یک شنبه 19 فروردين 1397برچسب:بهار ، نوروز ، تاجیکستان ، ایران بزرگ ، سبزه ، دید و بازدید ، آش پلو ، غذای نوروز ، خبرگزاری فارس ، علیرضا آیت اللهی, :: 12:5 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
آیینهای بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-10 جشن «سر سال» در ولایت «سغد» تاجیکستان به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، جشن نوروز در استان «سغد» تاجیکستان از 18 اسفند آغاز میشود و تاحدودی با دیگر مناطق این کشور متفاوت است. نوروز را در این منطقه به عنوان «سر سال» میشناسند در این روز قطعهای از زمین انتخاب میشود، تا پیرمردی قبل از آغاز بزم و شادی، بر زمین دانه امید بپاشد و همگی دست به دعا بر دارند. زیرا این رسم به باور مردم، حاصل کشت را در سال نو فراوان میکند. در این منطقه از سرزمین پهناور نوروزی در روزهای اول ماه مارس (یازدهم اسفند ماه)، بانوان دانههای گندم را برای سبز شدن در ظرفهای مختلف میگذارند تا برای جشن نوروز رشد کرده و سبز شود. جشن نوروز تاجیکان را بدون سبزه تصور کردن ممکن نیست. روز اول فروردین روزی است که تمام مردم تاجیکستان، فرارسیدن سال نو را جشن میگیرند و سغدیها هم مانند ساکنان مناطق دیگر این کشور معتقدند که در تمام سال زندگی مردم را صفا و نور و روشنایی لبریز خواهد کرد. یکی دیگر از آداب و رسوم نوروزی، آوردن غذا به خانههای همدیگر و گرفتن جشن است که در سغد به «آش آلش کنان» معروف است و چون اکنون در تاجیکستان، معروف ترین غذا «آش پلو» ( مخلوطی از برنج، هویج، گوشت، زیره، زرشک، نخود و...) است، بیشترین ساکنان این ولایت نیز در شب نوروز از این غذا به خانههای همدیگر میفرستند. بیشتر مراسم نوروز مردم شمال تاجیکستان، عمدتا در میدانهای بزرگ و باغهای سرسبز و پوشیده از گل برگزار میشود. مردم، سفرههای نوروزی شان را با هفت سین (سبزه، سنجد، سیب، سپند، سیر، سمنو وسکنجبین) میآرایند، سخن است که گویی نخست هفت شین مرسوم بوده و پس از ظهور اسلام و حرام شدن شراب شین به سین تبدیل شده است. در نوروز، صدای کرنی ( از آلات و اسباب موسیقی)، آنان را به «جشن گاه» (محل برگزاری جشن) دعوت میکند. در این مراسم، دوشیزهای با لباس سفید یا سبز که نشانه پاکی بهار است در جمع مردم در جشن گاه از آمدن بهار و رسیدن نوروز خبر میدهد. بزم و شادی، رقص های سنتی و ترانه خوانی و سیر در باغها و گل گشتها در ایام نوروز از مراسم خاصی است که از فرهنگ اجداد به میراث مانده است. «سمنوپزی»، مسابقات ورزشی، بازیهای مختلف، کبک و خروس بازی، اسب دوانی و چوگان بازی از ورزشهای جشن نوروز درسراسر تاجیکستان است که در استان سغد نیز همه ساله با شکوه و طراوت خاصی در میدانهای نوروزی برگزار میشود. هدیهها و جایزههایی که به برندگان این بازیها داده میشود، گران بها است و باعث علاقمندی و ذوق بیشتر مردم به شرکت در آن میشود. همچنین در جشن نوروز، مردان خانواده درخت مینشانند و به تنه درخت آهک میمالند که نمادی از سرسبزی و بخت سفید است. ساکنان مناطق سغد نیز بر این باورند که خانه تکانی به معنای ارج گذاری به گذشتگان و در این آئین باستانی به محیط زیست و زندگی شان رسیدگی میکنند تا با دور کردن گرد وغبار فصل سرما، نوروز را با صفا و آسایش خاطر آغاز کنند. در مناطق مختلف استان سغد، آئین دیگری هم برپا شد که «عروس بنان یا کلین سلام» نام دارد. در این مراسم، خویشاوندان تازه داماد و مردم محل به دیدن نوعروس میآیند و وی در حالی که سرپا ایستاده و چشم به زمین دوخته است، دست به سینه تعظیم میکند. در این مراسم، زنان خانواده با خواندن اشعار ویژه به نوعروس سلام میکنند و وی با تعظیمهای کوتاه پاسخ سلام آنان را میدهد. این مراسم در کنار سفره نوروزی برای معرفی نوعروسان به اعضای خانواده جدیدشان برگزار میشود.
شنبه 11 فروردين 1397برچسب:نوروز ، خجند ، آداب و رسوم ، گل بایبیچک ، سمنک ، کشک ، کلچه برگ ، پذیرائی از میهمان ، شعر ، خانه تکانی ، طناب کشی و کشتی ، اسب سواری ، نامگذاری با نوروز ، , :: 3:48 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
آیینهای بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-9آیین نوروزی در کنار رودخانه «سیحون» تاجیکستانبه گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، «خجند» از جمله شهرهای باستانی و تاریخی ماوراءالنهر است که هماکنون در کنار رودخانه سیحون در تاجیکستان کنونی قرار دارد. این شهر در تاریخ مورد ستایش و تمجید مؤلفان و مورخان قرار گرفته به طوریکه «سمعانی» در توصیفخجند چنین مینویسد: «خجندی منسوب است به خجند و آن شهر بزرگ پرنعمتی است برکنار سیحون از بلاد مشرق و گاهی نیز به آن خجنده میگویند». مردم خجند و نواحی آن از قدیمالایام تاکنون سنتها و آداب و رسوم نیاکان خویش را حفظ کرده و در پویایی آن همواره تلاش کرده و سعی کردهاند این سنن را در سینههای خود محفوظ بدارند و آنها را از باد روزگاران ایمن نگه دارند. مردمان این حوزه مراسمها و جشنهای ملی و مذهبی بهویژه نوروز را با شور و شوق برگزار میکنند به طوریکه این سنتها در روح و روان مردم جای گرفته و تمام افراد از یک ساله تا 100 ساله در پویایی آنها تلاش میکنند. جشن نوروز در بین این مراسم و عیدها جایگاه ویژه و ممتازی دارد با پایان فصل دی و آب شدن برف و دمیدن نخستین سبزهها و شکوفهها در دامن کوه و تپهها «گل بایچیچک» میروید که در واقع این گیاه مژده بهار و نوروز را میآورد و کودکان و نونهالان این گل را از دامنه کوهها میچینند و به عزیزان خود تقدیم میکنند. زنان نیز در این ایام در کنار مردان برای تجلیل باشکوه جشن نوروز تلاش میکنند و از چند روز قبل گندم را خیس کرده تا سبز شود و از سبزه آن غذای «سمنک» درست میکنند. جالب اینجاست که در آماده کردن این غذای نوروزی بیشتر زنان سخاوتمند و خیر و آنانی که در طول سال در خانوادههایشان کسی فوت کرده باشد، شرکت میکنند زیرا مردم این خطه ادبپرور بر این باورند که اگر در تهیه این غذا اهل خانوادههای عزادار و غمدیده شرکت نکرده و حضور نیابند، سمنک شیرین نمیشود. تهیه این غذا که با شعر خوانی و سرودهای سنتی انجام میشود، به محض آماده شدن که گاهی 3 روز طول میکشد، نخست از آن برای خانوادههای عزادار میبرند و کام آنها را شیرین میکنند. این درحالی است که تهیه سمنک از اول شب تا صبح ادامه مییابد و در این مدت زنان با نوبت آن را با چوب به هم میزنند و این اشعار نوروزی توسط زنان خوانده میشود: سمنک در جوش ما کفچه زنیم دیگران در خواب ما دَفچه زنیم. سمنک رمز بهار است دلخوشی سالی یک بار است سال دیگر یا نصیب!.... سمنک در دیگهای بزرگ تهیه میشود و همه مردم تلاش میکنند از این غذا کام خود را شیرین کنند زیرا بر این باورند که هر کس از این غذا تناول کند کامش تا سال دیگر و تا نوروز دیگر شیرین خواهد ماند و عزا و ناخوشی در منزل آنها را نخواهد زد. در کنار سمنک «کشک» که از گندم تهیه میشود، آماده شده و مردم هر محله سعی میکنند با این غذا هممحلیها و همشهریان خود را پذیرایی کنند. این غذای شیرین و خوش طعم در کنار سایر غذاهای سفره نوروزی-کلچه، برک، شیرینی، قند، حلوا، نبات، شکر، شهد، ... جای میگیرد. در ایام، نوروز سفرهها معمولاً 3 تا چهار روز باز هستند و در مهمانخانهها(در بین تاجیکان آسیای مرکزی مرسوم و معمول است که یکی از خانههای خود را ویژه پذیرش از مهمان قرار دهند که آن را مهمانخانه میگویند و بر این باورند که اگر در هفته هیچ کس مهمان این اتاق نشود، یک ناخوشی در آن خاندان رخ میدهد) نیز در ایام نوروز باز است و خویشان، فامیلها، آشنایان و دوستان ضمن تبریک و شادباش و صرف شیرینی و غذای نوروزی، کام خود را شیرین میکنند و بر سر دسترخان (سفره)چنین دعا میکنند: خدایا، خداوندا، غائبان را حاضر، بیماران را شفا، اسیران را رها و بدهکاران را از قرض نجات ده و همه بندگان کلمهگوی را در پناه عصمتت نگه دار و به 100 ماه و سال بی نقصان، ما را برسان: ای خداوند زمین و آسمان تا به نوروز دیگر ما را رسان! همچنین مرسوم است که مردم به محض دیدن یکدیگر به جز پیامهای منثور تبریکی به همدیگر با ابیاتی شاعرانه و موزون و آبدار مبارک باش میگویند: نوروزتان فیروز باد هر روزتان نوروز باد. * *********** آمده نوروز هم از بامداد آمدنش فرّخ و فرخنده باد! علاوه بر این در فولکور و ادبیات شفاهی مردم تاجیک دهها بیت و رباعی، 2 بیتی، غزل، قصیده و غیره، در وصف و ستایش نوروز موجود است که احساس سرور و شادی مردم در آنها نهفته است. نوروزه به نو بهار کی می بینم؟ گلها ره به یک قطار کی می بینم؟ گلها ره به یک قطار در فصل بهار دنیاره به یک قرار کی می بینم؟ ************** نوروز رسید لاله خوشرنگ بر آمد بلبل به تماشای دف و چنگ بر آمد مرغان هوا جمله بکردند پرواز مرغ دل من از قفس تنگ بر آمد. **************** نوروز نو بهاران بر دوستان مبارک! فریاد عندلیبان بر بوستان مبارک! در ایام نوروز در منطقه سغد و نواحی و شهرستانهای اطراف آن زمین و آسمان همراه مردم شادی میکنند و معمول و مرسوم است که مردم در کار دستهجمعی با نظافت کردن کوچه و خیابانها، قبرستانها و گچ مالیدن به تنه درختان به خاطر ایمنی از هر نوع حشره، پرداخته و سعی میکنند محلشان آشغال و کثیفی نباشد. در این روز عزیزترین افراد محل که کشاورزان دست و دل باز هستند، در مزرعه حاضر میشود و بذر و دانه بر آن میپاشند و پس از خواندن آیاتی چند از قرآن مجید به زمین خطاب میکند: «من از تو و تو از من» و با امید دانهها را به زمین پاشیده و به دنبال آن کار کشاورزی شروع میشود. این در حالی است که در ایام نوروز مردم برای مراسم اصلی تجلیل این جشن در مکانهای بزرگ از قبیل استادیومها جمع میشوند و دیگهای غذا را آنجا میگذارند و سفره پهن میکنند در ضمن تمام مردم در این مراسم حاضر شده و مهمانان را روی کُرپَه چه –دوشک مینشانند و میزبانان برای آنان، نان، چایی، غذا و غیره، آورده و از آنها پذیرایی میکنند. سپس در هنگام تناول غذا هرگونه بازیهای سرگرمکننده و ورزشها همچون طناب کشی، شطرنج، کشتی و غیره، برگزار میشود که در این بازیها مهمترین هدف نشان دادن جوانمردی، خوش اخلاقی و فروتنی است. در بازی کشتی ملی تاجیکی «کورش» که هر 2 پهلوان با جامه و کمربند به نبرد مینشینند هر کس 3 نفر را مغلوب کند پیروز میدان محسوب شده و جوایزی به او تعلّق خواهد گرفت. علاوه بر این مسابقه بزکشی نیز انجام میشود که در آن بهترین چاوندازان (اسب سواران) منطقه، از جمله از کشورهای همسایه مثل ازبکستان و قرقیزستان با اسبهای معروف محلی همچون اسب ترکمنی، اسب ختلی(از این نوع اسب در تاریخ گذشته زیاد شده و حتی فردوسی نیز اسب ختلی را بسیار میستاید که محل پرورش آن استان ختلان تاجیکستان است) شرکت میکنند. شرایط بازی اینگونه است که هر کس سوار بر اسب، بز کشته شده را به محل تعیین شده برساند، پیروز است و این به آسانی میسر نیست زیرا با مخالفت و ممانعت رقیبان خود مواجه میشود لذا بازیگران به صورت گروهی و تیمی این کار را انجام میدهند که چالاکی و حرکت سریع و مهارت خوب اسبسواری را طلب میکند. این بازی از سابقه قدیمی برخوردار بوده و بیشتر در مراسم ختنه پسران اجرا میشود و صاحب جشن جایزهای تعیین میکند که اسبسواران برای کسب آن تلاش زیاد به خرج میدهند. علاوه بر این شرکت کنندگان در این بازی باید دارای مهارت، شجاعت، جوانمردی، گذشت و مردانگی بوده و پیروز کسی است که این اصول را رعایت کند. از دیگر سنتهای حسنه که در نوروز انجام میشود رسم زیارت قبور گذشتگان و نثار فاتحه و دعا به روح آنان است که قبل از همه، مردم به منزل کسانی که از نوروز گذشته تا امسال عزیزی را از دست دادهاند، رفته و فاتحه میخوانند. جالبتر اینکه هر نوزادی که در این ایام به دنیا بیاید اگر پسر بود، «نوروز محمد»، «نوروز باقی»، «نوروز بیک» و اگر دختر بود «نوروز ماه» و «نوروز بیکا» و ...، نام میگیرد. در مجموع هیچ جشن و مراسمی در خجند باستان و شهرستانهای اطراف آن مثل نوروز با شکوه و جلال تجلیل نمیشود که گرامیداشت آن از هشتم مارس شروع و در 21 و 22 مارس به پایان میرسد.
