مکه شرفها الله تعالی

صفت زمین عرب و یمن

۰صفت مسجد الحرام و بیت کعبه

صفت کعبه

صفت اندرون کعبه

صفت گشودن در کعبه شرفهاالله تعالی

عمره جعرانه

پس از حج چهارم

لحسا و طائف

پس از طائف

اعراب بدوی و خوراک ایشان

فلج و مردم فقیر جنگ‌طلبش

۰نقاشی ناصر خسرو و حیرت اعراب بدوی

به سوی بصره

یمامه و مردمان زیدی مذهبش

لحسا

بوسعیدیان شهر لحسا

تا کسی دعوی بوسعیدی نکند

حجرالاسود مغناطیس مردمان است!

خوراک مردمان لحسا

حدود لحسا (إحصاء- احساء)

نزدیک من بدویان با اهل إحسا نزدیک باشند به بی‌دینی

۰بصره

امیران پارسی بصره

گرمابه‌بان ما را به گرمابه راه نداد

مشاهد امیرالمؤمنین علی (ع) در بصره

ادامه حکایت گرمابه و گرمابه‌بان

صفت مد و جزر بصره و جوی‌های آن

شهر ابله

-صفت اعمال بصره

پس از بصره

آبادان

۰پس از آبادان

مهروبان

ارجان

لردگان و لنجان

اصفهان

از اصفهان تا طبس

طبس

تون

قاین

سرخس، مروالرود، باریاب و سنگلان

پانویس

عبدالحیٌ بن محمد گردیزی . از علمای تاریخ و جغرافیا . کتاب زین الاخبار .

ابو عبیدالله البکری ( 405 – 478 ه . ق ) . اهل آندلس ( جنوب اسپانیا ) . المسالک والممالک ؛ که علاوه بر تاریخ و جغرافیا حتی به نژاد شناسی هم پرداخته است .

محمودبن محمد کاشغری ( حوالی 1028 م ) از اهالی بین قرقیزستان ، و کاشغر ( در غرب چین کنونی ) . « معروفترین آثار محمود کاشغری دیوان لغات الترک نام دارد. این کتاب شامل موضوعاتی در رابطه با تاریخ، فرهنگ و زبان یک قوم است که در آن بنا به فرهنگ مردمان ترک تبار، ارزش‌های اخلاقی، الگوی رفتاری، جهان‌بینی ملت‌های ترک‌تبار در قرن یازدهم میلادی را به تصویر کشیده است. » .



شباهت زیاد « مردم شناسی » با « جغرافیای انسانی » تا آنجاست که در رده بندی های علمی و از آنجمله رده بندی کتابها و مقالات ؛ این دو را در کنار یکدیگر قرار داده اند . توصیف زندگی انسان ، و مردم یک محل ، نقطه اساسی مشترک این دو راشته است ؛ با این تفاوت که در مردم شناسی علاوه بر مطالعه روابط انسان با محیط جغرافیائی یا سرزمین وی ، بر روابط بین افراد با یکدیگر تاکید بیشتری می شود ؛ و بخصوص به تفاوت این روابط با روابط مردمانِ اقوام دیگر یا محل های دیگر یا در واقع خصوصیت یا خصوصیات یک مردم بالاترین توجٌه را دارند ؛ و از آنجا که قاعدتا" تفاوتهای زندگی دیگران بنظرشان عجیب و غریب و از این رو قابل توجٌه میآمده است کتابهائی تحت عناوین « عجایب البلدان » و... مینگاشته اند .

به این ترتیب بدون توجٌه به روشهای باصطلاح علمیِ مطالعاتی مردم شناسی ، که در قرون اخیر توسط غربیان ابداع و مطرح شده است ، مردم شناسی در شرق ، و از آنجمله در ایران ، و سایر کشورهای اسلامی ، از چندین قرن پیش از این وجود داشته است که مثال بارز آن نوشته های احمد الیعقوبی ، جغرافیدان شیعه ی متولد بغداد در قریب به 1150 سال قبل از عصر ما است ؛ همچنانکه محمد مقدسی ، زاده بیت المقدس ، را میتوان بزرگترین مردم شناس هزارسال قبل از این ذکر کرد .

جغرافیدانان – جهانگردان – مردم شناسان ....

خوارزمی ، محمد بن موسی . صورت الارض ( در اسامی شهرها امٌا مجموعا" در جغرافیای طبیعی است ) .

ابو حنیفه دینوری ( 222 – 282 ه . ق ) . کتاب البلدان . کتاب التاریخ . و...

احمد الیعقوبی ( متوفی 284 ه . ق ) . البلدان . ( در جغرافیای انسانی ؛ و موضوعاتی که امروز مطالب مردم شناسی را تشکیل می دهند ) ؛ و نیز تاریخ .

سلیمان تاجر . جهانگردی که در حدود 850 میلادی سفرنامه اش را تالیف کرد .

ابن خرداد به ، ابوالقاسم ( 211 – حدود 300 ه. ق ) . المسالک والممالک . ...

ابن رسته ، احمد ( متوفی بعد از 290 ه . ق )

ابن فضلان ( سده های سوٌم و چهارم ) . سفرنامه ابن فضلان .

ابو زید بلخی ( زنده در 322 ه . ق ) . صور الاقالیم ( نقشه های جغرافیائی ) . التاریخ .

ابو محمد همدانی (280 – 336 ه . ق ) . جغرافیای عربستان . تاریخ ، جغرافیا ، باستانشناسی و بخصوص عقاید علمی در یمن ) .

علی بن حسین مسعودی ( 283 – 345 ه . ق ) . دانشمند و جهانگرد مشهور با آثار تاریخی و جغرافیائی

محمد الفارسی ؛ اصطخری ( متوفی 336 ه . خ ) . صور الاقالیم . مسالک و ممالک .

ابوالمؤید بلخی ( قرن چهارم ه . ق ) . عجایب البلدان . بسیاری از مطالب آن در تاریخ سیستان آمده است .

خشخاش ابن سعید بن اسود . جهانگرد و جغرافیدان .

ابن حوقل ( قرن چهارم هجری ) سفرنامه نویس و جغرافیا دان .

ابن فقیه همدانی ( 290 – 330 یا 340 ه . ق ) . اخبار البلدان .

محمد مقدسی ( قرن چهارم ه . ق ) . احسن التقاسیم فی معرفت الاقالیم ( نه تنها در باره جغرافیای طبیعی ؛ بلکه بخصوص در باره جغرافیای انسانی و روابط مردم در امور اقتصادی – اجتماعی – فرهنگی نگاشته است . وی واقعا" بنا به عصر خود یک مردم شناس بزرگ محسوب می شود ) .

محمد جیهانی ( حدود 893 تا 907 م ) . المسالک والممالک .



 

برخی از نویسندگان و شعرای صاحب آثار مرتبط با مردم شناسی ایران در ربع اوٌل قرن 14 ه . خ

محمد مهدی شریف کاشانی ( 1202 – 1301 ه . خ )) . واقعات اتفاقیه در روزگار ؛ و....

( به انحراف مذهبی متهم شده است ... )

علی خان قاجار دولو ؛ ظهیرالدوله ( 1243 – 1303 ه . خ ) . خاطرات و اسناد

سید محمد رضا کردستانی ؛ میرزاده عشقی ( 1273 – 1303 ه . خ ) . مقالات و اشعار

ایرج میرزا ( 1253 – 1304 ه – خ ) . عارفنامه ، و...