انتهای پیام/. جمعه 10 فروردين 1397برچسب:نوروز ، قرقیزستان ، سومالوک ، سمنو, :: 12:39 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
آیینهای بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-8بازار داغ «سومالوک» در قرقیزستان؛ فرمولی که مخفی نگه داشته میشودبه گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در بیشکک، همزمان با برگزاری جشن نوروز در قرقیزستان، در حاشیه محل برگزاری این جشنها، بازارچههای کوچکی که اکثرا به فروش سمنو یا به اصطلاح قرقیزها «سومالوک» مشغول هستند نیز برپا میشود. در این بازارچهها فروشندگان با استفاده از فنجان و قاشق برای چشیدن طعم سمنو، رهگذران را برای خرید سمنو ترغیب میکنند. بنا به گفته یکی از فروشندگان سمنو، اگر چه دستور طبخ انواع مختلف این غذا شبیه هم میباشد اما هر یک از انواع آن طعم و مزه خاص خود را دارد. هر یک از آشپزهای سمنو روش طبخ خاص خود را داشته و حتی آن را از دیگران نیز مخفی نگاه میدارد. همچنین سومالوک یک غذای شیرین و مغذی به رنگ کرم مایل به قهوهای میباشد که از طبخ جوانه گندم آماده میشود. این غذا برای سلامتی افراد بخصوص کودکان بسیار مفید است چراکه دارای ویتامینهای کامل و اسیدهای آمینه است. خوردن این غذا در بهار زمانی که بدن نیاز به مواد مغذی دارد، بسیار مفید است. پنج شنبه 9 فروردين 1397برچسب:نوروز , سمنک پزی , تاجیکان, :: 5:49 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
آیینهای بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-7«سمنک پزی» مهمترین رسم نوروزی تاجیکهابه گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، سفره عید نوروز به شکلی متفاوت در بین مردم آسیای مرکزی پهن میشود مهمترین عنصر این سفره سمنو است که در روزهای بهاری زینتبخش سفرههای نوروزی است. «سمنک پزی» یا (سمنو پزی) یکی از آداب و رسوم نوروزی تاجیکان است که همراه با نوای معروف «سمنک در جوش ما دفچه زنیم، دیگران در خواب، ما کفچه زنیم» از آمدن بهاری سرسبز و نشاط آور خبر میدهد. سمنک پزی (سمنو پزی) یکی دیگر از آداب رسوم نوروزی تاجیکان است که در گذشته، سمنک (سمنو) به عنوان اولین غذای رایگان سال نو بین اهل روستا و محل توزیع میشد و کودکان از اولین کسانی بودند که از این خوراک میخوردند. همچنین کسانی که آن را تهیه کرده بودند، جز دعای خیر برای روح گذشتگان و آرزوی عمر طولانی و رزق وسیع، چیز دیگری نمیخواستند. روش تهیه آن بگونهای است که از 10 روز پیش از نوروز، گندم را خیس کرده در ظروف چوبی در فضای باز میگذارند و پس از آنکه جوانه آن به اندازه یک وجب سبز (نورسته) میشد، آب آن را گرفته با آرد خمیر میسایند و پس از آن در دیگ یا داخل تنور میپزند. پخت سمنک عمدتا در دیگهایی با ظرفیت بیشتر و در فضای باز انجام میشود و چون مراحل پخت آن وقت زیادی را میخواهد، زنان به نوبت و تا زمان آماده شدن، داخل دیگ را کفگیر میزنند. چهار شنبه 8 فروردين 1397برچسب:نوروز ، غذای نوروز ، کشمیر, :: 12:14 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
آیینهای بهاری در حوزه تمدنی «نوروز» - 6نوروز با طعم «نادرو و ماهی»؛ غذایی کشمیری که نباید از آن گذشتبه گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در کشمیر،«نادرو» که ساقه گیاهی مخصوص در کشمیر است و با ماهی طبخ میشود غذای بهاری مردم کشمیر است و در ایام نوروز به شیوه سنتی پخته میشود. نادرو که با آغاز فصل بهار در بازارهای کشمیر فروخته میشود گیاهی است سفید رنگ که با ماهی طعم بسیار لذیذ دارد و اگر با مهارت پخته شود نیاز به ادویه خاص ندارد. در کشمیر رسم است که در ایام نوروز همه باید «خورشت نادرو و ماهی» سر سفره داشته باشند. نادرو و ماهی غذای مخصوص نوروز است و اگر خانوادهای نتواند آن را طبخ کند میتواند از بازار این غذای بهاری را تهیه کند. در عکسهای زیر تصاویر نادرو غذای مخصوص مردم کشمیر در فصل بهار و ایام نوروز را مشاهده میکنید. سه شنبه 7 فروردين 1397برچسب:نوروز ، کشمیر ، خبرگزاری فارس ، علیرضا آیت اللهی, :: 11:44 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
آیینهای بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-5استقبال از نوروز با کاشت گلهای بهاری در کشمیربه گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در کشمیر، با نزدیک شدن به فصل بهار مردم کشمیر با کاشت انواع گل خود را برای جشن نوروزی آماده میکنند. در فصل بهار جشنوارههای مختلف در کشمیر برگزار میشود و گردشگران از سراسر دنیا راهی این سرزمین میشوند. فروش انواع گل شغل فصلی مردم کشمیر در این ایام است که درآمد خوبی دارد. کاشت گل در باغچه منزل از رسوم مردم کشمیر در ایام نزدیک به بهار و آماده شدن برای برپایی جشن نوروز است. در زیر تصاویر آمادگی مردم کشمیر برای استقبال از بهار و نوروز با کاشت و فروش انواع گلها را مشاهده میکنید.
دو شنبه 6 فروردين 1397برچسب:نوروز ، بدخشان, :: 7:35 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
آیینهای بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-4«آیین شاگون بهار مبارک» در بدخشان تاجیکستانعید نوروز در «بدخشان» با نامهای «شاگون» و «خیدیرایام» یاد میشود و مردم این استان ضمن تهنیت و شادباش به یکدیگر از عبارت «شاگون بهار مبارک» استفاده میکنند.به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، عید نوروز در «بدخشان» با نامهای «شاگون» و «خیدیرایام» یاد میشود و مردم این استان ضمن تهنیت و شادباش به یکدیگر از عبارت «شاگون بهار مبارک» استفاده میکنند. معنی واژه «خیدیرایام» ایام جشن بزرگ است، نوروز را در بدخشان جشن بزرگ به این خاطر میگویند که ساکنان این استان قبل از جشن نوروز جشنهای کوچکتری را با نامهای «خیرپیچار» و «خیرچیزان» تجلیل میکردند اما چون نوروز مقام ویژهای داشته و با شکوه و شهامت بیشتری جشن گرفته میشد آن را «خیدیر ایام» جشن بزرگ نام گذاشتند. «خیرپیچار» و «خیرچیزان» از واژه «خیر» آمده است که معنی آن خورشید است و مردم از روی مشاهده حرکت آن روز، ماه و سال را حساب میکردند. در روز اول نوروز مردم این منطقه طبق سنن موسوم به «جاروب بندان» و «خانه تکانی» جاروب بسته و به تمیز کردن منازل میپرداختند. «سومنک»، «کاجی»، «بت» یا «هلوا»، «شیرروغن» از معمولترین غذاها در بدخشان محسوب میشوند، بیشتر غذاها از گندم، آرد و شیر تهیه میشوند. یکی از بازیهای نوروزی کودکان در بدخشان «کیلاغوز- غوز» یا «طلب- طلب» است، کودکان یک روسری را به دست گرفته به بامهای خانهها میروند و آن را به درون خانه میاندازند. آنان سرودهای ویژهای میخوانند که صاحب خانه با شنیدن آن باید در روسری این کودکان شیرینی بگذارد. از سوی دیگر نوروز در بدخشان روز مخصوصی برای کشاورزان است، آنان در این روز به زمین دانه میپاشند. در این منطقه سننی به مانند آتش افروزی و «الاوپرک» رایج است، ضمن آتش افروزی آشغالهای خانه را جمع آوری کرده در آتش میسوزانند. الاوپرک رسمی است که پس از افروختن آتش برخی از مردم یک پارچه از پیراهن خود را در آتش میاندازند و از بالای آتش پریده و چنین میگویند: سرخی تو از من و زردی من از تو. اگر در این روز در یک خانواده بدخشان طفلی به دنیا بیاید، نام وی را نوروز مینهند و مردم به دیدار و تهنیت آنان میآیند و میگویند: شاگون بهار مبارک. در مجموع در بدخشان نوروز را جشنی انسانی، ملی و مذهبی، جشن طبیعت، جشن احیا شدن، جشن سخاوت، عفو و خوشحالی، جشن غم زدایی و فال نیک میدانند. یک شنبه 6 فروردين 1397برچسب:نوروز ، بهار ، جشن ، عید ، ترکمنستان, :: 3:55 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
آیینهای بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-3بهار در میان ترکمنها؛ وقتی «نوروز، بهار و زن» دست به دست هم میدهندبه گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در عشقآباد، مراسم عید نوروز در کشور ترکمنستان که بیش از 70سال زیرسلطه کمونیستها قرار داشت، هر سال باشکوهتر از سالهای قبل برگزار میشود. شهرها و روستاهای کشور 6 میلیون نفری ترکمنستان هماکنون به مناسبت نوروز آذینبندی شده و به همین مناسبت مراسمهای سنتی مختلف در حال برگزاری است. شعر خوانی، مسابقات اسب دوانی و اجرای نمایشنامهها براساس کتب تاریخی ترکمنها از جمله برنامههای ویژه ایام نوروز در اقصی نقاط ترکمنستان است. ترکمنها در این ایام غذاهای محلی خاصی همچون «نوروز کچه»، «نوروز بامه» و «سمنو» طبخ و آنها را در اختیار مردم قرار میدهند. مردان و زنان جوان ترکمن نیز در روزهای جشن، بازیها و سرگرمیهای ویژهای از جمله سوارکاری ، کشتی ، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی ، برپایی جنگ خروس ، شاخزنی قوچها و بازی شطرنج برگزار میکنند. به هنگام انجام این بازیها و سرگرمیها ، ترکمنها زیادی در محل جمع میشوند و با تشویقهای پیدرپی به این مسابقات رونق خاصی میدهند. پوشیدن لباس نو، دید و بازدید و پریدن از روی آتش از جمله آیینهای دیگری است که ترکمنها در ایام عید نوروز انجام میدهند. رسانههای دیداری، شنیداری و مکتوب این کشور نیز بطور گسترده مطالب و آداب و رسوم ویژه نوروز را پخش میکنند. پخش مستقیم برگزاری مسابقات اسب دوانی و کنسرت موسیقی در بیابان و دشت از رادیو و تلویزیون دولتی ترکمنستان از جمله برنامههای ویژه ایام نوروز در این کشور است. درایام عید نوروز بیش از 90درصد از برنامه رسانههای شنیداری و دیداری این کشور به این مناسبت اختصاص دارد و مجریان نیز با قرائت اشعار شاعران ترکمن در زمینه نوروز و آمدن فصل بهار جلوه خاصی به این ایام میدهند. مضمون برخی از اشعار ترکمنها در زمینه درخواست بارش باران و داشتن سالی خوب و پرمحصول برای کشاورزان از خداوند متعال است. بهنظر میرسد، حاکمیت 70ساله روسها بر مردم این منطقه تاثیری در برگزاری آیینهای سنتی ترکمنستان نگذاشته است هر چند که به گفته ریشسفیدان ترکمن این مراسم هماکنون همانند دوران قبل از تسلط کمونیست ها برگزار نمیشود. ریشسفیدان ترکمن معتقدند که بابرگزاری مراسم اعیاد دینی همانند عید قربان و عید فطر باشکوهتر از نوروز برگزار میشود ولی حداقل از 3 سال قبل برگزاری مراسم ملی نوروز نیز پررنگتر شده است. ترکمنها برگزاری مراسم نوروز را بازگشت دوباره به سنتهای گذشته خود میدانند و معتقدند که برگزاری این گونه مراسم در کنار اعیاد اسلامی از مشخصههای ترکمنها میباشد. دولت ترکمنستان یک سال پس از استقلال از شوروی در سال 1992میلادی نوروز را به عنوان یکی از اعیاد ملی خود اعلام کرد. «صفرمراد نیازاف» رئیس جمهوری سابق ترکمنستان که بصورت جدی سیاست بازگشت به سنتهای کهن را در کشور خود دنبال میکرد نوروز را یکی از قدیمیترین اعیاد ملی ترکمنها معرفی نمود. وی گفته بود کهاجداد ما نوروز را به عنوان آغاز سال نو جشن میگرفتند و در 3 هزار سال پیش در نوشتههای «اوستا» عید نوروز بهعنوان سال نو برگزار شده است. ترکمنها برای غنابخشیدن به عید نوروز 2 جشن روز زن و جشن بهار را نیز به ایام نوروز پیوند داده و 3 جشن «نوروز، بهار و زن» را در آخرین روز اسفند و 2 روز اول سال شمسی جشن میگیرند.
یک شنبه 5 فروردين 1397برچسب:نوروز ، جشن ، عید ، ازبکستان, :: 3:48 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
آیینهای بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-2نوروز؛ مهمترین جشن بهاری در ازبکستانبه گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در تاشکند، نوروز از جمله مهمترین جشنهای بهاری در ازبکستان است. در این ایام، جشن نوروز توسط اقوام گوناگون ازبک با شکلهای مختلف و ابعاد گوناگون و متفاوتی انجام میشود. در این ایام، یعنی پیش از برگزاری جشن نوروز، شهرها و روستاها، محلهها، گذرها و کارخانهها ظاهری عیدانه پیدا میکنند. همچنین در آستانه نوروز کارهای خیر از قبیل کمک به نیازمندان، عیادت از بیماران و پیران صورت میپذیرد و در روز نوروز نیز غذاهای نوروزی مانند سمنک، حلیم، سنبوسههای گیاهی از سبزیجات، طعامها و خوردنیهای گوناگون پخته میشوند. به مناسبت جشن نوروز نیز هر سال در باغ «علیشیر نوایی» شهر تاشکند نمایشهای زیبا و جالبی برپا میشود که در تمام جمهوری بینظیر است. در این جشن، رئیس جمهور ازبکستان حضور و سخنرانی نیز میکند. در همین حال، هنرپیشگان با سرودها و نواها و آهنگهای دلنشین فرارسیدن بهار، احیای طبیعت، پاکی و پاکیزگی دلهای انسان و آغاز کشت و کار بهاریرا وصف و توصیف مینمایند. بدین ترتیب، «نوروز» که زمانی در حکومت شوروی مورد تعقیب و تحقیر قرار داشت، در زمان استقلال رواج و رونق تازهای پیدا کرد و با اهداف استقلال هماهنگ شد و از لحاظ مضامین و پیامهای انسانی باز هم غنای بیشتری یافت. شنبه 4 فروردين 1397برچسب:نوروز , قرقیزستان, :: 10:4 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
آیینهای بهاری درحوزه تمدنی «نوروز»-1«نوروز» در میان قرقیزها؛ از پخت «ناروز کیژی» تا اسبسواری و مشاعره
به عقیده بزرگان قرقیز زمانی که نوروز به خانههای مردم قرقیزستان وارد میشود، تمام بیماریها از کنار آنان عبور میکند و شادی و سلامتی جایگزین آنها میشود.به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در بیشکک، روز 21 ماه مارس را قرقیزها «ناروز» مینامند.
اگر در این روز پسر به دنیا بیاید، وی را «ناروزبای» یا «ناروز بیک» و اگر دختر باشد«ناروز» و «ناروزگل» نام گذاری میکنند. همچنین اگر در این روز برف بیاید آن را فال خوب میدانند و حتی زیبایی دختر را در افسانههای قرقیزی با برف سفید نوروزی مقایسه میکردند، به این خاطر که معمولا برف ماه مارس نرمی و سفیدی ویژهای دارد. در این روز، هر خانواده، سفرهایی پهن کرده و روی آن خوراکیهای مختلف میگذارند. در آستانه نوروز، مردم خانههای خود را تمیز میکنند، بدهیهای خود را پرداخت و با کسی که در نزاع هستند، آشتی میکنند زیرا به عقیده بزرگان، زمانی که نوروز به خانههای آنها وارد میشود، تمام بیماریها، نارساییها و خرابیها باید از کنار آنها عبور کند. در نوروز همه کوشش میکنند روحیه خوبی داشته باشند، هنگام ملاقات همدیگر را در آغوش میگرفتند، حرفهای خوب به همدیگر میگفتند و مردم تلاش میکردند لباسهای تمیز و تا جای ممکن نو به تن کنند. در نیمه روز، تمام مردم برای شرکت در جشن دور هم جمع میشوند. در ساعت مخصوص گاو نر را ذبح میکنند و از گوشت آن غذایی با نام «ناروز کیژی» یا «چان کیژی» (یکی از غذاهای قدیمی قرقیزها که از گوشت، چربی، برنج، نخود، جو، گندم، ذرت، تالکان، آرد، ارزن، سارگا، سیب زمینی و ترشیجات عبارت است) آماده میکنند. بعد از خوردن غذا بازیهای مختلفی با نام «آیکیش – اوکیش» (دیدار با یکدیگر) و «آوداریسپیک» که در آن جوانان سوار بر اسب، کوشش میکنند، یکدیگر را از روی آن به زمین بکشند. در این روز، مسابقات مختلف ورزشی نیز برگزار میشود که در آن هم دختران و هم پسران میتوانند شرکت کنند. روز نوروز با مشاعره در غروب آفتاب به پایان میرسد. همچنین پس از استقلال در قرقیزستان از صبح نوروز ،21 مارس، در میدان مرکزی موسوم به «الاتاو» شهر «بیشکک» پایتخت این کشور و در تمام استانها و شهرهای دیگر جشن میگیرند. در این جشن، مقامات عالی رتبه این کشور نیز شرکت میکنند. در میدان مرکزی بیشکک تئاتر، در پارکها جشن و بازیهای مختلفی برای کودکان برگزار میشود. علاوه بر این در قرقیزستان نمایندگان اقوام مختلف با آوازخوانی این جشن را باز هم گرمتر میکنند.