میرزا محمد علی محلاتی ؛ حاجی سیٌاح ( 1215 – 1304 ه . خ ) . خاطرات حاج سیٌاح . سفرنامه حاجی سیٌاح

ادوارد براون ( متوفی 1926 برابر با 1304 ه . خ ). یک سال در میان ایرانیان ؛ تاریخ مشروطیت . تاریخ طب اسلامی

میرزا ابراهیم خان کلانتری باغمیشه ( 1235 – 1311 ه . خ ) روز نامه خاطرات شرف الدوله .

ابو القاسم عارف قزوینی ( 1259 – 1312 ه – خ ) دیوان شعر . پژوهشها

سید اشرف الدین حسینی گیلانی ؛ نسیم شمال ( 287 ق – 1313 خ ) روزنامه نسیم شمال . اشعار انتقادی

میرزا محمود غنی زاده سلماسی ( 1296 ه . ق – 1313 ه . خ ) ایرانیان مستعرب . تاریخ آذربایجان . روزنامه سهند . مقالات متعدد فرهنگی .

شیخ ابراهیم زنجانی ( 1234 – 1313 ه . خ ) . خاطرات

( به انحراف مذهبی متهم شده است )

تاسیس موزه مردم شناسی ایران . تهران توسط دکتر غلامحسین صدیقی و دیگران در سال 1316 .

سید محمد رضوی (1272 ه . ق – 1317 ه . خ) کشف حقایق . بخش اعظم این کتاب ، شامل اوضاع و احوال سیاسی – اجتماعی – فرهنگی یزد ، به سعی اکبر قلمسیاه تحت عنوان خاطرات نواب وکیل با قید اینکه « انتشار آن به منزله تائید و موافقت با همه آراء و عقاید نویسنده کتاب نیست به چاپ رسیده است :

سید محمد رضوی . خاطرات نواب وکیل . به تصحیح اکبر قلمسیاه . یزد . مؤسسه انتشارات گیتا . 1378 . 608 ص

احمد طاهری . (1278 ه . خ - ... ) . تاریخ یزد

عبد الحسین فرمانفرمائیان ( 1231 – 1318 ه . خ ) . خاطرات

حاج میرزا یحیی دولت آبادی ( 1241 – 1318 ه . خ ) . آئین در ایران . ارمغان یحیی ، حیات یحیی ، شجره طیٌبه . و....

میرزا محمد فرخی یزدی ( 1268 – 1318 ه . خ ) روزنامه طوفان . دیوان اشعار

پروین اعتصامی ( 1285 – 1320 ه – خ ) . دیوان اشعار

محمد علی مینابی بندرعباسی ؛ سدید السلطنه کبابی ( 1249 – 1320 ه . خ ) . بران سدید درباره مسقط . احوال اهرم و تنگستان . احوال طائفه قشقائی . احوال لنگه و شیوخ آن . احوال بندرعباس ؛ و....

وحید دستگردی ؟ ( 1258 – 1321 ه . خ )

میرزا حسن رشدیه ( 1220 – 1323 ه . خ ) . تاریخ مدارس نوین ؛ زندگینامه

احمد کسروی ( 1269 – 1324 ه – خ ) . تاریخ آذربایجان . و..

سر پرسی سایکس . ( 1246 – 1324 ه . خ ) . تاریخ ایران ، و...

محمد قزوینی ( 1256 – 1328 ه – خ )

عبدالله مستوفی ( 1257 – 1329 ه – خ ) . شرح زندگانی من

غلام رضا رشید یاسمی ( 1275 – 1330 ه – خ ) . تاریخ ایران

محمد تقی بهار ( 1265 – 1330 ه – خ )

صادق هدایت ( 1281 – 1330 ه – خ )

عبدالحسین بافقی یزدی؛ آیتی یزدی ( 1288 ه ق– 1332 ه . خ ) . آتشکده یزدان ( تاریخ یزد ) و...

مهدی ملک زاده ( 1260 – 1334 ه . خ ) . تاریخ مشروطیت

مهدیقلی هدایت ؛ مخبرالدوله ( 1243 – 1334 ه . خ ) . خاطرات و خطرات



 

 

سید ابو القاسم قائم مقام فراهانی ( 1158 – 1214 ه . ق ) در کتاب منشآت و...

 

عبدالوهاب نشاط اصفهانی ( 1175 – 1239 ه – ق ) نویسنده کتاب گنجینه

 

فیروز میرزا فرمانفرما ( 1203 – 1249 ه . ق ) . سفرنامه کرمان و بلوچستان

 

عبدالوهاب طراز ( 1224 – 1261 ه . ق ) کتابچه موقوفات یزد

 

میرزا ابو الحسن خان شیرازی ( 190 – 1262 ه . ق ) . سفرنامه

 

رضا قلیخان هدایت ( 1179 – 1250 ه – خ ) بخصوص در نژاد نامه و سفارتنامه خوارزم ، فرهنگ انجمن آرای ناصری

 

مهدیقلی هدایت ( ) خاطرات و خطرات

 

میرزا آقا خان کرمانی ( 1232 ه . ق – 1275 ه . ق )

 

محمد تقی سپهر کاشانی ( 1216 ه – ق – 1297 ه – ق برابر با 1259 ه – خ ) نویسنده ناسخ التواریخ

 

میرزا محمد جعفر خورموجی ( 1235 – 1301 ه . ق ) . حقایق الاخبار ناصری

 

میرزا علی خان امین الدوله ( 1259 – 1322 ه . ق ) . سفرنامه

 

حسن طبیب فسائی ( 1237 – 1316 0 . ق ) . فارسنامه

 

میرزا علی خان بقائی نائینی ( 1346 – 1318 ه . ق ) . سفرنامه ( تحفه الفقرا )

 

محمد یوسف ریاضی هروی ( 1290 ه . ق – 1324 ه . ق ) . عین الوقایع ، و...

 

زین العابدین مراغه ای ( 1255 – 1328 ه . ق ) . سیاحتنامه ابراهیم بیک

 

تاج السلطنه ( 1301 ه . ق – 1354 ه . ق ) . خاطرات

 

محمد حسن خان مقدم مراغه ای ( 1222 – 1275 ه . خ ) . روزنامه خاطرات ، مرآت البلدان ، جغرافیای طالقان ، منتظم ناصری ، و چند کتاب دیگر ...

 

علیقلی میرزا . نامه دانشوران ؟ . ( 1198 – 1259 ه . ق )

 

میرزا ملکم خان ( 1212 ه . خ – 1287 ه . خ )

 

سید جمال الدین اسد آبادی ( 1217 – 1275 ه . خ ) . مقالات

 

میرزا رضا کرمانی ( 1226 – 1275 ه . خ )

 

عبدالرحیم طالبوف ( 1213 – 1289 ه . خ ) مسائل الحیات ؟ و...

 

محمد صادق ( ادیب الممالک ) فراهانی ( 1239 – 1296 ه – خ ) نویسنده و شاعر

 

ناظم الاسلام کرمانی ( 1240 – 1298 ه . خ ) تاریخ بیداری ایرانیان

 

محمد مهدی شریف کاشانی ( 1202 – 1301 ه . خ )) . واقعات اتفاقیه در روزگار ؛ و..

 

علی خان قاجار دولو ؛ ظههیرالدوله ( 1243 – 1303 ه . خ ) . خاطرات و اسناد

 

میرزا حسینقلی خان نظام السلطنه مافی ( 1248 – 1326 ه . ق ) . خاطرات و اسناد

 

میرزاده عشقی ( 1273 – 1303 ه . خ )

 

ایرج میرزا ( 1253 – 1304 ه – خ )

 

میرزا محمد علی محلاتی ؛ حاج سیٌاح ( 1215 – 1304 ه . خ ) . خاطرات حاج سیٌاح

 

ادوارد براون. یک سال در میان ایرانیان ؛ و...

 

میرزا ابراهیم خان کلانتری باغمیشه ( 1235 – 1311 ه . خ ) روز نامه خاطرات شرف الدوله .

 

ابو القاسم عارف قزوینی ( 1259 – 1312 ه – خ )

 

سید اشرف الدین حسینی گیلانی ( 287 ق – 1313 خ ) مدیر نشریه نسیم شمال

 

میرزا محمود غنی زاده سلماسی ( 1296 ه . ق – 1313 ه . خ ) ایرانیان مستعرب . تاریخ آذربایجان

 

شیخ ابراهیم زنجانی ( 1234 – 1313 ه . خ ) . خاطرات

 

حاج میرزا یحیی دولت آبادی ( 1241 – 1318 ه . خ ) . آئین در ایران . ارمغان یحیی ، حیات یحیی ، شجره طیٌبه . و...

 

سید محمد رضوی ( متوفی 1317 ) خاطرات نوٌاب وکیل

 

احمد طاهری . تاریخ یزد (1317 )

 

عبد الحسین فرمانفرمائیان ( 1231 – 1318 ه . خ )

 

میرزا محمد علی محلاتی ( حاج سیٌاح ) ( 1252 ق – 1315 ه . خ )

 

میرزا محمد فرخی یزدی ( 1268 – 1318 ه . خ ) مدیر نشریه طوفان

 

وحید دستگردی ؟ ( 1258 – 1321 ه . خ )

 

عبدالله مستوفی ( 1257 – 1320 ه – خ )

 

پروین اعتصامی ( 1285 – 1320 ه – خ )

 

محمد علی مینابی بندرعباسی ( 1249 – 1320 ه . خ ) . بران سدید درباره مسقط . احوال اهرم و تنگستان . احوال طائفه قشقائی . احوال لنگه و شیوخ آن . احوال بندرعباس ؛ و....

 

میرزا حسن رشدیه ( 1220 – 1323 ه . خ ) . تاریخ مدارس نوین ؛ زندگینامه

 

محمد قزوینی ( 1256 – 1328 ه – خ )

 

احمد کسروی ( 1269 – 1324 ه – خ )

 

سر پرسی سایکس . ( 1246 – 1324 ه . خ ) . تاریخ ایران ، و...

 

غلام رضا رشید یاسمی ( 1275 – 1330 ه – خ )

 

محمد تقی بهار ( 1265 – 1330 ه – خ )

 

صادق هدایت ( 1281 – 1330 ه – خ )

 

عبدالحسین بافقی یزدی ( آیتی ) ( 1288 ه ق– 1332 ه . خ ) . آتشکده یزدان ( تاریخ یزد )

 

مهدی ملک زاده ( 1260 – 1334 ه . خ ) . تاریخ مشروطیت

 



 

تاریخ مردم شناسی در ایران (1) . پس از اسلام تا دوره پهلوی

 

مردم شناسی معمولا" مبتنی بر مردمنگاری است ؛ و مردمنگاری چیزی نیست مگر توصیف که پایه و مایه ادبیاتی چون شعر و بخصوص نثر را نیز تشکیل می دهد ؛ با این تفاوت که توصیف در ادبیات تقریبا همیشه ، یا غالبا" ،  احساسی ، ذهنی و تخیٌلی است حال آنکه مردمنگاری ، عینی و وصف واقعیات ، و آنهم به صورتی روشمند و بسیار دقیق یا لا اقل دقیق است .

 

برخی حتی اصل مردم شناسی را توصیف دقیق و همه جانبه ی زندگی از لحاظی متفاوت یک مردم از سایر مردمان نقل کرده اند .

 

بنابر این تمام آثار باصطلاح ادبی طول تاریخ ایران پس از اسلام ، اعم از شعر یا نثر اگر چه به روش مردم شناسی حاصل نشده اند می توانند کم و بیش منابعی از مردم شناسی ایران بزرگ باشند . کتابها و مقالات تاریخی ، جغرافیای انسانی ، سفر نامه ، خاطرات ، و ... از نوشته های صرفا" ادبی هم بیشتر به مردم شناسی نزدیک اند و میتوانند مدد کار پژوهشگران مردم شناسی باشند .

 

منابع انسان شناسی و مردم شناسی ایران بزرگ در دوران اسلامی تا دوره پهلوی ؛

 

از جمله در برخی از آثار :

 

مثنوی - شاهنامه سرائی های ابوشکور بلخی ، دقیقی توسی ، حکیم ابو القاسم فردوسی که معمولا" داستانهائی از ادبیات شفاهی زمان یا حتی مکتوب را به شعر در آورده اند .

 

محمدبن جریر طبری که کتاب تاریخ وی نیز میتواند بیشتر از افسانه های عامیانه نشآت گرفته باشد .

 

ابو منصور موفق هروی . کتاب الابنیه عن حقایق الادویه ( داروشناسی )

 

ابن فقیه همدانی . اخبار البلدان ( جغرافیا )

 

ابو یوسف بیشاوری . حدود العالم والمشرق الی المغرب ( نخستین کتاب جغرافیا به فارسی )

 

قابوس وشمگیر . برخی آثار

 

ابو علی مسکویه با کتابهای آداب العرب والفرس ( اخلاق ) ، و تجارب الامم ( تاریخ )

 

ابن سینا . برخی آثار

 

ابوریحان بیرونی . قانون مسعودی ( دانشنامه ) ، الآثار الباقیه ( تاریخ و جغرافیا ) ، التفهیم لاوایل صناعت التنجیم ( نجوم ) ، الصیدنه فی الطب ( داروهای گیاهی ) ، و بخصوص : تحقیق مال الهند ( آداب و عادات و رسوم هندوان ) .

 

ابو منصور ثعالبی .الامثال ، یتیمت الدهر ، و...

 

عبدالحمن صوفی . الصور السمائیه

 

علی بن عباس مجوسی . کامل الصناعه

 

عمر خیام نیشابوری . نوروز نامه و...

 

ناصر خسرو قبادیانی . زاد المسافرین

 

نظامی عروضی

 

سعدی شیرازی ، گلستان ، و...

 

خواجه نصیر الدین طوسی

 

ابوالفتح شهرستانی . الملل والنحل

 

ابوالفضل میدانی . السامی فی الاسامی

 

مولوی رومی

 

زکریای قزوینی . عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات . آثار البلاد و اخبار البلاد

 

محمد عوفی . جوامع الحکایات و لوامع الروایات

 

شیخ محمود شبستری

 

امیر خسرو دهلوی

 

عبید زاکانی

 

بسحق اطعمه

 

حافظ شیرازی

 

عبدالرحمن جامی

 

خواجه رشید الدین فضل الله . جامع التواریخ ، الاحیاء والآثار در کشاورزی و آبیاری . لطایف الحقایق و...

 

حمد الله مستوفی . نزهت القلوب در جغرافیا ، و...

 

ابو نصر فراهی . نصاب الصبیان ، و...