شنبه 28 بهمن 1396برچسب:ابن بطوطه , سفرنامه نویسی , تاریخ و جغرافیا , تاریخ مردم شناسی در ایران , سفرنامه ابن بطوطه , تفاوتهای اعتقادی مردمان , خصوصیات اخلاقی مردم, :: 12:16 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
منابع مردم شناسی در کتابهای جغرافیائی طول تاریخ اسلام و ایران (4 ) ابن بطوطه (۷۰۳ ق. / ۱۳۰۴ م ) . کتاب تحفة النظار فی غرائب الامصار و عجائب الاسفار که به رحلة ابن بطوطه نیز مشهور است. مغربی (مراکشی) است؛ سال ۷۲۵ ق. به سوی مکه عزیمت نمود و مصر، شام، فلسطین، حجاز، عراق، ایران، یمن، بحرین، ترکستان، بینالنهرین و بخشی از هند و چین، جاوه، شرق اروپا و شرق آفریقا را پیمود و سرانجام به مغرب برگشت. سفر او ۲۷ سال به درازا کشید (۱۳۲۵-۱۳۵۲ م) و در مراکش سال ۷۷۹ق. /۱۳۷۷ م. درگذشت. ابن بطوطه تقریباً معاصر با مارکو پولو بود ولی بیش از سه برابر مارکوپولو راه پیمود و از جغرافیا ، آداب و رسوم و بخصوص خلقیات و اعتقادات مذهبی مردم پهنه ی وسیعی از جهان اطلاعاتی گرانبها بدست داد . . وی چهار، پنج یا شش ؟ بار به ایران سفر نمود و در تمام سفرهای شرقی خود از زبان فارسی برای ارتباط با غیرعربها استفاده کرد. همسری ایرانی داشت و فارسی را خوب صحبت می کرد. ابن فضل الله عمری ( 700 – 749 ه . ق ) . مسالک الأبصار فی ممالک الأمصار یا المسالک و الممالک: مهمترین اثر ابن فضلالله است که در بیست و هفت جلد بزرگ نگاشته شده است. میخواست در اصل کتابی در جغرافیا و تقویم البلدان و برشماری مسافت بین سرزمینها باشد؛ اما در آن فصلهای بلندی دربارهٔ تاریخ، زندگینامه، شعر، گیاهشناسی، جانورشناسی و مردمشناسی نیز نگاشت. تقی الدین مقریزی ( 776 – 845 ه . ق ) . ابن ماجد ( 936 – 836 ه . ق ) . الفوائد فی أصول علم البحر والقواعد ( ۸۹۵ ه . ق). دریانورد ی بوده است که برخی وی را عمانی و بعضی ایرانی دانسته اند . سلیمان المهری . ( نیمه نخست قرن 16 م ) متولد حضرموت . تالیفات جغرافیائی – دریا نوردی پیری رئیس ( 1553 – 1465 م ) . نقشه کش مشهور ، دریانورد و جغرافیدان . میراحمد نصراله تهتوی امین احمد رازی ( 1002 ه . ق – متوفی ؟ ) . هفت اقلیم . نسخه ی خطٌی است ؛ در جغرافیای شهرها و شاعران . فرهاد میرزا معتمدالدوله ( 1233 – 1305 ه . ق ) 1-کتاب «جام جم» در جغرافیا که به سال 1270 مطابق «تاریخ جهان» شروع و به سال 1272مطابق «احوال کره ارض» به پایان برد. 2-کتاب «هدایه السبیل» در سفر نامه مکه معظمه، که از تهران به رشت و تفلیس و اسلامبول تا مدینه طیبه و مکه معظمه و جده و بیروت و اسلامبول و رشت و تهران، واردات هر روز و هر شب را منظم به رشته تحریر کشیده است. 3-کتاب «فرهنگ جغرافیایی ایران» توضیح : جغرافیدانانِ خاطرات و سفرنامه نویس بسیاری هم به ایران آمده و درباره ایران نوشته اند که در بخشی جداگانه ذکر شده اند ؛ مثل یاسنت لویی رابینو – لارنس لاکهارت – آلفونس گابریل – و... جمعه 27 بهمن 1396برچسب:منابع مردم شناسی ایران , سفرنامه نویسی , خاطرات نویسی , جغرافیای انسانی , ابن جبیر , یاقوت حموی , مقدسی , حمدالله مستوفی , نزهت القلوب , تاریخ مردم شناسی ایران, :: 5:42 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
منابع مردم شناسی در کتابهای جغرافیائی طول تاریخ اسلام و ایران (3) آغاز سفرنامه نویسی و خاطرات از قرن پنجم هجری سفرنامه نویسی ، و اگر بتوان گفت خاطره نویسی ( یادداشت های روزانه ) ، باب شد که به عربی رحله نامیده شده است . ابن عبدالبر (ه م)، ادريسى (ه م) و ابن دلائى (ه م) نیز از این قرن و از آندلس ( جنوب اسپانیا ) ؟ هستند . شاید ابن جبیر آغازگر بوده است اگرچه قبل از وی ابوبكر محمد بن العربى (468-543ق) هم در این رشته فعالیت داشته است . احمد بن جبير (540-614 ه . ق ) . از اهالی آندلس . رحله الکنانی که کتابیست بسیار ارزنده) الحموی، یاقوت، ابوعبدالله، ( زاده 574 ه . ق – 626 ه - ق ) بغدادی اصالتا" یونانی . مُعجَم البُلدان، که شرحی هم در باره وضعیت مردم نواحی مورد مطالعه وی دارد .. ابن سعید مغربی ( متوفی 373 ه . ق ) زاده تونس ( غرناطه ) یا سیسیل ایتالیا ، که پس از اقامت در مکٌه و بغداد ، از سال 367 ه . ق در نیشابور ساکن شد و به نیابوری شهرت یافت . کتابهای تاریخ و جغرافیا . ابن نفیس دمشقی ( 1213 – 1288 م ) طبیب مشهور ؛ و جغرافیدان ؟ . شمس الدین مقدسی ( از ویکیپدیا ) محمد بن احمد شمسالدین المقدسی جغرافیدان قرن چهارم هجری بود. او برای نوشتن کتابش از ساحل هند تا اندلس در اسپانیا مسافرت کرد و بیشتر نوشتههایش بر پایه مشاهدات خود او است. وی عمیقاً در همه فعالیتهای اقتصادی، دینی و بازرگانی مردمان هر ناحیه تحقیق میکرد و در ابتدای کتاب خود نیز توضیح دادهاست که کتابش تنها به شرح کوهها و بیابانها و رودها و دریاهای ممالک اسلامی نپرداختهاست. محمد بن احمد شمسالدین المقدسی در بیت المقدس زاده شد. او پس از پایان مسافرتهایش و در چهل سالگی کتاب احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم را نوشت که در نوع خود کاملترین و جامعترین کتاب میباشد. مقدسی در اول کتاب خود با دیدی انتقادی از علم جغرافیا در نزد اعراب تا روزگار خودش صحبت کردهاست و از سختیهایی که در راه نوشتن این کتاب کشیده سخن گفتهاست. المقدسی برای جمعآوری اطلاعات در هر ناحیهای به متن جامعهٔ آنجا نفوذ میکرد، به این ترتیب که با قاضیان نشست و برخاست میکرده و در هر شهری به بازرگانی میپرداخته و با انواع آدمها در آنجا معاشرت مینمودهاست. در مجالس داستانسرایان منطقه حضور مییافت و حتی به استخدام والیان و ملاکان آنجا نیز درمیآمد. همچنین فاصله هر شهر با شهر دیگر را بدست میآورد و در قوم و نژاد و زبان و مذهب مردم هر منطقه تحقیق مینمود. وی در همه فعالیتهای اقتصادی، دینی و بازرگانی مردمان هر ناحیه تحقیق میکرد و در ابتدای کتاب خود نیز توضیح دادهاست که کتابش تنها به شرح کوهها و بیابانها و رودها و دریاهای ممالک اسلامی نپرداختهاست. وی همچنین در مورد تفاوتهای دینی و نژادی و جمعیتی و شکل ظاهری مردم هر منطقه پرداخته و مراکز مهم تجاری، راههای ارتباطی، زیستبوم منطقهای و حتی در مورد نقاط ضعف و قوت مردم هر ناحیه و مراکز مقدس و نواحی خطرناک هر منطقه نیز توضیح دادهاست. روش وی در گردآوری این اطلاعات مبتنی بر مشاهده مستقیم یا پرسش از معتمدین آن نواحی یا مراجعه به کتابخانهها بودهاست. » ابوالفدا ( 672 – 732 ه . ق ) از کردان سوریه بود . المختصر فی الاخبار البشر . تقویم البلدان . ابن الوردی ( 1290 – 1349 م ) . از اهالی سوریه . تاریخ ابن الوردی . خریده العجائب و فریده الغرائب ( در جغرافیای حیوانات و گیاهان و ... ) حمد الله مستوفی قزوینی ( 680 ه . ق – 750 ه . ق ) . تاریخ گزیده . نزهت القلوب – 740 ه . ق ( جغرافیا ی طبیعی و اقتصادی و ... ، شهرها . عجایبی که در سایر ولایات ربع مسکون است ، و... ) . وی که ایرانی است متاسفانه کمتر به زندگی انسانی و مردم توجٌه داشته است که منبع ارزشمند تری در مردم شناسی ایران قرار گیرد .
منابع مردم شناسی ایران . سفرنامه نویسی . خاطرات نویسی . جغرافیای انسانی . ابن جبیر . یاقوت حموی . مدسی . حمدالله مستوفی . نزهت القلوب . تاریخ مردم شناسی ایران
پنج شنبه 26 بهمن 1396برچسب:منابع مردم شناختی اسلامی – ایرانی ، جغرافیا ، سفر ، تاریخ مردم شناسی در ایران ، ابو ریحان بیرونی ، پدر مردم شناسی ایران ، ناصر خسرو قبادیانی ، البکری ، محمود کاشغری ، تحقیق مال الهند, :: 9:56 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
ابو ریحان بیرونی ( 14 شهریور 352 ه . خ – 22 آذر 427 ه . خ برابر با 440 ه . ق ) ، ساکن خوارزم در ایران قدیم ، و ری که همچنان در قلب ایران است . مردم زادگاهش چون وی نه در زادگاهش ، بلکه بیشتر در ایران بزرگ با زبان فارسی می زیسته است به وی لقب بیرونی به معنی فارسی داده اند . برخی بیرونی را بزرگترین دانشمند مسلمان و یکی از بزرگترین دانشمندان فارسی زبان در همه ی اعصار () ، معرفی کرده اند . وی نه تنها ، علاوه بر احاطه بر جغرافیا و بسیاری از دیگر علوم زمان خود ، انسانشناس و مردم شناس ، بلکه اصولا" پدر انسان شناسی در تمام جهان معرفی شده است . مشهور ترین کتاب وی در مردم شناسی عنوان « تحقیق مال الهند » ( تالیف در 424 ه . ق ) دارد . وی علاوه بر فارسی ، عربی ، یونانی ، و... به زبان سانسکریت نیز مسلط بوده است . در امر تحقیق در باره هندوستان به آن کشور مسافرتی طولانی داشته حدود 13 سال ساکن آن کشور بوده است . دقیقا" در موضوعات خاص مردم شناسی ، یعنی عقاید ، عادات و آداب رسوم مردمی در آنجا به مطالعه پرداخته است . این مطالعه از نگاه یک خارجی ، تفاوتها و خصوصیات آن مرد م را بیشتر دریافته است . طبیعتا " مشاهدات وی ، یا تا آنجا که اقتضاء می کرده است مشاهده مشارکتی بوده است . از تعصبات شخصی و گروهی در مشاهداتش احتراز کرده قاعده بیطرفی را تقریبا" بطور کامل رعایت کرده است (بیرونی درباره روش تألیف ماللهند می نویسد : " من كتاب را نوشتم بی آنكه بهتان و نسبت دروغ بر هندیان ببندم . گفته ها و عقیده های آنها را نقل می كردم اگر این سخنان در نظر مسلمانان ناخوش بیاید به آنها می گویم كه این عقیده آنهاست زیرا این كتاب كتاب بحث و ستیزه جویی نیست تا در آن به رد كردن عقیده آنها بپردازم ، من می خواهم عقیده هندوان را چنانكه هست بیان كنم و شباهت های آن را با ملت های دیگر نشان بدهم . بیرونی در كتاب ماللهند منبع خبرها و كتابهایی را كه از آنها استفاده كرده است نام می برد و قسمتی از متن اصلی را در نوشته خود می آورد تا خواننده گفته او را صحیح بداند . " ) . شاید از اینجهت بیشتر به انسان شناس بودن وی تاکید کرده اند که قرن ها قبل از داروین و مالتوس به تکامل و تناسب امکانات زمین با ساکنان آن ، و محیط زیست ، پرداخته است . از جمله آثار اوست : آثار الباقیه در تاریخ و جغرافیا ؛ بخصوص شناخت مردمان ، اعیاد آنها قانون مسعودی که به نوعی یک دانشنامه است ؛ بخصوص در نجوم و گاه شماری . الصیدنه فی الطب ، درباره گیاهان داروئی ...... () دانشنامه علوم ؛ چاپ مسکو . ناصر خسرو قبادیانی ( 394 – 481 ه . ق ) . شاعر ، فیلسوف ، حکیم و جهانگرد ایرانی که کتاب « سفرنامه » حاصل سفر هفت ساله اش ( تا سال 444 ه . ق ) از منابع موضوعات مردم شناسی ایران است . « ناصر در سفرنامه رویدادها و قضاها را با بیطرفی و بی غرضی تمام نقل میکند. اما زمانیکه به زادگاهش بلخ میرسد و به امر دعوت به مذهب اسماعیلی مشغول میشود، ملّاها و فقها سد راه او شده و عوام را علیه او تحریک نموده، خانه و کاشانهاش را بهنام قرمطی، غالی و رافضی به آتش کشیده قصد جانش میکنند،... » . بخشهای سفرنامه زندگی در مرو خواب ناصر خسرو عزم نیشابور و کسوف زیارت شیخ بایزید بسطامی و طلب اهل علم ری، کوه دماوند و نوشادر –قزوین، رئیس علوی آن و صنعت کفشگری در قزوین –بقال خرزویل –شاهرود، سپیدرود و دریای آبسکون –شمیران در ولایت دیلم –از شمیران تا تبریز –قطران تبریزی –مرند، هسودان، خوی، برکری، وان، اخلاط و بطیس –ارزن، میافارقین(Silvan) دیاربکر ترکیه، نصریه –آمد –حران –قرول و مرد عرب شصت ساله –سروج، فرات، منبج، حلب –جند قنسرین، سرمین، معمره النعمان و استوانه سنگینش ۰ – ابوالعلاء معری –کویمات، حما، آب عاصی –عرقه، طرابلس و مردمان شیعهاش –طرابرزن، جبیل و بیروت –صیدا –صور –عکه، عینالبقر –زیارت قبور انبیای بنی اسرائیل –شهر طبریه –حیفا ۰ – قیساریه، کفرسایا، کفرسلام –رمله (فلسطین) –بیت المقدس –مسجد قدس و جوانب آن –بیت اللحم –سفر به حجاز –بازگشت به بیت المقدس –رمله، عسقلان، طینه، تنیس –قاهره –صفت شهر مصر و ولایتش ۰ – اسکندریه و مناره آن –قیروان، سلجماسه و اندلس –دریای قلزم –جنوب مصر –صفت شهر قاهره –صفت فتح خلیج –صفت شهر مصر، پوست پلنگی گاوها، مرغ خانگی بزرگ حبشیها، خرهای ابلق –آسایش در مصر –صفت خوان سلطان و قیاس با بارگاه سلاطین عجم سلطان محمود و غزنوی و پسرش مسعود –سیر سلطان مصر ۰ – بیرون شدن از مصر و صفت مدینة النبی –مکه –بازگشت به مصر –بازگشت به خانه، اسیوط، خشخاش و افیون –اخمیم، اسوان و نوبه –ضیقه –عیذاب –جده –صفت شهر مکه شرفها الله تعالی –صفت زمین عرب و یمن ۰ – صفت مسجد الحرام و بیت کعبه –صفت کعبه –صفت اندرون کعبه –صفت گشودن در کعبه شرفهاالله تعالی –عمره جعرانه –پس از حج چهارم –لحسا و طائف –پس از طائف –اعراب بدوی و خوراک ایشان –فلج و مردم فقیر جنگطلبش ۰ – نقاشی ناصر خسرو و حیرت اعراب بدوی –به سوی بصره –یمامه و مردمان زیدی مذهبش –لحسا –بوسعیدیان شهر لحسا –تا کسی دعوی بوسعیدی نکند –حجرالاسود مغناطیس مردمان است! –خوراک مردمان لحسا –حدود لحسا (إحصاء- احساء) –نزدیک من بدویان با اهل إحسا نزدیک باشند به بیدینی ۰ – بصره –امیران پارسی بصره –گرمابهبان ما را به گرمابه راه نداد –مشاهد امیرالمؤمنین علی (ع) در بصره –ادامه حکایت گرمابه و گرمابهبان –صفت مد و جزر بصره و جویهای آن –شهر ابله -صفت اعمال بصره –پس از بصره –آبادان ۰ – پس از آبادان –مهروبان –ارجان –لردگان و لنجان –اصفهان –از اصفهان تا طبس –طبس –تون –قاین –سرخس، مروالرود، باریاب و سنگلان پانویس عبدالحیٌ بن محمد گردیزی . از علمای تاریخ و جغرافیا . کتاب زین الاخبار . ابو عبیدالله البکری ( 405 – 478 ه . ق ) . اهل آندلس ( جنوب اسپانیا ) . المسالک والممالک ؛ که علاوه بر تاریخ و جغرافیا حتی به نژاد شناسی هم پرداخته است . محمودبن محمد کاشغری ( حوالی 1028 م ) از اهالی بین قرقیزستان ، و کاشغر ( در غرب چین کنونی ) . « معروفترین آثار محمود کاشغری دیوان لغات الترک نام دارد. این کتاب شامل موضوعاتی در رابطه با تاریخ، فرهنگ و زبان یک قوم است که در آن بنا به فرهنگ مردمان ترک تبار، ارزشهای اخلاقی، الگوی رفتاری، جهانبینی ملتهای ترکتبار در قرن یازدهم میلادی را به تصویر کشیده است. » . سه شنبه 24 بهمن 1396برچسب:منابع مردم شناختی اسلامی – ایرانی ، جغرافیا ، سفر نامه ، تاریخ ، محمد بن موسی الخوارزمی ، احمد الیعقوبی ، محمد مقدسی ، مسعودی ، اصطخری ، ابو المؤید بلخی, :: 7:51 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
شباهت زیاد « مردم شناسی » با « جغرافیای انسانی » تا آنجاست که در رده بندی های علمی و از آنجمله رده بندی کتابها و مقالات ؛ این دو را در کنار یکدیگر قرار داده اند . توصیف زندگی انسان ، و مردم یک محل ، نقطه اساسی مشترک این دو راشته است ؛ با این تفاوت که در مردم شناسی علاوه بر مطالعه روابط انسان با محیط جغرافیائی یا سرزمین وی ، بر روابط بین افراد با یکدیگر تاکید بیشتری می شود ؛ و بخصوص به تفاوت این روابط با روابط مردمانِ اقوام دیگر یا محل های دیگر یا در واقع خصوصیت یا خصوصیات یک مردم بالاترین توجٌه را دارند ؛ و از آنجا که قاعدتا" تفاوتهای زندگی دیگران بنظرشان عجیب و غریب و از این رو قابل توجٌه میآمده است کتابهائی تحت عناوین « عجایب البلدان » و... مینگاشته اند . به این ترتیب بدون توجٌه به روشهای باصطلاح علمیِ مطالعاتی مردم شناسی ، که در قرون اخیر توسط غربیان ابداع و مطرح شده است ، مردم شناسی در شرق ، و از آنجمله در ایران ، و سایر کشورهای اسلامی ، از چندین قرن پیش از این وجود داشته است که مثال بارز آن نوشته های احمد الیعقوبی ، جغرافیدان شیعه ی متولد بغداد در قریب به 1150 سال قبل از عصر ما است ؛ همچنانکه محمد مقدسی ، زاده بیت المقدس ، را میتوان بزرگترین مردم شناس هزارسال قبل از این ذکر کرد . جغرافیدانان – جهانگردان – مردم شناسان .... خوارزمی ، محمد بن موسی . صورت الارض ( در اسامی شهرها امٌا مجموعا" در جغرافیای طبیعی است ) . ابو حنیفه دینوری ( 222 – 282 ه . ق ) . کتاب البلدان . کتاب التاریخ . و... احمد الیعقوبی ( متوفی 284 ه . ق ) . البلدان . ( در جغرافیای انسانی ؛ و موضوعاتی که امروز مطالب مردم شناسی را تشکیل می دهند ) ؛ و نیز تاریخ . سلیمان تاجر . جهانگردی که در حدود 850 میلادی سفرنامه اش را تالیف کرد . ابن خرداد به ، ابوالقاسم ( 211 – حدود 300 ه. ق ) . المسالک والممالک . ... ابن رسته ، احمد ( متوفی بعد از 290 ه . ق ) ابن فضلان ( سده های سوٌم و چهارم ) . سفرنامه ابن فضلان . ابو زید بلخی ( زنده در 322 ه . ق ) . صور الاقالیم ( نقشه های جغرافیائی ) . التاریخ . ابو محمد همدانی (280 – 336 ه . ق ) . جغرافیای عربستان . تاریخ ، جغرافیا ، باستانشناسی و بخصوص عقاید علمی در یمن ) . علی بن حسین مسعودی ( 283 – 345 ه . ق ) . دانشمند و جهانگرد مشهور با آثار تاریخی و جغرافیائی محمد الفارسی ؛ اصطخری ( متوفی 336 ه . خ ) . صور الاقالیم . مسالک و ممالک . ابوالمؤید بلخی ( قرن چهارم ه . ق ) . عجایب البلدان . بسیاری از مطالب آن در تاریخ سیستان آمده است . خشخاش ابن سعید بن اسود . جهانگرد و جغرافیدان . ابن حوقل ( قرن چهارم هجری ) سفرنامه نویس و جغرافیا دان . ابن فقیه همدانی ( 290 – 330 یا 340 ه . ق ) . اخبار البلدان . محمد مقدسی ( قرن چهارم ه . ق ) . احسن التقاسیم فی معرفت الاقالیم ( نه تنها در باره جغرافیای طبیعی ؛ بلکه بخصوص در باره جغرافیای انسانی و روابط مردم در امور اقتصادی – اجتماعی – فرهنگی نگاشته است . وی واقعا" بنا به عصر خود یک مردم شناس بزرگ محسوب می شود ) . محمد جیهانی ( حدود 893 تا 907 م ) . المسالک والممالک . شنبه 21 بهمن 1396برچسب:منابع مردم شناسی ، ربع اوٌل قرن 14 ، سید اشرف الدین حسینی ، میزا محمود غنی زاده ، غلامحسین صدیقی ، سید محمد رضوی ،حاج میرزا یحیی دولت آبادی ، محمد علی مینابی بند عباسی ، عبدالله مستوفی, :: 7:51 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
برخی از نویسندگان و شعرای صاحب آثار مرتبط با مردم شناسی ایران در ربع اوٌل قرن 14 ه . خ محمد مهدی شریف کاشانی ( 1202 – 1301 ه . خ )) . واقعات اتفاقیه در روزگار ؛ و.... ( به انحراف مذهبی متهم شده است ... ) علی خان قاجار دولو ؛ ظهیرالدوله ( 1243 – 1303 ه . خ ) . خاطرات و اسناد سید محمد رضا کردستانی ؛ میرزاده عشقی ( 1273 – 1303 ه . خ ) . مقالات و اشعار ایرج میرزا ( 1253 – 1304 ه – خ ) . عارفنامه ، و... میرزا محمد علی محلاتی ؛ حاجی سیٌاح ( 1215 – 1304 ه . خ ) . خاطرات حاج سیٌاح . سفرنامه حاجی سیٌاح ادوارد براون ( متوفی 1926 برابر با 1304 ه . خ ). یک سال در میان ایرانیان ؛ تاریخ مشروطیت . تاریخ طب اسلامی میرزا ابراهیم خان کلانتری باغمیشه ( 1235 – 1311 ه . خ ) روز نامه خاطرات شرف الدوله . ابو القاسم عارف قزوینی ( 1259 – 1312 ه – خ ) دیوان شعر . پژوهشها سید اشرف الدین حسینی گیلانی ؛ نسیم شمال ( 287 ق – 1313 خ ) روزنامه نسیم شمال . اشعار انتقادی میرزا محمود غنی زاده سلماسی ( 1296 ه . ق – 1313 ه . خ ) ایرانیان مستعرب . تاریخ آذربایجان . روزنامه سهند . مقالات متعدد فرهنگی . شیخ ابراهیم زنجانی ( 1234 – 1313 ه . خ ) . خاطرات ( به انحراف مذهبی متهم شده است ) تاسیس موزه مردم شناسی ایران . تهران توسط دکتر غلامحسین صدیقی و دیگران در سال 1316 . سید محمد رضوی (1272 ه . ق – 1317 ه . خ) کشف حقایق . بخش اعظم این کتاب ، شامل اوضاع و احوال سیاسی – اجتماعی – فرهنگی یزد ، به سعی اکبر قلمسیاه تحت عنوان خاطرات نواب وکیل با قید اینکه « انتشار آن به منزله تائید و موافقت با همه آراء و عقاید نویسنده کتاب نیست به چاپ رسیده است : سید محمد رضوی . خاطرات نواب وکیل . به تصحیح اکبر قلمسیاه . یزد . مؤسسه انتشارات گیتا . 1378 . 608 ص احمد طاهری . (1278 ه . خ - ... ) . تاریخ یزد عبد الحسین فرمانفرمائیان ( 1231 – 1318 ه . خ ) . خاطرات حاج میرزا یحیی دولت آبادی ( 1241 – 1318 ه . خ ) . آئین در ایران . ارمغان یحیی ، حیات یحیی ، شجره طیٌبه . و.... میرزا محمد فرخی یزدی ( 1268 – 1318 ه . خ ) روزنامه طوفان . دیوان اشعار پروین اعتصامی ( 1285 – 1320 ه – خ ) . دیوان اشعار محمد علی مینابی بندرعباسی ؛ سدید السلطنه کبابی ( 1249 – 1320 ه . خ ) . بران سدید درباره مسقط . احوال اهرم و تنگستان . احوال طائفه قشقائی . احوال لنگه و شیوخ آن . احوال بندرعباس ؛ و.... وحید دستگردی ؟ ( 1258 – 1321 ه . خ ) میرزا حسن رشدیه ( 1220 – 1323 ه . خ ) . تاریخ مدارس نوین ؛ زندگینامه احمد کسروی ( 1269 – 1324 ه – خ ) . تاریخ آذربایجان . و.. سر پرسی سایکس . ( 1246 – 1324 ه . خ ) . تاریخ ایران ، و... محمد قزوینی ( 1256 – 1328 ه – خ ) عبدالله مستوفی ( 1257 – 1329 ه – خ ) . شرح زندگانی من غلام رضا رشید یاسمی ( 1275 – 1330 ه – خ ) . تاریخ ایران محمد تقی بهار ( 1265 – 1330 ه – خ ) صادق هدایت ( 1281 – 1330 ه – خ ) عبدالحسین بافقی یزدی؛ آیتی یزدی ( 1288 ه ق– 1332 ه . خ ) . آتشکده یزدان ( تاریخ یزد ) و... مهدی ملک زاده ( 1260 – 1334 ه . خ ) . تاریخ مشروطیت مهدیقلی هدایت ؛ مخبرالدوله ( 1243 – 1334 ه . خ ) . خاطرات و خطرات یک شنبه 15 بهمن 1396برچسب:منابع انسان شناسی ایران , منابع مردم شناسی ایران , عبدالوهاب نشاط اصفهانی , عبدالوهاب طراز یزدی , رضا قلی خان هدایت , محمد تقی سپهر کاشانی , حسن طبیب فسائی , محمد حسن خان مقدم مراغه ای ,, :: 8:3 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
سید ابو القاسم قائم مقام فراهانی ( 1158 – 1214 ه . ق ) در کتاب منشآت و...
عبدالوهاب نشاط اصفهانی ( 1175 – 1239 ه – ق ) نویسنده کتاب گنجینه
فیروز میرزا فرمانفرما ( 1203 – 1249 ه . ق ) . سفرنامه کرمان و بلوچستان
عبدالوهاب طراز ( 1224 – 1261 ه . ق ) کتابچه موقوفات یزد
میرزا ابو الحسن خان شیرازی ( 190 – 1262 ه . ق ) . سفرنامه
رضا قلیخان هدایت ( 1179 – 1250 ه – خ ) بخصوص در نژاد نامه و سفارتنامه خوارزم ، فرهنگ انجمن آرای ناصری
مهدیقلی هدایت ( ) خاطرات و خطرات
میرزا آقا خان کرمانی ( 1232 ه . ق – 1275 ه . ق )
محمد تقی سپهر کاشانی ( 1216 ه – ق – 1297 ه – ق برابر با 1259 ه – خ ) نویسنده ناسخ التواریخ
میرزا محمد جعفر خورموجی ( 1235 – 1301 ه . ق ) . حقایق الاخبار ناصری
میرزا علی خان امین الدوله ( 1259 – 1322 ه . ق ) . سفرنامه
حسن طبیب فسائی ( 1237 – 1316 0 . ق ) . فارسنامه
میرزا علی خان بقائی نائینی ( 1346 – 1318 ه . ق ) . سفرنامه ( تحفه الفقرا )
محمد یوسف ریاضی هروی ( 1290 ه . ق – 1324 ه . ق ) . عین الوقایع ، و...
زین العابدین مراغه ای ( 1255 – 1328 ه . ق ) . سیاحتنامه ابراهیم بیک
تاج السلطنه ( 1301 ه . ق – 1354 ه . ق ) . خاطرات
محمد حسن خان مقدم مراغه ای ( 1222 – 1275 ه . خ ) . روزنامه خاطرات ، مرآت البلدان ، جغرافیای طالقان ، منتظم ناصری ، و چند کتاب دیگر ...
علیقلی میرزا . نامه دانشوران ؟ . ( 1198 – 1259 ه . ق )
میرزا ملکم خان ( 1212 ه . خ – 1287 ه . خ )
سید جمال الدین اسد آبادی ( 1217 – 1275 ه . خ ) . مقالات
میرزا رضا کرمانی ( 1226 – 1275 ه . خ )
عبدالرحیم طالبوف ( 1213 – 1289 ه . خ ) مسائل الحیات ؟ و...
محمد صادق ( ادیب الممالک ) فراهانی ( 1239 – 1296 ه – خ ) نویسنده و شاعر
ناظم الاسلام کرمانی ( 1240 – 1298 ه . خ ) تاریخ بیداری ایرانیان
محمد مهدی شریف کاشانی ( 1202 – 1301 ه . خ )) . واقعات اتفاقیه در روزگار ؛ و..
علی خان قاجار دولو ؛ ظههیرالدوله ( 1243 – 1303 ه . خ ) . خاطرات و اسناد
میرزا حسینقلی خان نظام السلطنه مافی ( 1248 – 1326 ه . ق ) . خاطرات و اسناد
میرزاده عشقی ( 1273 – 1303 ه . خ )
ایرج میرزا ( 1253 – 1304 ه – خ )
میرزا محمد علی محلاتی ؛ حاج سیٌاح ( 1215 – 1304 ه . خ ) . خاطرات حاج سیٌاح
ادوارد براون. یک سال در میان ایرانیان ؛ و...
میرزا ابراهیم خان کلانتری باغمیشه ( 1235 – 1311 ه . خ ) روز نامه خاطرات شرف الدوله .
ابو القاسم عارف قزوینی ( 1259 – 1312 ه – خ )
سید اشرف الدین حسینی گیلانی ( 287 ق – 1313 خ ) مدیر نشریه نسیم شمال
میرزا محمود غنی زاده سلماسی ( 1296 ه . ق – 1313 ه . خ ) ایرانیان مستعرب . تاریخ آذربایجان
شیخ ابراهیم زنجانی ( 1234 – 1313 ه . خ ) . خاطرات
حاج میرزا یحیی دولت آبادی ( 1241 – 1318 ه . خ ) . آئین در ایران . ارمغان یحیی ، حیات یحیی ، شجره طیٌبه . و...