 

بابا افضل کاشانی

 

محمد مفید بافقی . تاریخ جامع مفیدی

 

کمال الدین وحشی بافقی یزدی . خلد برین ، و...

 

نظام الدین محمود قاری یزدی . دیوان البسه

 

محتشم کاشانی مرثیه ها

 

صائب تبریزی

 

شیخ بهائی . کشکول . نان و حلوا . شیر و شکر . مفتاح الفلاح . التحضیر

 

محمد تقی مجلسی . حلیه المتقین ؟

 

محمد باقر مجلسی . حق الیقین . زاد المعاد . حلیه المتقین ( با توجٌه به عدم اختلاط عقاید مذهبی با عقاید عامٌه ؛ و ادغام آنها )

 

ملٌا محسن فیض کاشانی

 

ابن بزاز . تاریخ صفوت الصفا . کشف القلوب .

 

آقا جمال خوانساری . عقاید النساء یا کلثوم ننه

 

شریعتمدار تبریزی . مرآت البلهاء

 

( بدیهی است که در خصوص منابع این دوره استفاده از اساتید فن در تشخیص آنچه که از احادیث صحیح الروایه آمده است با آنچه که مؤلف خود از اعتقادات مردمی برگرفته است یا درهر حال مورد قبول عموم واقع شده مرسوم گردیده است ؛ ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد )

 

ابو الحسن گلستانه . مجمل التواریخ

 

میرزا مهدیخان ؛ و محمد کاظم ؛ و... کتابهای تاریخ عصر افشاریان

 

جامع جعفری

 

سفرنامه های مصادف با عصر افشاریان

 

کتابهای تاریخ عصر زندیان

 

سفرنامه های مصادف با عصر زندیان

 

نامه ها ، و اسناد رسمی چون قباله های ازدواج

 

سید ابو القاسم قائم مقام فراهانی ( 1158 – 1214 ه . ق ) در کتاب منشآت و...

 

عبدالوهاب نشاط اصفهانی ( 1175 – 1239 ه – ق ) نویسنده کتاب گنجینه

 

عبدالوهاب طراز ( 1224 – 1261 ه . ق ) کتابچه موقوفات یزد

 

رضا قلیخان هدایت ( 1179 – 1250 ه – خ ) بخصوص در نژاد نامه و سفارتنامه خوارزم ، فرهنگ انجمن آرای ناصری

 

میرزا آقا خان کرمانی ( 1232 ه . ق – 1275 ه . ق )

 

محمد تقی سپهر کاشانی ( 1216 ه – ق – 1297 ه – ق برابر با 1259 ه – خ ) نویسنده ناسخ التواریخ

 

حسن طبیب فسائی ( 1237 – 1316 0 . ق ) . فارسنامه

 

زین العابدین مراغه ای ( 1255 – 1328 ه . ق ) . سیاحتنامه ابراهیم بیک

 

محمد حسن خان مقدم مراغه ای ( 1222 – 1275 ه . خ ) . روزنامه خاطرات ، مرآت البلدان ، جغرافیای طالقان ، منتظم ناصری ، و چند کتاب دیگر ...

 

علیقلی میرزا . نامه دانشوران ؟ . ( 1198 – 1259 ه . ق )

 

میرزا ملکم خان ( 1212 ه . خ – 1287 ه . خ )

 

سید جمال الدین اسد آبادی ( 1217 – 1275 ه . خ ) . مقالات

 

میرزا رضا کرمانی ( 1226 – 1275 ه . خ )

 

عبدالرحیم طالبوف ( 1213 – 1289 ه . خ ) مسائل الحیات ؟ و...

 

محمد صادق ( ادیب الممالک ) فراهانی ( 1239 – 1296 ه – خ ) نویسنده و شاعر

 

میرزاده عشقی ( 1273 – 1303 ه . خ )

 

ایرج میرزا ( 1253 – 1304 ه – خ )

 

ادوارد براون. تاریخ ؛ و...

 

ابو القاسم عارف قزوینی ( 1259 – 1312 ه – خ )

 

سید اشرف الدین حسینی گیلانی ( 287 ق – 1313 خ ) مدیر نشریه نسیم شمال

 

میرزا محمود غنی زاده سلماسی ( 1296 ه . ق – 1313 ه . خ ) ایرانیان مستعرب . تاریخ آذربایجان حاج میرزا یحیی دولت آبادی ( 1241 – 1318 ه . خ ) . آئین در ایران . ارمغان یحیی ، حیات یحیی ، شجره طیٌبه . و...

 

سید محمد رضوی ( متوفی 1317 ) خاطرات نوٌاب وکیل

 

احمد طاهری . تاریخ یزد (1317 )

 

عبد الحسین فرمانفرمائیان ( 1231 – 1318 ه . خ )

 

میرزا محمد علی محلاتی ( حاج سیٌاح ) ( 1252 ق – 1315 ه . خ )

 

میرزا محمد فرخی یزدی ( 1268 – 1318 ه . خ ) مدیر نشریه طوفان

 



هشتاد سال مردم شناسی در ایران (2)

نخستین کتاب علمی مردم شناسی در ایران

نخستین کلاس دانشگاهی مردم شناسی

نخستین استادان ...

-      بنابر این بازهم در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی ، به عنوان مقدمه به مطالعاتی در این زمینه پرداختند :

-      نخستین یا شاید از نخستین کتابای مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران که توسط بزرگانی فارغ التحصیل از فرانسه چون دکتر غلامحسین صدیقی – دکتر احسان نراقی – دکتر علیمحمد کاردان – و... اداره می شد ترجمه کتابی از بسن یه استاد دانشگاه نیس فرانسه بود :

انتشارات شماره 2 مؤسسه ( چاپ دوٌم (23 )

روش مردم شناسی

تالیف پیر بسن یه

با همکاری و ترجمه دکتر علیمحمد کاردان

چاپ و انتشار 1340 . 460صفحه – بها 40 ریال

« رساله ایست مختصر و مفید که راه تحقیق در مسائل مردم شناسی را ، بصورتی علمی ، به طالبان این علم می آموزد و به دانشجویان و دانش پژوهان شیوهء بررسی در مسائل اجتماعی جوامع محدود ، مانند عشایر و ایلات را نشان می دهد . در این رساله ، علاوه بر شناساندن شیوه های گوناگون تحقیق در اینگونه جوامع و چگونگی ثبت و ضبط وقایع شیوه برخورد محقق با مردم جوامع دور افتاده و محدود ( که خود امر بسیار دقیق و ظریفی است ) مورد بحث قرار گرفته است . نویسنده که خود در کشورهای آسیائی از طرف یونسکو مامور تحقیق در اینگونه مسائل و تدریس روش تحقیق بوده است ، با بیانی ساده ، راه پژوهش را تشریح کرده و کوشیده است که برای توضیح مطالب خود مثالهای جالبی از  زندگانی اجتماعی اقوام آسیائی بیاورد .

به سبب استقبالی که از این رساله بعمل آمده است ، چاپ آن یکبار تجدید شده و متن فرانسه آن نیز در سلسله انتشارات مؤسسه به شماره 5 به چاپ رسیده است . »

در آن دوره سازمان ملل متحد به عنوان کمک به کشورهای در حال توسعه استادانی بزرگ را به ایران اعزام می داشته است .

پیر بسنیه ، استاد دانشگاه نیس ، طی سالهای 1338 ، که نخستین دوره آموزشی علوم اجتماعی در مؤسسه شروع شده است و نیمه دوٌم 1339 که خود به تدریس آن پرداخته است در ایران بوده علاوه بر 8 جلسه تدریس مردم شناسی که سابقه نخستین تدریس مردم شناسی ایران را به نیمه دوٌم سال 1339 می رساند ، تحقیقاتی در ایلات و عشایر ایران ، بخصوص ایل شاهسون ، و روستاهای آن کشور داشته است ؛ و به گفته ای از دستیاری دکتر علیمحمد کاردان ، فارغ التحصیل دوره ی دکتری دانشگاه ژنو در فلسفه و روانشناسی ، که برخی وی را نخستین استاد مردم شناسی در ایران معرفی کرده اند ، بهره می برده است . به گفته ای دکتر احسان نراقی نخستین یا از نخستین استادان مردم شناسی در ایران بوده است .

دکتر علیمحمد کاردان با علاقه ای وافر به روانشناسی اجتماعی که در مکتب فرهنگی مردم شناسی مشترک است از بنیانگذاران مردم شناسی علمی در ایران ، بخصوص در بخش فرهنگ معنوی است .



 

هشتادسال مردم شناسی در ایران (1)

حدود پانزده – شانزده سال وقتی پس از صرف ناهار در سازمان برنامه چنددقیقه ای در مرز شمالی آن با کاخ نگارستان قدم میزدم چشمم به اتاقی می افتاد که سالها محل کار دکتر غلامحسین صدیقی ، وزیر کشور انقلابی حکومت ملٌی دکتر محمد مصدق ، بود و خاطرات هر آنچه را که او و یارانش به من و همدوره های دانشگاهیم آموخته بودند .

دکتر غلامحسین صدیقی پس از مبارزاتی قهرمانانه که بر علیه دیکتاتوری وابسته محمد رضا شاه داشت بنا به دکتری ممتازش در رشته فلسفه با گرایش جامعه شناسی از دانشگاه سوربن پاریس در سال 1317 به استادی ( دانشیاری ) دانشگاه تهران رسیده بود و چنین دانشمندی سیاستمدار با مشاهده ضعف علمی شدید ایران در علوم اجتماعی ، و با نوعی انشعاب از گروه فلسفه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ، به تاسیس گروه آموزشی مستقل علوم اجتماعی در آن دانشکده و تاسیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران ، در سال 1337 ، پرداخته بود .

از علوم اجتماعی رشته هائی چون علوم اقتصادی ، علوم سیاسی و حقوق قبلا" در دانشگاه تهران ایجاد شده در یک دانشکده گرد آمده بودند . بنابر این در رشته علوم اجتماعی به رشته هائی مبتنی بر جامعه شناسی اتکاء می شد :

جامعه شناسی شهری

جامعه شناسی روستائی

جمعیت شناسی

و... انسانشناسی یا مردم شناسی که گرایش قابل توجٌهی به بررسی ایلات و عشایر داشت .

مردم شناسی ایران از 1316

مردم شناسی علمی در ایران عملا" با دکتر غلامحسین صدیقی کلید خورده است :

مروٌج علوم اجتماعی و بنیانگذار جامعه شناسی در ایران « جنبشهای دینی ایرانیان » را ، در سال 1316 ، بخشی بسیار مهم در تز دکتری خود قرار داده بود که خود از مبانی مطالعات مردم شناسی ایران ، شاید نخستین یا لااقل یکی از نخستین مطالعات مردم شناسی به سبک علمی و جدید ، است ؛ و بعدا " به صورت مستقل چاپ و نشریافته است .

« دکتر صدیقی که خود در 1316 طرح و دستورکار تشکیل موزه مردم شناسی تهران را تهیه کرده بود ، تدریس این درس را در دانشکدهء ادبیات توسط استادان جوان معمول نمود و در مقام سرپرست کمیته انسان شناسی شورای مرکز تحقیقات علمی مناطق خشک ( از تیرماه 1338 ش ) کوشش های بیشتری را تقبل کرد . به عنوان عضو انجمن آثار ملی از پژوهشهای باستانشناسی و تاریخی و جغرافیای تاریخی و انسانی ، تشویق و ترغیب به عمل آورد ... » .

در این رشته قبل از هرچیز مسئله عنوان رشته مطرح شده بود . آنان که تحت تاثیر علوم اجتماعی در کشورهای انگلوساکسون قرار داشتند عنوان انسانشناسی را می پسندیدند و کسانی که اکثرا" تحصیلکرده ی کشور فرانسه بودند عنوان مردم شناسی را ترجیح می دادند ؛ به دو دلیل :

-      مردم شناسی بیشتر حاکی از علوم اجتماعی و روابط بین افراد جامعه است

روابط اجتماعی در جامعه ای در حال تو سعه چون ایران و درس گرفتن آن در برنامه های توسعه اقتصادی مقتضی مردم شناسی است .در ایران سالهای 1330 محتویات مردم شناسی ونه به این عنوان و روش دانشگاهی وجود داشته است و چه بسا در قدیم الایٌام افرادی چون ابوریحان بیرونی – ناصر خسرو قبادیانی و... تا نویسندگانی اهل ادب و ادبیات چون جمالزاده و بخصوص صادق هدایت به این مهم پرداخته بودند . امٌا روش آنان ، حتی روش کارهای فولکلوریک صادق هدایت ، آچنان که باید و شاید روشی علمی و جهانی نبود 



 
منابع انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران . سفرنامه ها
 
سفر نامه فرد ریچاردز .
 
( ترجمه مهین دخت صبا ) . شماره 27 از مجموعه ایرانشناسی ، تهران : بنگاه ترجمه و نشر کتاب -چاپخانه بانک ملٌی - 1343 - 274 صفحه .
فرد ریچاردز در زمان سلطنت رضا شاه کبیر به ایران آمده و تاریخ نوشتن این سفر نامه مربوط به همان سالهاست . مطالب این کتاب عبارتست از : 
- بسوی ایران
- مناظر و آهنگهای اصفهان
- میدان شاه و بازی گوی و چوگان
- تریاک
- دروازه های بازار اصفهان
- بازارهای ایران
- پلها
- جویهای روان
- نغمات
- نوروز
- کبوترهای خانه های اصفهان
- جلفا 
- خرید
- درشکه
- ماه محرم
- گورستانهای ایران
نویسنده این کتاب چون از هنر نقاشی بهره مند بوده است 48 تابلو زیبا از مناظر ایران تهیه کرده که در این کتاب آورده شده است .
 
به نقل از کتابشناسی فرهنگ عامه و مردم شناسی ایران . ص 20
 
علیرضا آیت اللهی : بعید است که چنین مجموعه ای در کتابفروشی ها وجود داشته باشد . . چنین مجموعه هائی ایرانشناسی را غنیمت بدانیم . همه ی سفرنامه ها از منابع مردم شناسی بشمار می روند . هر چند ترجمه از یک سفر نامه ها را بخوانیم چون ممکن است متفاوت باشند .
 