سید محمد رضوی ( متوفی 1317 ) خاطرات نوٌاب وکیل
احمد طاهری . تاریخ یزد (1317 )
عبد الحسین فرمانفرمائیان ( 1231 – 1318 ه . خ )
میرزا محمد علی محلاتی ( حاج سیٌاح ) ( 1252 ق – 1315 ه . خ )
میرزا محمد فرخی یزدی ( 1268 – 1318 ه . خ ) مدیر نشریه طوفان
وحید دستگردی ؟ ( 1258 – 1321 ه . خ )
عبدالله مستوفی ( 1257 – 1320 ه – خ )
پروین اعتصامی ( 1285 – 1320 ه – خ )
محمد علی مینابی بندرعباسی ( 1249 – 1320 ه . خ ) . بران سدید درباره مسقط . احوال اهرم و تنگستان . احوال طائفه قشقائی . احوال لنگه و شیوخ آن . احوال بندرعباس ؛ و....
میرزا حسن رشدیه ( 1220 – 1323 ه . خ ) . تاریخ مدارس نوین ؛ زندگینامه
محمد قزوینی ( 1256 – 1328 ه – خ )
احمد کسروی ( 1269 – 1324 ه – خ )
سر پرسی سایکس . ( 1246 – 1324 ه . خ ) . تاریخ ایران ، و...
غلام رضا رشید یاسمی ( 1275 – 1330 ه – خ )
محمد تقی بهار ( 1265 – 1330 ه – خ )
صادق هدایت ( 1281 – 1330 ه – خ )
عبدالحسین بافقی یزدی ( آیتی ) ( 1288 ه ق– 1332 ه . خ ) . آتشکده یزدان ( تاریخ یزد )
مهدی ملک زاده ( 1260 – 1334 ه . خ ) . تاریخ مشروطیت
یک شنبه 15 بهمن 1396برچسب:انسانشناسی ایران , مردمشناسی ایران , دوران اسلامی , محمدبن جریر طبری , قابوس وشمگیر , ابن سینا , ابوریحان بیرونی , تحقیق مال الهند , عمرخیٌام , نوروزنامه , ناصر خسرو دهلوی , سفرنامه ,, :: 4:0 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
تاریخ مردم شناسی در ایران (1) . پس از اسلام تا دوره پهلوی
مردم شناسی معمولا" مبتنی بر مردمنگاری است ؛ و مردمنگاری چیزی نیست مگر توصیف که پایه و مایه ادبیاتی چون شعر و بخصوص نثر را نیز تشکیل می دهد ؛ با این تفاوت که توصیف در ادبیات تقریبا همیشه ، یا غالبا" ، احساسی ، ذهنی و تخیٌلی است حال آنکه مردمنگاری ، عینی و وصف واقعیات ، و آنهم به صورتی روشمند و بسیار دقیق یا لا اقل دقیق است .
برخی حتی اصل مردم شناسی را توصیف دقیق و همه جانبه ی زندگی از لحاظی متفاوت یک مردم از سایر مردمان نقل کرده اند .
بنابر این تمام آثار باصطلاح ادبی طول تاریخ ایران پس از اسلام ، اعم از شعر یا نثر اگر چه به روش مردم شناسی حاصل نشده اند می توانند کم و بیش منابعی از مردم شناسی ایران بزرگ باشند . کتابها و مقالات تاریخی ، جغرافیای انسانی ، سفر نامه ، خاطرات ، و ... از نوشته های صرفا" ادبی هم بیشتر به مردم شناسی نزدیک اند و میتوانند مدد کار پژوهشگران مردم شناسی باشند .
منابع انسان شناسی و مردم شناسی ایران بزرگ در دوران اسلامی تا دوره پهلوی ؛
از جمله در برخی از آثار :
مثنوی - شاهنامه سرائی های ابوشکور بلخی ، دقیقی توسی ، حکیم ابو القاسم فردوسی که معمولا" داستانهائی از ادبیات شفاهی زمان یا حتی مکتوب را به شعر در آورده اند .
محمدبن جریر طبری که کتاب تاریخ وی نیز میتواند بیشتر از افسانه های عامیانه نشآت گرفته باشد .
ابو منصور موفق هروی . کتاب الابنیه عن حقایق الادویه ( داروشناسی )
ابن فقیه همدانی . اخبار البلدان ( جغرافیا )
ابو یوسف بیشاوری . حدود العالم والمشرق الی المغرب ( نخستین کتاب جغرافیا به فارسی )
قابوس وشمگیر . برخی آثار
ابو علی مسکویه با کتابهای آداب العرب والفرس ( اخلاق ) ، و تجارب الامم ( تاریخ )
ابن سینا . برخی آثار
ابوریحان بیرونی . قانون مسعودی ( دانشنامه ) ، الآثار الباقیه ( تاریخ و جغرافیا ) ، التفهیم لاوایل صناعت التنجیم ( نجوم ) ، الصیدنه فی الطب ( داروهای گیاهی ) ، و بخصوص : تحقیق مال الهند ( آداب و عادات و رسوم هندوان ) .
ابو منصور ثعالبی .الامثال ، یتیمت الدهر ، و...
عبدالحمن صوفی . الصور السمائیه
علی بن عباس مجوسی . کامل الصناعه
عمر خیام نیشابوری . نوروز نامه و...
ناصر خسرو قبادیانی . زاد المسافرین
نظامی عروضی
سعدی شیرازی ، گلستان ، و...
خواجه نصیر الدین طوسی
ابوالفتح شهرستانی . الملل والنحل
ابوالفضل میدانی . السامی فی الاسامی
مولوی رومی
زکریای قزوینی . عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات . آثار البلاد و اخبار البلاد
محمد عوفی . جوامع الحکایات و لوامع الروایات
شیخ محمود شبستری
امیر خسرو دهلوی
عبید زاکانی
بسحق اطعمه
حافظ شیرازی
عبدالرحمن جامی
خواجه رشید الدین فضل الله . جامع التواریخ ، الاحیاء والآثار در کشاورزی و آبیاری . لطایف الحقایق و...
حمد الله مستوفی . نزهت القلوب در جغرافیا ، و...
ابو نصر فراهی . نصاب الصبیان ، و...
بابا افضل کاشانی
محمد مفید بافقی . تاریخ جامع مفیدی
کمال الدین وحشی بافقی یزدی . خلد برین ، و...
نظام الدین محمود قاری یزدی . دیوان البسه
محتشم کاشانی مرثیه ها
صائب تبریزی
شیخ بهائی . کشکول . نان و حلوا . شیر و شکر . مفتاح الفلاح . التحضیر
محمد تقی مجلسی . حلیه المتقین ؟
محمد باقر مجلسی . حق الیقین . زاد المعاد . حلیه المتقین ( با توجٌه به عدم اختلاط عقاید مذهبی با عقاید عامٌه ؛ و ادغام آنها )
ملٌا محسن فیض کاشانی
ابن بزاز . تاریخ صفوت الصفا . کشف القلوب .
آقا جمال خوانساری . عقاید النساء یا کلثوم ننه
شریعتمدار تبریزی . مرآت البلهاء
( بدیهی است که در خصوص منابع این دوره استفاده از اساتید فن در تشخیص آنچه که از احادیث صحیح الروایه آمده است با آنچه که مؤلف خود از اعتقادات مردمی برگرفته است یا درهر حال مورد قبول عموم واقع شده مرسوم گردیده است ؛ ضرورتی اجتناب ناپذیر دارد )
ابو الحسن گلستانه . مجمل التواریخ
میرزا مهدیخان ؛ و محمد کاظم ؛ و... کتابهای تاریخ عصر افشاریان
جامع جعفری
سفرنامه های مصادف با عصر افشاریان
کتابهای تاریخ عصر زندیان
سفرنامه های مصادف با عصر زندیان
نامه ها ، و اسناد رسمی چون قباله های ازدواج
سید ابو القاسم قائم مقام فراهانی ( 1158 – 1214 ه . ق ) در کتاب منشآت و...
عبدالوهاب نشاط اصفهانی ( 1175 – 1239 ه – ق ) نویسنده کتاب گنجینه
عبدالوهاب طراز ( 1224 – 1261 ه . ق ) کتابچه موقوفات یزد
رضا قلیخان هدایت ( 1179 – 1250 ه – خ ) بخصوص در نژاد نامه و سفارتنامه خوارزم ، فرهنگ انجمن آرای ناصری
میرزا آقا خان کرمانی ( 1232 ه . ق – 1275 ه . ق )
محمد تقی سپهر کاشانی ( 1216 ه – ق – 1297 ه – ق برابر با 1259 ه – خ ) نویسنده ناسخ التواریخ
حسن طبیب فسائی ( 1237 – 1316 0 . ق ) . فارسنامه
زین العابدین مراغه ای ( 1255 – 1328 ه . ق ) . سیاحتنامه ابراهیم بیک
محمد حسن خان مقدم مراغه ای ( 1222 – 1275 ه . خ ) . روزنامه خاطرات ، مرآت البلدان ، جغرافیای طالقان ، منتظم ناصری ، و چند کتاب دیگر ...
علیقلی میرزا . نامه دانشوران ؟ . ( 1198 – 1259 ه . ق )
میرزا ملکم خان ( 1212 ه . خ – 1287 ه . خ )
سید جمال الدین اسد آبادی ( 1217 – 1275 ه . خ ) . مقالات
میرزا رضا کرمانی ( 1226 – 1275 ه . خ )
عبدالرحیم طالبوف ( 1213 – 1289 ه . خ ) مسائل الحیات ؟ و...
محمد صادق ( ادیب الممالک ) فراهانی ( 1239 – 1296 ه – خ ) نویسنده و شاعر
میرزاده عشقی ( 1273 – 1303 ه . خ )
ایرج میرزا ( 1253 – 1304 ه – خ )
ادوارد براون. تاریخ ؛ و...
ابو القاسم عارف قزوینی ( 1259 – 1312 ه – خ )
سید اشرف الدین حسینی گیلانی ( 287 ق – 1313 خ ) مدیر نشریه نسیم شمال
میرزا محمود غنی زاده سلماسی ( 1296 ه . ق – 1313 ه . خ ) ایرانیان مستعرب . تاریخ آذربایجان حاج میرزا یحیی دولت آبادی ( 1241 – 1318 ه . خ ) . آئین در ایران . ارمغان یحیی ، حیات یحیی ، شجره طیٌبه . و...
سید محمد رضوی ( متوفی 1317 ) خاطرات نوٌاب وکیل
احمد طاهری . تاریخ یزد (1317 )
عبد الحسین فرمانفرمائیان ( 1231 – 1318 ه . خ )
میرزا محمد علی محلاتی ( حاج سیٌاح ) ( 1252 ق – 1315 ه . خ )
میرزا محمد فرخی یزدی ( 1268 – 1318 ه . خ ) مدیر نشریه طوفان
پنج شنبه 25 آبان 1396برچسب:تاریخ مردم شناسی در ایران , دکتر غلامحسین صدیقی , دکتر احسان نراقی , دکتر علیمحمد کاردان , پیر بسن یه , مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی , تحقیقات عشایری , تحقیقات روستائی , :: 8:4 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
هشتاد سال مردم شناسی در ایران (2) نخستین کتاب علمی مردم شناسی در ایران نخستین کلاس دانشگاهی مردم شناسی نخستین استادان ... - بنابر این بازهم در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی ، به عنوان مقدمه به مطالعاتی در این زمینه پرداختند : - نخستین یا شاید از نخستین کتابای مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران که توسط بزرگانی فارغ التحصیل از فرانسه چون دکتر غلامحسین صدیقی – دکتر احسان نراقی – دکتر علیمحمد کاردان – و... اداره می شد ترجمه کتابی از بسن یه استاد دانشگاه نیس فرانسه بود : انتشارات شماره 2 مؤسسه ( چاپ دوٌم (23 ) روش مردم شناسی تالیف پیر بسن یه با همکاری و ترجمه دکتر علیمحمد کاردان چاپ و انتشار 1340 . 460صفحه – بها 40 ریال « رساله ایست مختصر و مفید که راه تحقیق در مسائل مردم شناسی را ، بصورتی علمی ، به طالبان این علم می آموزد و به دانشجویان و دانش پژوهان شیوهء بررسی در مسائل اجتماعی جوامع محدود ، مانند عشایر و ایلات را نشان می دهد . در این رساله ، علاوه بر شناساندن شیوه های گوناگون تحقیق در اینگونه جوامع و چگونگی ثبت و ضبط وقایع شیوه برخورد محقق با مردم جوامع دور افتاده و محدود ( که خود امر بسیار دقیق و ظریفی است ) مورد بحث قرار گرفته است . نویسنده که خود در کشورهای آسیائی از طرف یونسکو مامور تحقیق در اینگونه مسائل و تدریس روش تحقیق بوده است ، با بیانی ساده ، راه پژوهش را تشریح کرده و کوشیده است که برای توضیح مطالب خود مثالهای جالبی از زندگانی اجتماعی اقوام آسیائی بیاورد . به سبب استقبالی که از این رساله بعمل آمده است ، چاپ آن یکبار تجدید شده و متن فرانسه آن نیز در سلسله انتشارات مؤسسه به شماره 5 به چاپ رسیده است . » در آن دوره سازمان ملل متحد به عنوان کمک به کشورهای در حال توسعه استادانی بزرگ را به ایران اعزام می داشته است . پیر بسنیه ، استاد دانشگاه نیس ، طی سالهای 1338 ، که نخستین دوره آموزشی علوم اجتماعی در مؤسسه شروع شده است و نیمه دوٌم 1339 که خود به تدریس آن پرداخته است در ایران بوده علاوه بر 8 جلسه تدریس مردم شناسی که سابقه نخستین تدریس مردم شناسی ایران را به نیمه دوٌم سال 1339 می رساند ، تحقیقاتی در ایلات و عشایر ایران ، بخصوص ایل شاهسون ، و روستاهای آن کشور داشته است ؛ و به گفته ای از دستیاری دکتر علیمحمد کاردان ، فارغ التحصیل دوره ی دکتری دانشگاه ژنو در فلسفه و روانشناسی ، که برخی وی را نخستین استاد مردم شناسی در ایران معرفی کرده اند ، بهره می برده است . به گفته ای دکتر احسان نراقی نخستین یا از نخستین استادان مردم شناسی در ایران بوده است . دکتر علیمحمد کاردان با علاقه ای وافر به روانشناسی اجتماعی که در مکتب فرهنگی مردم شناسی مشترک است از بنیانگذاران مردم شناسی علمی در ایران ، بخصوص در بخش فرهنگ معنوی است . چهار شنبه 24 آبان 1396برچسب:تاریخ مردم شناسی ایران , دکتر غلامحسین صدیقی , دکتر احسان نراقی , دکتر علیمحمد کاردان , مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی , دانشگاه تهران , دپارتمان فلسفه , دپارتمان ( گروه ) علوم اجتماعی, :: 9:43 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
هشتادسال مردم شناسی در ایران (1) حدود پانزده – شانزده سال وقتی پس از صرف ناهار در سازمان برنامه چنددقیقه ای در مرز شمالی آن با کاخ نگارستان قدم میزدم چشمم به اتاقی می افتاد که سالها محل کار دکتر غلامحسین صدیقی ، وزیر کشور انقلابی حکومت ملٌی دکتر محمد مصدق ، بود و خاطرات هر آنچه را که او و یارانش به من و همدوره های دانشگاهیم آموخته بودند . دکتر غلامحسین صدیقی پس از مبارزاتی قهرمانانه که بر علیه دیکتاتوری وابسته محمد رضا شاه داشت بنا به دکتری ممتازش در رشته فلسفه با گرایش جامعه شناسی از دانشگاه سوربن پاریس در سال 1317 به استادی ( دانشیاری ) دانشگاه تهران رسیده بود و چنین دانشمندی سیاستمدار با مشاهده ضعف علمی شدید ایران در علوم اجتماعی ، و با نوعی انشعاب از گروه فلسفه دانشکده ادبیات دانشگاه تهران ، به تاسیس گروه آموزشی مستقل علوم اجتماعی در آن دانشکده و تاسیس مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران ، در سال 1337 ، پرداخته بود . از علوم اجتماعی رشته هائی چون علوم اقتصادی ، علوم سیاسی و حقوق قبلا" در دانشگاه تهران ایجاد شده در یک دانشکده گرد آمده بودند . بنابر این در رشته علوم اجتماعی به رشته هائی مبتنی بر جامعه شناسی اتکاء می شد : جامعه شناسی شهری جامعه شناسی روستائی جمعیت شناسی و... انسانشناسی یا مردم شناسی که گرایش قابل توجٌهی به بررسی ایلات و عشایر داشت . مردم شناسی ایران از 1316 مردم شناسی علمی در ایران عملا" با دکتر غلامحسین صدیقی کلید خورده است : مروٌج علوم اجتماعی و بنیانگذار جامعه شناسی در ایران « جنبشهای دینی ایرانیان » را ، در سال 1316 ، بخشی بسیار مهم در تز دکتری خود قرار داده بود که خود از مبانی مطالعات مردم شناسی ایران ، شاید نخستین یا لااقل یکی از نخستین مطالعات مردم شناسی به سبک علمی و جدید ، است ؛ و بعدا " به صورت مستقل چاپ و نشریافته است . « دکتر صدیقی که خود در 1316 طرح و دستورکار تشکیل موزه مردم شناسی تهران را تهیه کرده بود ، تدریس این درس را در دانشکدهء ادبیات توسط استادان جوان معمول نمود و در مقام سرپرست کمیته انسان شناسی شورای مرکز تحقیقات علمی مناطق خشک ( از تیرماه 1338 ش ) کوشش های بیشتری را تقبل کرد . به عنوان عضو انجمن آثار ملی از پژوهشهای باستانشناسی و تاریخی و جغرافیای تاریخی و انسانی ، تشویق و ترغیب به عمل آورد ... » . در این رشته قبل از هرچیز مسئله عنوان رشته مطرح شده بود . آنان که تحت تاثیر علوم اجتماعی در کشورهای انگلوساکسون قرار داشتند عنوان انسانشناسی را می پسندیدند و کسانی که اکثرا" تحصیلکرده ی کشور فرانسه بودند عنوان مردم شناسی را ترجیح می دادند ؛ به دو دلیل : - مردم شناسی بیشتر حاکی از علوم اجتماعی و روابط بین افراد جامعه است روابط اجتماعی در جامعه ای در حال تو سعه چون ایران و درس گرفتن آن در برنامه های توسعه اقتصادی مقتضی مردم شناسی است .در ایران سالهای 1330 محتویات مردم شناسی ونه به این عنوان و روش دانشگاهی وجود داشته است و چه بسا در قدیم الایٌام افرادی چون ابوریحان بیرونی – ناصر خسرو قبادیانی و... تا نویسندگانی اهل ادب و ادبیات چون جمالزاده و بخصوص صادق هدایت به این مهم پرداخته بودند . امٌا روش آنان ، حتی روش کارهای فولکلوریک صادق هدایت ، آچنان که باید و شاید روشی علمی و جهانی نبود دو شنبه 16 اسفند 1395برچسب:منابع انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران , سفرنامه ها سفرنامه فرد ریچاردز ، مجموعه ایرانشناسی, :: 7:54 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
منابع انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران . سفرنامه ها
سفر نامه فرد ریچاردز .