 
منابع انسانشناسی ، مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران . آنا هیتا
 
در نیمه ی نخست قرن چهاردهم خورشیدی میهن پرستی میان نویسندگان ، شاعران و پژوهشگران ایرانی اوج گرفته است ؛ چنان که سعی می شده است نه تنها نسبت به ریشه آداب و رسوم ایرانی تحقیق کنند بلکه هر آداب و رسوم ایرانی را به ایران باستان و نیاکان خود نسبت دهند ؛ و طبیعتا" برای زرتشتیان احترام خاصی قائل می شده اند .
در سال 1345 یا 1346 در لابی دانشکده ادبیات به یکنفر زرتشتی یزدی برخوردم که به دلیل آشنائی قبلی با پدرم به سوی من آمد به گفتگو . معلوم شد همراه پورداود به دانشکده آمده است و منتظر است که وی از اتاق رئیس دانشکده بیرون آید . و قتی پور داود آمد در ادامه گفتگویم با آن پیرمرد زرتشتی
گفتم : شما که زرتشتی هستید ...
پور داود گفت : من هم زرتشتی هستم ...
...و « تو خود حدیث مفصٌل بخوان از این مجمل »
یکی از آثار استاد پور داود کتاب « آناهیتا » است که نخستین بار در سال 1343 تو سط مؤسسه چاپ و انتشارات امیر کبیر به چاپ رسیده است و حاوی مطالبی است ازجمله درباره :
چهارشنبه سوری - فردوس - جهنم - بهشت و دوزخ - مهرگان در ادبیات فارسی - جشن سده - رستم - سپندارمذگان - جشن پرستاران ایران - فرهنگ لارستانی - اخلاق ایران باستان - خاموش نودن یرانیان در سر خوان - زردشت و دین او - فرهنگ بهدینان .
اکثر این مطالب اصولا" مردم شناسی ایران نیستند چون مربوط به عصر حاضر نمی شوند ؛ امٌا در رسشه یابی برخی از آداب و رسوم ایرانی و تحلیل آنها می توانند مفید واقع شوند .
 
منایع انسان شناسی ، منابع مردم شناسی ، فرهنگ مردم ایران ، استاد پور داود ، آناهیتا ، مراسم زرتشتیان ، زرتشتیان ( پارسیان )هندوستان ، فرهنگ گویش ، علیرضا آیت اللهی
 


 
منابع انسانشناسی ، مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران .
 
تاریخ اجتماعی
 
هنوز هم نه تنها دانشجویان کنونی ، بلکه برخی از دانشجویان سابق نیز مردم شناسی را در شناخت آداب و رسوم قدیمی و متروک یک مردم می دانند ؛ حال آنکه مردم شناسی از آداب و رسوم و عقاید متداول بین آن مردم گفتگو می کند . منتهی در شناخت ریشه ، فلسفه یا کارکرد و تحول و تکامل هر امر اجتماعی و تحلیل آن نیاز به تاریخ اجتماعی ، تاریخ اقتصادی ، تاریخ اجتماعی ، تاریخ فرهنگی و ... داریم که مجموعا" تاریخ اجتماعی خوانده می شوند و بنظر ما تدریس تاریخ اجتماعی ایران در رشته های انسان شناسی و جامعه شناسی ایران ضرورت دارد . از جمله :
شمیم، علی اصغر . ایران در دوره سلطنت قاجار
نفیسی ، سعید . تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر . چاپ 1335 .
سعید نفیسی کتاب های تاریخ اجتماعی متعددی مربوط به اعصار گوناگون دارد مثل :
تاریخ اجتماعی ایران در دوران پیش از تاریخ و آغاز تاریخ ( که مروز کتابهای جدید تری هم در این باره وجود دارند )
تاریخ اجتماعی ایران در انقراض سامانیان تا امویان دو کتاب اخیر را مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهرانچاپ و منتشر کرده است و در زمان چاپشان از سال 1342 تا چند سال مورد توصیه استادان علوم اجتماعی دانشگاه تهران به دانشجویان بوده اند .
هم اکنون کتاب هائی جدیدتر در این باره وجود دارند که از آنجمله تاریخ اجتماعی ایران نوشته مرتضی راوندی است .
بنظر ما تاریخ اجتماعی ایران باید جزو دروس اختیاری دانشجویان رشته علوم اجتماعی قرار گیرد .  
 


 
 
فرهنگ مردم ایران . صادق هدایت . نیرنگستان
 
اگر دانشجوی مردم شناسی در سال نخست تحصیل خود کتاب « فرهنگ » گونه ی نیرنگستان از صادق هدایت را نخوانده باشد لطفا" به سال دوٌم نرود . مردمشناسی مبتنی بر شناخت آداب و رسوم و عقاید « عصر حاضر » ترجیحا" در « کشور خودمان » است که نیرنگستان یکی از غنی ترین منابع آن به شمار می رود . امروزبا  وجود اینترنت اطلاعات کلٌی از این کتاب مشهور در دسترس همگان قرار گرفته است . نسخه ی در دسترس ما چاپ سوٌم ، 1342 است با این سر فصل ها :
آداب و تشریفات زناشوئی ، عقد و عروسی
آداب و رسوم بچٌه داری
آداب ناخوشی ها
برای برآمدن حاجت ها
خواب
مرگ
تفآل ناشی از اعضای بدن
احکام عمومی
دستورها و احکام علمی
جاها و چیزهای معروف
افسانه های عامیانه
چاپ های قدیمی تر از این کتاب را خالص تر و کامل تر می دانیم .  
 
ضمیمه( در صفحات آخر ) کتاب داستان علویه خانم هم مطالبی مردم شناختی چون معرکه گیری وجود دارد . 


دو شنبه 29 شهريور 1395برچسب:, :: 9:3 بعد از ظهر ::  نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi



دو شنبه 7 تير 1395برچسب:, :: 2:45 بعد از ظهر ::  نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi

رسم سیزده به در در یزد رونق گرفته است .
این رسم که گویا ریشه اش به اوایل دوره حکومت قاجاریان می رسد  مشترک میان تمام اقوام و مذاهب یزد بوده است و به این ترتیب هیچ جنبه ای اعتقادی ندارد که « آئین » خوانده شود . با این وجود از آنجا که در محل « 13 » به در خوانده می شود آنرا به گریز حوادثی که ممکن است در سیزدهمین روز از سال در شهر نصیب مردم شود و گریز از شهر به منظور گریز این شومی نسبت داده اند ؛ و به آن جنبه ای عقیدتی نیز بخشیده اند .
امٌا فقط موضوع در رفتن از شهر مطرح نیست و شرط استفاده از شگون سرسبزی نوی بهاری هم مطرح است و جدیدا" به این بهانه دولت نام آن را روز طبیعت نهاده است .
پنجاه شصت سال قبل از این گروهی که در راس آنان روحانیان شهر قرار داشتند این رسم به سوی سبزه زارها و باغات بیرون شهر رفتن را به خاطر همان اعتقاد به نحسی سیزده یک رسم خرافاتی می دانستند و از آن احتراز می جستند ؛ حال آنکه هم اکنون به عنوان روز طبیعت و طبیعت گردی تقریبا" همه به اجرای این رسم راغب شده اند و دیگر هیچ روحانی یا مؤمن مقدسی آن را نهی نمی کند .
دلیل دیگری که اجرای این رسم در این اواخر گستره ای بسیار چشمگیر یافته است افزایش توان مردم ، مثلا" داراشدن اتوموبیل شخصی برای بیرون رفتن ،و امکاناتی چون پارک ها است که دولت و شهر داریها به وجود آورده اند . استقرار امنیت هم مزید برعلٌت شده است ؛ و مزاحمین اشرار گونه و « چشم چران » ها به شدٌت کاهش یافته اند .
پنجاه - شصت سال قبل از این به ندرت مردم از صبح بیرون می رفتند ؛مگر ثروتمندانی که تعدادشان تخمینا" به یک بیستم از سیزده گردان هم نمی رسید ؛ و غالب سیزده رو ها فقط عصر از مرز های شهر می گذشتند و در جوار گندم زارهائی که در اطاف شهر وجود داست به سیر می نشستند . امٌا اکنون جمعیتی انبوه از صبح از شهر بیرون رفته گاه به روستاهائی تا صد کیلومتری یزد سفر می کنند .
شاید نخستین بخش از این رسم بیرون انداختن سبزه ی خود پرورده به زحمت سفره ی هفت سین از شهر به قصد دیدار سبزه های طبیعت چون نعمت رایگان الهی باشد که متاسفانه جدیدا" رسم انداختن آن به درون آب جاری از برخی از دیگر شهرها میان یزدیان نیز رسوخ کرده است ؛ به این ترتیب کهنه ی حاصل رنج را به عنوان سمبلی از نحسی زندگی به دست طبیعت می سپارند و از آن رها می شوند .
در طول اجرای رسم می بایست شاد باشند و شادگوئی کنند تا نحسی در آن روز و در طول سال دامنشان را نگیرد . گاهی افرادی را که با یکدیگر قهر اند آشتی می دهند تا بیشتر خوش بگذرد و...
حتی الامکان گروه سیزده به در باید بیشتر باشد و این است که معمولا" چند خانواده از اقوام نزدیک یا گاه همسایگان و جدیدا" همکاران گروهی به بیرون می روند ؛ و آن روز به دیدنائی با یکدیگر هم می پردازند .بنابر این به نوعی میهمانیگونه می شود . گاه یک خانواده بقیه خانواده ها را به غذا و... دعوت می کند ؛ امٌا اکثرا" سعی می کنند غذای خانواده خود را به همراه آورده موقع صرف نهار همه از همه ی غذا ها استفاده می کنند که این نیز بر تقویت روح وحدت و انسجام خانواده های مشارکت کننده می افزاید .
رسم است که غذاها بیشتر از رنگ های سبز  و فاقد رنگ زرد تهیه شده باشند ؛ مثل سبزی پلو ، باقلی پلو ، و... اگر کاهو بیابند کاهو - سکنجبین از خوراکیجات اصلی روز سیزده نوروز خواهد بود . شولی نیز جایگاهی دارد امٌا آش رشته در پنجاه - شصت سال قبل از این در شهر یزد چندان جایگاهی نداشت .
مشهور ترین رسم ، سبزه گره زدن است که در قدیم آن را بیشتر مختص دختران دم بخت ، به ویژه یک کمی سن و سال دار شده می دانستند و جدیدا" چند سالی است که این ورد را هم می خوانند :
سبزی تو از من - زردی من از تو ...
شاید کنایه ای از این که من در جوانی به خانه بخت بروم و سالها خوشبخت زندگی کنم حال آنکه تو به هر حال پژمرده می شوی ، پس پژمردگی من را نیز با خود ببر .
برخی معتقد بودند و هنوز هم به ندرت معتقدند که قبل از غروب آفتاب نباید به خانه برگردند ...
 


شنبه 1 خرداد 1395برچسب:, :: 2:37 بعد از ظهر ::  نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi



 

عقاید متافیزیکی همیشه ازعقاید مورد توجه مطبوعات ادواری عمومی بوده اند .

البته همیشه به این عقاید به نحوی که در اینگونه مطبوعات آمده اند با دیده شک و تردید نگریسته شده است ؛چرا که گاه ازموضوعات برخی ازمطالعات علمی متافیزیکی یابه خصوص کتاب های مذهبی نیزبوده اند . مثل موضوع خواب دیدن که از جمله در کتاب مذهبی « حلیة المتقین » نوشته ملٌا محمد باقر مجلسی هم ،در فصل هشتم ، آمده است .

در شماره 712 هفته نامه فردوسی ، مورخ 14 اردیبهشت 1344 آمده است :

  • ماچ کردن در خواب مفارقت می آورد !
  • هرکس مرغ و ماهی در خواب ببیند مرادش بر آورده می شود
  • آب نشان پول پیدا کردن است .
  • در خواب توی چاه بیفتند خواهند مرد !
  • اگر احیانا" در خواب دیدید لای بلندی هستید در انتظار کارتان باشید !
  • مار در خواب دولت است !
  • اگر کسی ر خواب به شما قرآن هدیه داد صاحب پسر می شوید
  • مرگ در خواب نشان طولانی بودن عمر است !


 

منابع : انسان شناسی ، مردم شناسی و مطبوعات ادواری (3)

برخی از مطالب چاپ شده در مطبوعات هر عصر و زمان یک جامعه نسبتا" آئینه ای از وضعیت جامعه و مردم و بتابر این رهبردی به مسائل و امور آن جامعه اند . مثل « حرف مردم » در شماره 710 مجله فردوسی هفته آخر فروردین 1344 :

حرف مردم

.... « مخلص باید پدرش در آید تا برای این که مردم خیال کنند وضعش راست و ریست است  یخچال و یا تلویزیون تو منزلش بگذارد  .

باید سفته و چک و درد سر زندگی قسطی جان آدمیزاد را به لبش بیاورد تا مردم بدانند بله ماهم توسری هستیم ...

از آنطرفش هم بدبختی است . آدم باید هزار و یک قید را به جان بکشد ، برای اینکه ( مردم ) « بدشان می آید » مردم « حرف در می آورند » ، مردم « پوزخند می زنند » مردم « لیچار می بافند » !؟ .

آدمیزاد فرضا" اگر خواست کت و شلوار راحت بپوشد ، کراوات نزند ، باید دنده اش نرم شود و دور این کار را خط بکشد برای اینکه « برای آدم لغز میخوانند » و یا اگر خواست بچه اش را به دلخواه خودش تربیت بکند ، اختیار زنش را داشته باشد باید چهار چشمی مراقب مردم باشد که مردم چه می گویند  ، مردم چه می خواهند، مردم چطور اجازه می فرمایند، میل مبارک مردم چیست  ، چه صلاح و مصلحتی را توصیه می کنند و یا چه دستوری صادر می فرمایند ... !

واقعا" حرف مردم ما بدبختی شده است .

یارو نوکری داشت و همسایه ها فریاد می زدند که جلوی نوکرت را بگیر که دزد است و هیز ... آنقدرگفتند که ارباب از کوره در رفت و نوکر رابه باد کتک گرفت .... آنگاه همسایه ها زبان شماتت گشودند که این مؤمن عجب مرد سنگدل و ظالم و ستمکاری است ... !

اگرمیخواهید شما هم به روزگار بسیاری از تیره روزان دچار نشوید بفرمائید و با طناب پاره « حرف مردم  » تو چاه بروید ! ؟ » . 