( ترجمه مهین دخت صبا ) . شماره 27 از مجموعه ایرانشناسی ، تهران : بنگاه ترجمه و نشر کتاب -چاپخانه بانک ملٌی - 1343 - 274 صفحه .
فرد ریچاردز در زمان سلطنت رضا شاه کبیر به ایران آمده و تاریخ نوشتن این سفر نامه مربوط به همان سالهاست . مطالب این کتاب عبارتست از :
- بسوی ایران
- مناظر و آهنگهای اصفهان
- میدان شاه و بازی گوی و چوگان
- تریاک
- دروازه های بازار اصفهان
- بازارهای ایران
- پلها
- جویهای روان
- نغمات
- نوروز
- کبوترهای خانه های اصفهان
- جلفا
- خرید
- درشکه
- ماه محرم
- گورستانهای ایران
نویسنده این کتاب چون از هنر نقاشی بهره مند بوده است 48 تابلو زیبا از مناظر ایران تهیه کرده که در این کتاب آورده شده است .
به نقل از کتابشناسی فرهنگ عامه و مردم شناسی ایران . ص 20
علیرضا آیت اللهی : بعید است که چنین مجموعه ای در کتابفروشی ها وجود داشته باشد . . چنین مجموعه هائی ایرانشناسی را غنیمت بدانیم . همه ی سفرنامه ها از منابع مردم شناسی بشمار می روند . هر چند ترجمه از یک سفر نامه ها را بخوانیم چون ممکن است متفاوت باشند .
جمعه 29 بهمن 1395برچسب:منایع انسان شناسی ، منابع مردم شناسی ، فرهنگ مردم ایران ، استاد پور داود ، آناهیتا ، مراسم زرتشتیان ، زرتشتیان ( پارسیان )هندوستان ، فرهنگ گویش ، علیرضا آیت اللهی, :: 11:7 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
منابع انسانشناسی ، مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران . آنا هیتا
در نیمه ی نخست قرن چهاردهم خورشیدی میهن پرستی میان نویسندگان ، شاعران و پژوهشگران ایرانی اوج گرفته است ؛ چنان که سعی می شده است نه تنها نسبت به ریشه آداب و رسوم ایرانی تحقیق کنند بلکه هر آداب و رسوم ایرانی را به ایران باستان و نیاکان خود نسبت دهند ؛ و طبیعتا" برای زرتشتیان احترام خاصی قائل می شده اند .
در سال 1345 یا 1346 در لابی دانشکده ادبیات به یکنفر زرتشتی یزدی برخوردم که به دلیل آشنائی قبلی با پدرم به سوی من آمد به گفتگو . معلوم شد همراه پورداود به دانشکده آمده است و منتظر است که وی از اتاق رئیس دانشکده بیرون آید . و قتی پور داود آمد در ادامه گفتگویم با آن پیرمرد زرتشتی
گفتم : شما که زرتشتی هستید ...
پور داود گفت : من هم زرتشتی هستم ...
...و « تو خود حدیث مفصٌل بخوان از این مجمل »
یکی از آثار استاد پور داود کتاب « آناهیتا » است که نخستین بار در سال 1343 تو سط مؤسسه چاپ و انتشارات امیر کبیر به چاپ رسیده است و حاوی مطالبی است ازجمله درباره :
چهارشنبه سوری - فردوس - جهنم - بهشت و دوزخ - مهرگان در ادبیات فارسی - جشن سده - رستم - سپندارمذگان - جشن پرستاران ایران - فرهنگ لارستانی - اخلاق ایران باستان - خاموش نودن یرانیان در سر خوان - زردشت و دین او - فرهنگ بهدینان .
اکثر این مطالب اصولا" مردم شناسی ایران نیستند چون مربوط به عصر حاضر نمی شوند ؛ امٌا در رسشه یابی برخی از آداب و رسوم ایرانی و تحلیل آنها می توانند مفید واقع شوند .
منایع انسان شناسی ، منابع مردم شناسی ، فرهنگ مردم ایران ، استاد پور داود ، آناهیتا ، مراسم زرتشتیان ، زرتشتیان ( پارسیان )هندوستان ، فرهنگ گویش ، علیرضا آیت اللهی
یک شنبه 24 بهمن 1395برچسب:, :: 11:51 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
منابع انسانشناسی ، مردم شناسی و فرهنگ مردم ایران .
تاریخ اجتماعی
هنوز هم نه تنها دانشجویان کنونی ، بلکه برخی از دانشجویان سابق نیز مردم شناسی را در شناخت آداب و رسوم قدیمی و متروک یک مردم می دانند ؛ حال آنکه مردم شناسی از آداب و رسوم و عقاید متداول بین آن مردم گفتگو می کند . منتهی در شناخت ریشه ، فلسفه یا کارکرد و تحول و تکامل هر امر اجتماعی و تحلیل آن نیاز به تاریخ اجتماعی ، تاریخ اقتصادی ، تاریخ اجتماعی ، تاریخ فرهنگی و ... داریم که مجموعا" تاریخ اجتماعی خوانده می شوند و بنظر ما تدریس تاریخ اجتماعی ایران در رشته های انسان شناسی و جامعه شناسی ایران ضرورت دارد . از جمله :
شمیم، علی اصغر . ایران در دوره سلطنت قاجار
نفیسی ، سعید . تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر . چاپ 1335 .
سعید نفیسی کتاب های تاریخ اجتماعی متعددی مربوط به اعصار گوناگون دارد مثل :
تاریخ اجتماعی ایران در دوران پیش از تاریخ و آغاز تاریخ ( که مروز کتابهای جدید تری هم در این باره وجود دارند )
تاریخ اجتماعی ایران در انقراض سامانیان تا امویان دو کتاب اخیر را مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهرانچاپ و منتشر کرده است و در زمان چاپشان از سال 1342 تا چند سال مورد توصیه استادان علوم اجتماعی دانشگاه تهران به دانشجویان بوده اند .
هم اکنون کتاب هائی جدیدتر در این باره وجود دارند که از آنجمله تاریخ اجتماعی ایران نوشته مرتضی راوندی است .
بنظر ما تاریخ اجتماعی ایران باید جزو دروس اختیاری دانشجویان رشته علوم اجتماعی قرار گیرد .
یک شنبه 24 بهمن 1395برچسب:, :: 10:39 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
فرهنگ مردم ایران . صادق هدایت . نیرنگستان
اگر دانشجوی مردم شناسی در سال نخست تحصیل خود کتاب « فرهنگ » گونه ی نیرنگستان از صادق هدایت را نخوانده باشد لطفا" به سال دوٌم نرود . مردمشناسی مبتنی بر شناخت آداب و رسوم و عقاید « عصر حاضر » ترجیحا" در « کشور خودمان » است که نیرنگستان یکی از غنی ترین منابع آن به شمار می رود . امروزبا وجود اینترنت اطلاعات کلٌی از این کتاب مشهور در دسترس همگان قرار گرفته است . نسخه ی در دسترس ما چاپ سوٌم ، 1342 است با این سر فصل ها :
آداب و تشریفات زناشوئی ، عقد و عروسی
آداب و رسوم بچٌه داری
آداب ناخوشی ها
برای برآمدن حاجت ها
خواب
مرگ
تفآل ناشی از اعضای بدن
احکام عمومی
دستورها و احکام علمی
جاها و چیزهای معروف
افسانه های عامیانه
چاپ های قدیمی تر از این کتاب را خالص تر و کامل تر می دانیم .
ضمیمه( در صفحات آخر ) کتاب داستان علویه خانم هم مطالبی مردم شناختی چون معرکه گیری وجود دارد .
دو شنبه 7 تير 1395برچسب:, :: 2:45 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
رسم سیزده به در در یزد رونق گرفته است .
این رسم که گویا ریشه اش به اوایل دوره حکومت قاجاریان می رسد مشترک میان تمام اقوام و مذاهب یزد بوده است و به این ترتیب هیچ جنبه ای اعتقادی ندارد که « آئین » خوانده شود . با این وجود از آنجا که در محل « 13 » به در خوانده می شود آنرا به گریز حوادثی که ممکن است در سیزدهمین روز از سال در شهر نصیب مردم شود و گریز از شهر به منظور گریز این شومی نسبت داده اند ؛ و به آن جنبه ای عقیدتی نیز بخشیده اند .
امٌا فقط موضوع در رفتن از شهر مطرح نیست و شرط استفاده از شگون سرسبزی نوی بهاری هم مطرح است و جدیدا" به این بهانه دولت نام آن را روز طبیعت نهاده است .
پنجاه شصت سال قبل از این گروهی که در راس آنان روحانیان شهر قرار داشتند این رسم به سوی سبزه زارها و باغات بیرون شهر رفتن را به خاطر همان اعتقاد به نحسی سیزده یک رسم خرافاتی می دانستند و از آن احتراز می جستند ؛ حال آنکه هم اکنون به عنوان روز طبیعت و طبیعت گردی تقریبا" همه به اجرای این رسم راغب شده اند و دیگر هیچ روحانی یا مؤمن مقدسی آن را نهی نمی کند .
دلیل دیگری که اجرای این رسم در این اواخر گستره ای بسیار چشمگیر یافته است افزایش توان مردم ، مثلا" داراشدن اتوموبیل شخصی برای بیرون رفتن ،و امکاناتی چون پارک ها است که دولت و شهر داریها به وجود آورده اند . استقرار امنیت هم مزید برعلٌت شده است ؛ و مزاحمین اشرار گونه و « چشم چران » ها به شدٌت کاهش یافته اند .
پنجاه - شصت سال قبل از این به ندرت مردم از صبح بیرون می رفتند ؛مگر ثروتمندانی که تعدادشان تخمینا" به یک بیستم از سیزده گردان هم نمی رسید ؛ و غالب سیزده رو ها فقط عصر از مرز های شهر می گذشتند و در جوار گندم زارهائی که در اطاف شهر وجود داست به سیر می نشستند . امٌا اکنون جمعیتی انبوه از صبح از شهر بیرون رفته گاه به روستاهائی تا صد کیلومتری یزد سفر می کنند .
شاید نخستین بخش از این رسم بیرون انداختن سبزه ی خود پرورده به زحمت سفره ی هفت سین از شهر به قصد دیدار سبزه های طبیعت چون نعمت رایگان الهی باشد که متاسفانه جدیدا" رسم انداختن آن به درون آب جاری از برخی از دیگر شهرها میان یزدیان نیز رسوخ کرده است ؛ به این ترتیب کهنه ی حاصل رنج را به عنوان سمبلی از نحسی زندگی به دست طبیعت می سپارند و از آن رها می شوند .
در طول اجرای رسم می بایست شاد باشند و شادگوئی کنند تا نحسی در آن روز و در طول سال دامنشان را نگیرد . گاهی افرادی را که با یکدیگر قهر اند آشتی می دهند تا بیشتر خوش بگذرد و...
حتی الامکان گروه سیزده به در باید بیشتر باشد و این است که معمولا" چند خانواده از اقوام نزدیک یا گاه همسایگان و جدیدا" همکاران گروهی به بیرون می روند ؛ و آن روز به دیدنائی با یکدیگر هم می پردازند .بنابر این به نوعی میهمانیگونه می شود . گاه یک خانواده بقیه خانواده ها را به غذا و... دعوت می کند ؛ امٌا اکثرا" سعی می کنند غذای خانواده خود را به همراه آورده موقع صرف نهار همه از همه ی غذا ها استفاده می کنند که این نیز بر تقویت روح وحدت و انسجام خانواده های مشارکت کننده می افزاید .
رسم است که غذاها بیشتر از رنگ های سبز و فاقد رنگ زرد تهیه شده باشند ؛ مثل سبزی پلو ، باقلی پلو ، و... اگر کاهو بیابند کاهو - سکنجبین از خوراکیجات اصلی روز سیزده نوروز خواهد بود . شولی نیز جایگاهی دارد امٌا آش رشته در پنجاه - شصت سال قبل از این در شهر یزد چندان جایگاهی نداشت .
مشهور ترین رسم ، سبزه گره زدن است که در قدیم آن را بیشتر مختص دختران دم بخت ، به ویژه یک کمی سن و سال دار شده می دانستند و جدیدا" چند سالی است که این ورد را هم می خوانند :
سبزی تو از من - زردی من از تو ...
شاید کنایه ای از این که من در جوانی به خانه بخت بروم و سالها خوشبخت زندگی کنم حال آنکه تو به هر حال پژمرده می شوی ، پس پژمردگی من را نیز با خود ببر .
برخی معتقد بودند و هنوز هم به ندرت معتقدند که قبل از غروب آفتاب نباید به خانه برگردند ...