منابع : انسان شناسی ، مردم شناسی و مطبوعات ادواری (2)

در روال نگاهی عمومی به منابع انسانشناسی و مردم شناسی ، به ویژه منابعی خواندنی ، سرگرم کننده و ... گاهی کتاب هائی را معرفی می کرده اند که از جمله در شماره 710 مجله فردوسی ، صفحه 15 ، آمده است :

در باره کتاب مشاعره :مشاعره یک تفنن مفید و جالب

  • از دیر باز در میان مردم ما « مشاعره » جای مناسبی داشته است ؛ برای ذوق آزمائی و تفنن و در واقع یک نوع « تمرین » بوده است برای تقویع حافظه و بسط و توسعه شعر .
  • در زمان ما تمام عادات نیک قدما را از دست داده اند و چیزی به جای آن ننشانده اند ، و از جمله این تفنن مفید را که « مشاعره » می گفتند که صرفنظر از جنبه های مفید آن ، یک نوع تفریح سالم و مفید بوده است  و به همین خاطر باید خوشحال باشیم که کم و بیش این تفنن دارد رواج پیدا می کند و از جمله کتابی به همین مناسبت منتشر شده است که در واقع مجموعه جالبی از اشعار قدما  و بعضی تک بیت های شعرای جدید است .
  • این مجموعه را « مؤسسه انتشارات احمد علمی »  با چاپی نفیس و کاغذی اعلا انتشار داده و چنانکه گفته شد دارای تک بیت های جالبی از معروف تریت شاعران ایران است که در نوع خود خواندنی می باشد .

...................

تک نگاری تازه

« خیاو » تکنگاری جدید « غلامحسین ساعدی » زیر چاپ است . ساعدی چندی پسش « ایلخچی »  را چاپ کرد که با استقبال علاقمندان به پژوهش در احوال مردم روستاها و قراء ایران مواجه شد . خیاو از طرف مؤسسه مطالعات و احقیقات اجاماعی دانشگاه منتشر خواهد شد .

.................

در صفحه 17 نیز درباره کتاب « عقاید النساء » ( کلثوم ننه ) که ما قبلا" در باره اش مطلبی آورده ایم یادداشتی وجود دارد .



 
منابع : انسان شناسی ، مردم شناسی و مطبوعات ادواری
 
در اواخر دهه 1340 و از سال 1340 تا چند سال ، که  هنوز چون امروز انسان شناسی و مردم شناسی به عنوان حوزه هائی از مطالعات علوم انسانی برای مردم ایران شناخته نشده بودند ، آگاهی از آداب و رسوم و عقاید و عادات و نظایر آنها برای آنان حکم مطالبی برای ارضاء حسٌ کنجکاوی و نیز تفنٌن و سرگرمی داشتند . لذا علاوه بر آنچه که در مطبوعات ادواریِ به اصطلاح علمی می آمد مطالبی در باره فرهنگ مردم در مطبوعات ادواری عمومی نقل می شد که از طرفی و در هر حال از منابع مطالعاتی مردم شناسی به شمار می روند ؛ و از طرف دیگر گاه به معرفی منابع مردم شناسی می پردازند و نهایتا" گاه تحلیل و تفسیر هائی ژورنالیستیک در این حوزه دارند .
مثلا" در شماره 710 مجلٌه فردوسی ، مورخ 24 فروردین 1344 ، صفحه 3 ، تحت عنوان « از صحنه های تهران » ، عکسی آمده است که حاکی از چگونگی شغل نامه نویسی در تهران آن زمان است :
نامه نویس ، و نوع لباس و نشستن وی ؛ و نوع مشتریش که زنی چادرنمازی است
محل کارش که در پیاده روی خیابان است و احتمالا" فقط در روز
ابزار کارش که کاغذ و قلم و دوات جوهر است
 واشاره به بخشی از محتویات متداول چنان نامه هائی : « کربلائی اصغر را دیده بوسی مشتاقم ! » .
نامه نویسی برای انبوه بیسوادان تهران نه تنها یک شغل بود بلکه تخصص هم محسوب می شد ، و فراتر از آن عریضه نویسی و عرضِ حال نویسی و دادخواست نویسی در مقابل دادگاه ها . 
 


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ شناسی ایران بزرگ . Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran
identification des sources de l'ethnologie d,Iran , et des Bibliographies
درباره وبلاگ

Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran . Alireza Ayatollahi با وجود تحصیلات کارشناسی ، کارشناسی ارشد و دکتری مردم شناسی ( در گرایشهای معماری و شهرسازی - فنٌی و اقتصادی ، و فرهنگی ) در دانشگاه پرووانس فرانسه و نهایتا" دعوت به عضویت در هیئت علمی آموزشی دانشگاه شهید بهشتی در سال 1363 و تدریس مردم شناسی فرهنگی در سال 1365 در آن دانشگاه ، اذعان می کنم که در بدو امر مردم شناسی برای من علم نبود ؛ ابدا" علم نبود ؛ بیشتر یک تفنٌن بود : از سال 1335 به جمع آوری فولکلور یا فرهنگ مردم و تاحدودی مردمنگاری آگاهانه و غیر آگاهانه پرداختم . از سال 1345 وسیله ی خود نمائی و کسب شهرت بیشترم می شد و از 1351 اندک در آمدی از این راه . بعدها که در فرانسه به تحصیلات آمایش سرزمین و اقتصاد توسعه پرداختم متوجه شدم که بدون جامعه شناسی در کشورهای پیشرفته و مردم شناسی در کشورهائی نظیر ایران ، مدیریت و برنامه های فنٌی - اقتصادی آنچنان که باید و شاید به اهداف عالی خود نمی رسند . مردم شناسی یک مطالعه است ؛ یک علم به مفهوم حقیقیِ آن نیست ؛ و نتایجی که از مطالعه ی یک مردم شناس به دست می آیند نسبتا" صحیح اند و نسبتا" غلط : نه فقط مردم شناسی ، بلکه تمام علوم انسانی و اجتماعی « نسبی » هستند ؛ و چون ریاضیٌات به پاسخ هائی مطلق نمی رسند . علوم انسانی به همین دلیل روشی جامع و مانع و مسلٌم و مقبول همگان برای مطالعات خود ندارند .هرکسی با سلیقه و دیدگاه خود وارد آنها می شود و روشی پیشنهاد می کندکه باز این روشهای کار هم برخی بیشتر و برخی کمتر مورد قبول و استفاده سایر مطالعه گران قرار می گیرند . ناتوان تر از همه کسانی هستند که به ترجمه روش های مردم شناسی در سایر کشورها می پردازند که غالبا" در شناخت مردم ایران آنطور که باید و شاید کار آئی ندارند . روش و حوزه عمل این مطالعات سبب می شود که برخی « انسان » و به ویژه شیوه رفتار وی را ملاک عمل قرار دهند و به انسانشناسی anthropology معتقد باشند که انگلیسی زبانان دنیای غرب بیشتر در این طیف قرار می گیرند . برخی دیگر معتقدند که چوم اصل شناخت اجتماعی بر « روابط اجتماعی » است بنابر این اصل بر یک اجتماع ( مردم ) و شناخت آن به عنوان یک کل ، یعنی مردم شناسی ethnologie است که فرانسویان و اکثر تحصیلکردگان صادق فرانسه از این طیف اند . فرهنگ می تواند شامل قواعد رسمی و قوانین و مقررات ( که از جمله در جامعه شناسی مورد مطالعه قرار می گیرند )باشد ؛ امٌا چون حاصل رفتار ی عادٌی شده، رسم شده ، سنٌت شده ، و...در میان یک مردم است ، به خصوص در کشورهائی نظیر ایران ، مقتضی روش های شناخت مردم شناسانه است هرچند که اصطلاح فرهنگ شناسی culturologie نیز در دهه های اخیر باب شده باشد . از تدریس در این حوزه ، به خصوص در ایران ، بیزارم ؛ امٌا عاشق و حتی معتاد مطالعات مردم شناسی هستم ؛ و گرچه خود به خود هم به آن می پردازم ؛ امٌا بیشتر دوست دارم که در باره آن با دیگران هم شریک شوم . شما چطور ؟ .
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پيوندها