شنبه 30 خرداد 1394برچسب:منابع انسانشناسی، منابع مردم شناسی ، مطبوعات ادواری ، هفته نامه فردوسی, :: 6:55 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
عقاید متافیزیکی همیشه ازعقاید مورد توجه مطبوعات ادواری عمومی بوده اند . البته همیشه به این عقاید به نحوی که در اینگونه مطبوعات آمده اند با دیده شک و تردید نگریسته شده است ؛چرا که گاه ازموضوعات برخی ازمطالعات علمی متافیزیکی یابه خصوص کتاب های مذهبی نیزبوده اند . مثل موضوع خواب دیدن که از جمله در کتاب مذهبی « حلیة المتقین » نوشته ملٌا محمد باقر مجلسی هم ،در فصل هشتم ، آمده است . در شماره 712 هفته نامه فردوسی ، مورخ 14 اردیبهشت 1344 آمده است :
شنبه 23 خرداد 1394برچسب:حرف مردم , علیرضا آیت اللهی , 1344, :: 10:56 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
منابع : انسان شناسی ، مردم شناسی و مطبوعات ادواری (3) برخی از مطالب چاپ شده در مطبوعات هر عصر و زمان یک جامعه نسبتا" آئینه ای از وضعیت جامعه و مردم و بتابر این رهبردی به مسائل و امور آن جامعه اند . مثل « حرف مردم » در شماره 710 مجله فردوسی هفته آخر فروردین 1344 : حرف مردم .... « مخلص باید پدرش در آید تا برای این که مردم خیال کنند وضعش راست و ریست است یخچال و یا تلویزیون تو منزلش بگذارد . باید سفته و چک و درد سر زندگی قسطی جان آدمیزاد را به لبش بیاورد تا مردم بدانند بله ماهم توسری هستیم ... از آنطرفش هم بدبختی است . آدم باید هزار و یک قید را به جان بکشد ، برای اینکه ( مردم ) « بدشان می آید » مردم « حرف در می آورند » ، مردم « پوزخند می زنند » مردم « لیچار می بافند » !؟ . آدمیزاد فرضا" اگر خواست کت و شلوار راحت بپوشد ، کراوات نزند ، باید دنده اش نرم شود و دور این کار را خط بکشد برای اینکه « برای آدم لغز میخوانند » و یا اگر خواست بچه اش را به دلخواه خودش تربیت بکند ، اختیار زنش را داشته باشد باید چهار چشمی مراقب مردم باشد که مردم چه می گویند ، مردم چه می خواهند، مردم چطور اجازه می فرمایند، میل مبارک مردم چیست ، چه صلاح و مصلحتی را توصیه می کنند و یا چه دستوری صادر می فرمایند ... ! واقعا" حرف مردم ما بدبختی شده است . یارو نوکری داشت و همسایه ها فریاد می زدند که جلوی نوکرت را بگیر که دزد است و هیز ... آنقدرگفتند که ارباب از کوره در رفت و نوکر رابه باد کتک گرفت .... آنگاه همسایه ها زبان شماتت گشودند که این مؤمن عجب مرد سنگدل و ظالم و ستمکاری است ... ! اگرمیخواهید شما هم به روزگار بسیاری از تیره روزان دچار نشوید بفرمائید و با طناب پاره « حرف مردم » تو چاه بروید ! ؟ » . جمعه 22 خرداد 1394برچسب:, :: 8:26 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
منابع : انسان شناسی ، مردم شناسی و مطبوعات ادواری (2) در روال نگاهی عمومی به منابع انسانشناسی و مردم شناسی ، به ویژه منابعی خواندنی ، سرگرم کننده و ... گاهی کتاب هائی را معرفی می کرده اند که از جمله در شماره 710 مجله فردوسی ، صفحه 15 ، آمده است : در باره کتاب مشاعره :مشاعره یک تفنن مفید و جالب
................... تک نگاری تازه « خیاو » تکنگاری جدید « غلامحسین ساعدی » زیر چاپ است . ساعدی چندی پسش « ایلخچی » را چاپ کرد که با استقبال علاقمندان به پژوهش در احوال مردم روستاها و قراء ایران مواجه شد . خیاو از طرف مؤسسه مطالعات و احقیقات اجاماعی دانشگاه منتشر خواهد شد . ................. در صفحه 17 نیز درباره کتاب « عقاید النساء » ( کلثوم ننه ) که ما قبلا" در باره اش مطلبی آورده ایم یادداشتی وجود دارد . پنج شنبه 21 خرداد 1394برچسب:منابع انسان شناسی , منایع مردم شناسی , در مطبوعات فارسی , دهه 1340 , دهه 1350 , علیرضا آیت اللهی, :: 11:55 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
منابع : انسان شناسی ، مردم شناسی و مطبوعات ادواری
در اواخر دهه 1340 و از سال 1340 تا چند سال ، که هنوز چون امروز انسان شناسی و مردم شناسی به عنوان حوزه هائی از مطالعات علوم انسانی برای مردم ایران شناخته نشده بودند ، آگاهی از آداب و رسوم و عقاید و عادات و نظایر آنها برای آنان حکم مطالبی برای ارضاء حسٌ کنجکاوی و نیز تفنٌن و سرگرمی داشتند . لذا علاوه بر آنچه که در مطبوعات ادواریِ به اصطلاح علمی می آمد مطالبی در باره فرهنگ مردم در مطبوعات ادواری عمومی نقل می شد که از طرفی و در هر حال از منابع مطالعاتی مردم شناسی به شمار می روند ؛ و از طرف دیگر گاه به معرفی منابع مردم شناسی می پردازند و نهایتا" گاه تحلیل و تفسیر هائی ژورنالیستیک در این حوزه دارند .
مثلا" در شماره 710 مجلٌه فردوسی ، مورخ 24 فروردین 1344 ، صفحه 3 ، تحت عنوان « از صحنه های تهران » ، عکسی آمده است که حاکی از چگونگی شغل نامه نویسی در تهران آن زمان است :
نامه نویس ، و نوع لباس و نشستن وی ؛ و نوع مشتریش که زنی چادرنمازی است
محل کارش که در پیاده روی خیابان است و احتمالا" فقط در روز
ابزار کارش که کاغذ و قلم و دوات جوهر است
واشاره به بخشی از محتویات متداول چنان نامه هائی : « کربلائی اصغر را دیده بوسی مشتاقم ! » .
نامه نویسی برای انبوه بیسوادان تهران نه تنها یک شغل بود بلکه تخصص هم محسوب می شد ، و فراتر از آن عریضه نویسی و عرضِ حال نویسی و دادخواست نویسی در مقابل دادگاه ها .
یک شنبه 5 بهمن 1393برچسب:, :: 9:44 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
دکتر خسرو خسروی
در فرهنگ مردم ایران ، انسانشناسی و مردم شناسی این مرز و بوم ممکن است ده ها « دکتر » در مردم شناسی ، حتی در کسوت استاد دانشگاه ، داشته باشیم که یا جوهره ی مردم شناسی را در نیافته باشند ، یا کاری قابل توجه در رشته مردم شناسی انجام نداده باشند ؛ یا اگر انجام داده اند چاپ و نشر نیافته باشد .
یا برعکس ، نوشته های زیادی تحت عنوان فرهنگ مردم و مردم شناسی بنام یک شخص خاص وجود داشته باشد که در واقع یا فرهنگ مردم و مردم شناسی نباشد یا اثر حقیقی شخص مزبور نبوده با رانت اداری ، سرقت ادبی و امثال آن بنام وی آمده باشد ؛ و این بخش از این نظر مهم است که معمولا" در جهان کارهای مردم شناختی را بنا بر نام مردم شناسان می شناسند و از اینجاست که در کتابنگاری ها نام پدید آورنده در ابتدا می آید و پژوهشگران یزرگ جهان از همان نام نویسنده ، محتوای اثر وی را حدس می زنند ؛ مثل محتوای آثار داستانپردازانی چون صادق هدایت و جلال آل احمد که گرایشی به مردم شناسی ایران دارد ، از منابع مردم شناسی ایران است ، و درعین حال این بزرگان ادبیات فارسی خود را مردم شناس معرفی نکرده اند .
مهم تر از داستانها و نوشته هائی نظیر آنها ، مونوگرافی هائی هستند که حتی توسط غیر مردم شناسان تهیه شده اند امٌا ار منابع قابل توجه ، و گاه بسیار با ارزش فرهنگ مردم و مردم شناسی به شمار می روند . یکی از این مونوگرافی ها که در سال 1342 توسط دانشگاه تهران منتشر شده است مونوگرافی ئی از جزیره خارک توسط دکتر خسرو خسروی به کتابنگاری زیر است :
خسروی ، خسرو . جزیرهء خارک در دورهء استیلای نفت . چهارمین شماره از دفترهای مونوگرافی ، ( بی چ ) . تهرات : انتشارات مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی . شمارهء یازده . چاپخانه دانشگاه . شهریور 1342 . 142 صفحه .
سه شنبه 30 دی 1393برچسب:پرده داری ، بچه داری ، طب سنٌتی ، برآوردن حاجت ، خوابگزاری ، تفآل ، دیدنی های ایران ، صادق هدایت ، انجوی شیرازی ، علیرضا آیت اللهی ، فرهنگ مردم , :: 4:2 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
منابع فرهنگ مردم (فولکلور) و مردم شناسی ایران نزد صادق هدایت
سالهای 1342 و 1343 سالهائی بود ند که از طرفی برخی از معلمان ادبیاتمان چون ابرقوئی و صبور ، و حتی مدیردبیرستانمان ، آقای طباطبائی ( چون آقای ناصر مهریزی مدیرقبلی دبیرستان ) و ناظممان ، آقای مشروطه ، مرا به فعالیت های ادبی تشویق می کردند ، و از طرف دیگر شهرت صادق هدایت در ایران به شهرستانها رسیده و در آنجا نیز خیز بر می داشت .
حال ( قبل از اینکه حاجی آقا و دیگر کتاب ها شهرت یابند ) دو کتاب ، یکی به صورتی مستقیم تر مربوط اه فرهنگ مردم و دیگری به صورتی غیر مستقیم تر به آن مراوط می شدند و در دسترس بنده بودند .
به صورتی غیر مستقیم تر :
- هدایت ، صادق . علویه خانم و ولنگاری که شامل مقاله ای از هدایت در باره « فرهنگستان زبان ایران » و نیز پرده داری و معرکه گیری در ایران آمده است .
- هدایت ، صادق . نیرنگستان . شامل :
-آداب و رسوم بچه داری
- آداب ناخوشی ها
- برای برآمدن حاجت ها
- خواب
- مرگ
- تفآل ناشی از اعضای بدن
- احکام عمومی
- دستور و احکام علمی
- جاها و چیزهای مشهور
- افسانه های عامیانه
که این کتاب یکی از منابع بسیار ارزشمند فرهنگ مردم در ایران به شمار می رود . اکثر کتاب های صادق هدایت برخاسته از فرهنگ مردم ایران هستند ؛ به اضافه ی آنکه کویا نخستین قواعد جمع آوری فولکلور را وی در فرانسه جمع آوری کرده ، به فارسی ترجمه کرده و در اختیار سید ابو القاسم انجوی شیرازی نهاده است که به این اعتبار صادق هدایت را بنیانگذار مطالعات فرهنگ مردم در ابران هم ذکر کرده اند (1)
(1)
انجوی شیرازی کتابچه ای محض راهنمای فرهنگ مردم تهیه دیده بود که مدعی بود نوشته صادق هدایت است ؛ امٌا با وجود این ادعا هیچگاه حاضر نشد آنچه را که مدعی بود به خط شخص صادق هدایت است به من و امثال من نشان دهد . کتابچه هم در آخرین روز همکاری من با مرکز فرهنگ مردم ، تابع سازمان رادیو - تلویزیون ایران ، در زمستان 1355 ، به سرقت رفت و شاید یاد آوری این موضوع نیز خالی از لطف نباشد که به دلیل برخی از رفتارهای انجوی و اتفاقاتی که در آن مرکز رخ می داد برخی نام آن را « مرکز نیرنگستان » نهاده بودند !
یک شنبه 28 دی 1393برچسب:, :: 12:46 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
جستجوی وسیله ای برای گذراندن اوقات فراغت و بیشتر به دلیل کنجکاوی ، یا فقط برای سرگرمی ، سبب می شود مردم شناسان یا کسانی که بعدا" مردم شناس می شوند به سوی مقالات ، گزارش ها ، و به خصوص کتاب هائی جلب شوندکه مجموعا" ارزشی منفی دارند ؛ یا بی ارزش و کم ارزش اند ، و در خصوص کتاب های اخیر الذکر که البته شاید به خواندنشان بیارزد (1) ، و درصورت مورد اعتماد بودن در استناد شاید مطالبی از آنان استحصال شود ؛ مثلا" به نظر ما :
- علی اصغر مهاجر . زیر آسمان کویر .
در همین ردیف مقالات باستانی پاریزی شیرین و سرگرم کننده ؛ و در عین حال تا حدود زیادی قابل نقل و استناد اند .
برخی از منابع مورد استفاده ی مردم شناسی که در سالهای نخستین دهه ی 1350 ، یعنی 1340 - 1341 و 1342 منتشر شده اند عبارتند از :
- وزیری کرمانی ، احمد علی خان . تاریخ کرمان
- کلانتر ضرٌابی ، عبدالرحیم ( سهیل کاشانی ) . تاریخ کاشان
- مستوفی ، عبدالله . شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره قاجاریه
- شمیم ، علی اصغر . ایران در دوره سلطنت قاجار
به نظر ما نمی توان به مردم شناسی در یک محل و منطقه پرداخت بدون آنکه از تاریخ اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی آن مطلع بود ( و البته به شرط آنکه آنچه را که در تاریخ و فرهنگ یک مردم آمده است عینا" فرهنگ کنونی آن مردم که اصل موضوع مردم شناسی است به حساب نیاوریم . ) .
- کیا ؛ صادق ( زیر نظر ) زناشوئی در آئینه ورزان
(1) . مرحوم دکتر محمود روح الامینی از اینکه برخی چنین کتای هائی را مستقیما" از منابع مردم شناسی می شناسند به شدٌت گله داشت .
شنبه 27 دی 1393برچسب:, :: 9:22 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
قبلا"بنویسم که فضل الله صبحی مهتدی ، بگمانم بین سالهای 1339 تا 1342 « قصٌه ظهرجمعه » رادیو ایران را می گفت و من هم گاه ، و اغلب سر سفره ناهار که رادیو باز بود ، آن ها را گوش می کردم . گاهی به نام قصٌه هائی که در حال فراموشی کامل بودند ، طول و تفصیل زیادی داشتند ، و ... اشاره می کرد و از شنوندگان می خواست که اگر آن قصٌه ها را می دانند برایش بفرستند که من هم چند قصٌه را از یزد برایش فرستادم . یادم می آید یک روز نام قصٌه ای بنام رطل دوغ پشم بوغ .... با چیزی شبیه به این را برد که من حتی معنی نامش را درست نفهمیدم و قاه قاه خندیدم که این دیگر چه قصٌه ای است ؟! . پدرم گفتند چنین قصٌه ای وجود دارد و مادرشان پنجاه سال قبلش که اواخر حکومت قاجار بوده است برایشان تعریف کرده است و شاید هنوز هم به خاطر داشته باشد . ...
مادربزرگم ، مادر پدرم ، مرحومه بی بی رباب آیت اللهی ، پدرم ، مرحوم آقاشیخ جواد آیت اللهی ، دائی پدرم ، مرحوم آقا سید مهدی آیت اللهی ، و مرحوم محمد زرکش در آن حوالی سال 1339 - 1342 از جمله ی اشخاص بسیار پر حافظه و خوش بیان بودند که مطالبی فولکلوریک و تاریخی را به خوبی نقل می کردند و من هم در آن دوره نوجوانی و نامجوئی و شهرت طلبی برخی از آنها را به مقتضای خواست مطبوعات آن زمان یادداشت می کردم و برایشان می فرستادم .
چند قصٌه را هم ، که مادربزرگم با آب و تاب برایم تعریف کرده بود و فکر می کردم هیچکس کامل تر از او روایت نکرده است ، برای مرحوم صبحی مهتدی فرستادم که می گفتند در یک برنامه ، که شخصا" گوش نکرده ام ، نوشته من را از یهترین ها ، یا بهترین روایت ، معرفی و تشکر کرده است که البته متاسفانه خود من آن برنامه را گوش نکرده ام .
نقش صبحی مهتدی در تهیه امنابع اطلاعاتی مردم شناسی ایران ، علاوه بر کتاب هائی که در مجموعه افسانه ها چاپ کرده است ، در اینجاست ...
البته بعدا" ، بگمانم زمستان 1345 ، که برخی ازما دانشجویان دانشگاه تهران را برای بازدید از رادیو ایران بردند ، و از جمله در آنجا از بخش برنامه فرهنگ مردم هم که مرحوم سید ابو القاسم انجوی شیرازی در آن حضور داشت بازدید کردیم ، متوجه شدم که قصٌه ها نزد انجوی شیرازی بود . وی به من قول داد کپی هائی از آنها به من بدهد و تا یهار 1356 که در ایران و در ارتباط گاه به گاه کاری با وی بودم بر سر قولش بود ولی هیچگاه به قولش عمل نکرد ! .بگمانم چون صبحی با صادق هدایت ، راهنمای انجوی در فولکلور ، و انجوی رابطه خوبی نداشته است انجویآثاروی راپس از استفاده از بین برده باشد که البته چنین رفتارهائی نزد انجوی کم نبود ...
پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:, :: 8:29 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
در سالهای 1340 - 1339 و بیشتر در دهه ی 1350، ما جوانان در « مطالعاتی برای پرکردن اوقات فراغت خود » بیشتر به سوی کتاب های مقتضای سنٌ خود جلب می شدیم :
- کتاب های قصٌه یا به اصطلاح قصٌه های قدیمی ایرانی
- کتاب های داستان ها و نوول های ایرانی و خارجی
- کتاب های شعر ؛ به ویژه شعرهای عاشقانه
- کتاب های تاریخ ، به ویژه تاریخ اجتماعی و فرهنگی زادگاه خود و ایران
- سفرنامه ها که درکتابخانه های یزد کم بودند و از دیگران قرض می گرفتیم ( آن زمان در تهران اینگونه کتاب ها را که معمولا" فقط یک بار خوانده می شوند کرایه می داده اند ) .
- کتاب های فولکلوریک به طور کلٌی و کشیده می شدیم به سوی کتاب های جغرافیائی و غیره که آنها نیز به این نوع از کتاب ها اضافه می شدند ....
ضمن آنکه ( اگرچه در سال 1340 من به دلیل بیماریی ناشناخته در یزد ، و کم توانی جسمانی حاصل از آن ، آزاد گذاشته شده بودم و چندان تحصیل نمی کردم ... ) به رشته ی تحصیلی بسیار مورد علاقه ی من ، رشته ادبی ، هم مربوط می شدند ؛ و بنابر این در سال 1342 و به خصوص در سال 1343 کتاب هائی که می خواندم ، تا آنجا که به یادم می آید و ذهن خود را در فراموشی یا اشتباه با تاریخی از مطالعه بعد از آن صائب نمی دانم ، چنین کتاب هائی بودند :
- عبدالحسین آیتی . آتشکده یزدان
- سید عبدالحجة بلاغی . تاریخ نائین
- سرپرسی سایکس . هشت سال در ایران
- محمد بهمن بهمن بیگی . عرف و عادت در عشایر فارس
- جلال آل احمد . سه تار
- محمد تقی دامغانی . احوال شخصیه زردشتیان ایران
- علی خوروش دیلمانی . جشن های باستانی ایران
- یحیی ذکاء . لباس زنان ایران ...
- بیات اروج بیک . دون ژوئن ایرانی
- محمد علی جمالزاده . یکی بود یکی نبود .
- صبحی فضل الله مهتدی . افسانه های کهن
در فولکلور تا حدودی مدیون صبحی مهتدی هستم که بعدا" خواهم نوشت ؛ امٌا در نقل تاریخ مطالعه کتاب ها توسط خودم ، مسلما" اشتباهاتی دارم که خواهشمندم مرا ببخشید . اصل بر ذکر چگونگی مردم شناس شدن یک ایرانی و برخی از منابع حاوی اطلاعات و مربوط به مردم شناسی در آخرین سالهای دهه 1340 است .
سه شنبه 23 دی 1393برچسب:, :: 7:57 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
سرگرمی ، مطالعه ، ادبیٌات شفاهی ، فولکلور ، تاریخ فولکلور ، فرهنگ ، مردم شناسی ...
باید از تمام مردم شناسان جهان پرسید که :
چگونه مردم شناس شدید ؟
نویسنده حاضر که هنوزهم آنچنان مردم شناس نشده است ، از ابتدا قصد مردم شناس شدن نداشت ، و اصولا" وقتی در نوجوانی و جوانی به راه مردم شناسی افتاده بود نمی دانست که مردم شناسی چیست .
اوقات فراغت و جستجوی سرگرمی برای گذران آن ! وی را از جمله به مطالعات ادبیات شفاهی - فولکلور - وتاریخ فرهنگی شهر زادگاه خود سوق داد که به علاقه ی وی به مردم شناسی و کوشش هائی در این راه منجر گردید .
کتابهای مورد مطالعه اش تا آنجا که به یاد میآورد طی دوره 1339 - 1343 عبارت بودند از :
( البته صرفنظر از داستان های حسین کرد شیستری - امیر ارسلان نامدار - مختارنامه - چهل طوطی و... حتی برخی از داستان ها جمالزاده و محمد حجازی و... )
- کرمانی ، کوهی . افسانه های روستائی
- براون ، ادوارد . یک سال در میان ایرانیان
- تاورنیه . سفرنامه تاورنیه .
- دروویل ، گاسپار . سفرنامه دروویل
- شاردن . سیاحتنامه شاردن که در ده جلد است .
- سایکس ، سر پرسی ( ژنرال ) . سفرنامه ژنرال سر پرسی سایکس یا ده هزار میل در ایران .
- سروشیان ، سروش . فرهنگ بهدینان
- کسروی ، احمد . تاریخچه چپق و قلیان
- برخی از کتاب های میهنی - تاریخی
و به خصوص :
- دهخدا ، علی اکبر . امثال و حکم .
...و یکی - دو کتاب از امیر قلی امینی که متاسفانه نامشان را به یاد نمی آورم .
چهار شنبه 3 دی 1393برچسب:, :: 11:59 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
مصاحبه معمولا" روشی است که مارا به یاد فعالیت های روزنامه نگاری می اندازد ؛ امٌا یکی از مهم ترین روش های انسان شناسی و مردم شناسی است ؛ منتهی در اینجا سؤالات متعدد با فرض رسیدن به نتیجه ای معینوجود ندارد ؛ بلکه به اصطلاح « مصاحبه آزاد » است ؛ و چه بسا پرسش شونده در پاسخ یک سؤال به نقل ، روبیت و شرح و تفصیل چندساعته موضوع بپردازد ؛ که ، معمولا" ، اگر ضبط نشود طبیعی تر صحبت می کند .
بهتر است با تذکر دادن ها و سؤال کردن های پیاپی آرامش ، ریتم و اعتماد به نفس راوی را نیز به هم نزنیم .
مصاحبه کننده باید یا تند نویس باشد یا حافظه ای قوی داشته باشد .
روشهائی برای مصاحبه وجود دارد که در اسناد و مدارک یا به اصطلاح کتابها و مقالات مربوطه آمده اند . امٌا به نظر می رسد بهترین روش همان طرح یک سؤال و آزاد نهادن پاسخگو تا انتهای پاسخ باشد تا بعدا" با س>الاتی دیگر نزد وی و امثال وی مطلب مورد نظر تکمیل شود؛ و این همان فعالیتی به اصطلاح مردم شناسانه است که در دوره جوانی ، از حدود 1340 تا1346 ( که در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی به صورتی پاره وقت - دانشجوئی شاغل شدم ) داشته ام و بعدا" به تکمیل نتایج پرداخته ام . در این راه امروز دینی به کسانی دارم که پاسخگوی بنده بوده اند ؛ به خصوص :میرزا جواد آیت اللهی - بیبی رباب آیت اللهی - سید مهدی آیت اللهی - آقا جعفر آقا آیت اللهی _ حاج میرزا کاظم آیت اللهی - آقا میرزا باقر آیت اللهی - بی بی صدیقه آیت اللهی - آقا شیخ مهدی آقا شریعتمداری - آقا سید محمود آیت اللهی - اصغر آقا اتحادیه - آقا سید احمد آیت اللهی - آقا علیرضا وثوق - حاج محمد علی پاپلی - حاج جواد پاپلی - آقای صدر آبادی - محمد زرکش - محمدِ اکبرِ حسینِ رضا - استاد علی اکبر نجار باقی آبادی - رستم ( زرتشتی ) آقای مهربان ( زرتشتی ) - آقای فصاحت (دفتر یار ) - آقا محمد علی موحدی -و...همه در یزد .
سه شنبه 2 دی 1393برچسب:غریزه مردم شناسی ، استعداد مردم شناسی ، هنر مردم شناسی ، بینش مردم شناسی ، مردمی بودن ، هنر مردم شناسی, :: 6:38 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
انسانشناسی ، و به خصوص مردم شناسی ، غریزی است ، ذاتی است ؛ هنر است .
در مردم شناسی ، علاقه مندی به موضوعات مردم شناسی را شرط نخست می بینم .
حافظه ی قوی می تواند شرط دوٌم باشد .
... و به این دو ، شمٌ مردم شناسی اضافه می شود .
برخی این شمٌ را هنر می نامند .
امٌا هنر مردم شناسی در « روش های شناخت مردم » تجلٌی می کند : تکنیک ها ، تاکتیک ها ، خط مشی ها ، استراتژی ها ... ( متد ها ) .
طبیعتا" اگر آموزشی صحیح از استادی که خود مردم شناس و دارای آموخته های معتبر باشد ، هم ببینیم ، از مردم شناسی دیگران و تجربیات حاصله شان هم بهره میبریم ...
... و این همه وقتی تحقق می یابد که عملی شود ؛ یعنی مشتاق مردم شناسی خود به مطالعه و تحقیق بپر دازد .
مردمشناسی که سالهاست مردم شناس است ؛ در این رشته تحصیل کرده است ، دکترا گرفته است ، استاد دانشگاه شده است ، و...و...و... حتی یک کار بکر و مردم شناسی حقیقی ارائه نداده است ، دکتر هست !( که خدا می داند تزش تا چه حد واقعا" یک تز بوده است ؟! ) ، استاد دانشگاه هم هست ، چه بسا مترجم و مؤلف هم هست ! امٌا مردم شناس ؟ ؛ نه مسلمٌا" ! .
در مقابل ، یکنفر عوامی ، یا غیر عوامی و مشغول و متخصص در رشته ای دیگر ، که نوشته ای بکر و بدیع در « تحلیل » ( که ضروری است ) گوشه ای از زندگی مردم ، یا حتی فقط توصیف دقیق ( جامع و مانع ) و کارآی ز ندگی ایشان داشته باشد ، مردم شناس است یا لااقل مردمنگار است ...
... و از اینجا بود که بنده ی کمترین قبل از اینکه در سال 1344 وارد دانشگاه تهران شوم ، و دروسی مستقیم یا غیر مستقیم در حوزه مردم شناسی به عنوان واحد درسی انتخاب کنم ، در مسیر مردم شناسی قرار کرفته بودم ...
پدرم هیچ مطلبی در باره مردم شناسی ننوشته بود و احتمالا" جائی هم نخوانده بود ؛ امٌا همین که موضوعی از مردمشناسی را مطرح می کردم عملا" ، و به سبک خاصٌ خود ، به من تدریس می کرد ؛ وی از کسانی بود که :
مردم دوست هستند
به زیر و بم زندگی مردم توجه دارند ،
قدرت تحلیلشان ذاتا" بالاست ؛ و استعداد ربط دادن هر امر اجتماعی به امری دیگر ، تحول آن طی عصر حاضر ، چرائی و به اصطلاح فایده ی آنها و... را دارند ...
غالبا" دارای حافظه ای قوی هم هستند
قدرت بیان سلیس دارند و مطلب را به خوبی پرورده ارائه می دهند
و تخصص و شغل پدرم در روحانیت ( معقول و منقول ، به ویژه فقه ، حقوق و تاریخ ) و ارتباط مداوم با مردم شهر و روستا و طایفه چند هزارنفریش ... از وی یک « استاد » ساخته بود ( نه چون برخی از به اصطلاح استادان مردم شناسی کنونی که تقریبا فقط با خانواده خود مرتبط اند و آنهم هرگاه مشغول تلویزیون و اینترنت و... نباشند فقط در اتوموبیل خودشان رفت و آمد می کنند ، و نه تنها حوصله مراوده با دانشجویان و سایرین را ندارند که ذاتا" مردمگریز اند ! ) . گاهی که برخی از گفته های پدرم را برای دکتر محمود روح الامینی و سایر استادان مردم شناسی دهه های 1350 و 1360 دانشگاه تهران نقل می کردم با تعجب به تحسین می نشستند ...
مردم شناسی فقط آنچه که فلان محقق معروف در فلان دیار غریب و مربوط به مردمی غیر از مردم ما گفته است ، نیست ....
جمعه 30 آبان 1393برچسب:فولکلور ، ادبیات شفاهی ، قصه های محلی ، آقا شیخ مهدی آقا شریعتمداری ، کریم کشاورز ، جلال آل احمد, :: 2:20 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
یکی از کسانی که مرا در ایام نوجوانی به جمع آوری قصٌه های یزدی تشوبق می کرد شوهر خواهرم ، آقا شیخ مهدی آقا شریعتمداری ، بود . وی و خانواده اش طی 1309 تا 1320 که کریم کشاورز در یزد بوده است ( و بگمانم در تبعید ، در یکی از خانه های اجاره ای شان سکونت داشته است ) در معاشرت مداوم با وی بوده اند ، و در جمع آوری فولکلور یزد کمک هائی به وی کرده بودند .
کریم کشاورز ، فرزند ملک التجار یزدی ، نماینده اسبق رشت در مجلس شورای ملی ، نژادا" یزدی و علاقه مند به یزد ؛ در ضمن علاقه مند به ادبیات شفاهی ایران زمین بوده است چنانکه کتاب افسانه های کردی را نیز به فارسی ترجمه کرده بوده است ....
... امٌا هربار شوهر خواهرم یاد آوری می کرد که « جمع آوری فولکلور و از آنجمله قصٌه های محلی ، نوعی سرگرمی است ؛ و گمان نمی کنم فایده ای داشته باشد » ؛ و البته در این راه حتی الامکان راهنمائی هائی نیزبرایم داشت ؛ گرچه دبیر ریاضیات بود ... امٌا چنان در ادبیات نیز وارد بود که یک روز در سال 1345 که در کلاس آئین نگارش دانشگاه تربیت معلم غیبت داشت و بنده قاچاقی به آن کلاس رفته بودم تا افتخار آشنائی با جلال آل احمد را بیابم ؛ آل احمد به من گفت : آقا شیخ مهدی علاوه بر سوژه های نابی که می یابد نثر خاصی هم دارد که می تواند بنیانگذار یک مکتب ادبی شود .
چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:فولکلور ، محمد علی جمالزاده ، امیر قلی امینی ، علامه دهخدا ، صبحی مهتدی ، آقا سید علیمحمد وزیری ، آقا سید علی آیت اللهی, :: 9:57 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
در راه فولکلوریست شدن ...
سال 1336 آقای مرآت ، مدیر دبستان چهار منار یزد که معلم انشاء ما در سال ششم دبستان هم بود ، یکی از مشوق های من در باصطلاح « یزد شناسی » گردید .وی که می دید من در هندسه و به خصوص حساب ، و مجموعا" در تحصیل ، « زیر صفر » و پس از معدل گیری های آخر هر هفته رقیب آخوند زاده ای دیگر بنام «ع» و آخوند زاده ای سوم ، که از خویشان نزدیک مدیر هم بود ، بنام « ک » هستم امٌا در انشاء به شدٌت با بهروز احسانی ( بعدها خلبان ؟ ) نفر دوم کلاس و به خصوص محمد مدرس زاده ، نفر اوٌل کلاس ( بعدها استاد دانشگاه صنعتی شریف ) رقابت می کنم مرا در انشاء نویسی با موضوعاتی خاص که مثلا" از دیگران کمتر بر می آمد نیز تشویق میکرد ؛ از جمله : بازارخان ( مرکز پارچه فروشی یزد ) را توصیف کنید ! ، وضع یک حمٌام عمومی در روز جمعه را شرح دهید ؛ و البته موضوعاتی مثل اینکه « استاد علم کردن » یعنی چه ؟.
از پدرم که پرسیدم گفت : این حرف ها در کتاب هائی مثل کتاب « کلثوم ننه » آمده اند ...
از عمویم که خیاط بود پرسیدم ؛ مغازه خیاطیش پاتوق بزرگان فامیل بود ، آقا شیخ احمد اوقاف که حاضربود گفت برو کتابخانه جستجوکن . در کتابخانه ی شرف الدین علی یزدی به کمک آقای خلدی ، کتابدار آنجا ، چیزی نیافتم . خود آقای خلدی یاد آوری کرد که کتابخانه ی وزیری یزد هم وجود دارد ! .
سال قبلش ، 1335 ، که در دبستانی نسبتا" نزدیک تر به آن کتابخانه تحصیل می کردم ، یعنی دبستان حکمت در محله ی لب خندق ، چند مرتبه به آن کتابخانه رفته بودم که بگمانم شعرهای وحشی بافقی، و فرخی یزدی و... را بخوانم . در آن کتابخانه آقای ضیافتی ، کتابدار آنجا ، مرا راهنمائی کرد که چنین متلی در کتابی از امیر قلی امینی وجود دارد ، که مشغول مطالعه شدم .
حجت الاسلام والمسلمین آقا سید علیمحمد وزیری ، بنیانگذار و رئیس هیئت امنای کتابخانه ، و آقا سید علی آیت اللهی که بگمانم پس از ایشان فعالترین عضو هیئت امناء بودند ، گاهی به درون کتابخانه که معمولا" یکی - دونفر بیشتر کتابخوان نداشت ومخارجش وسیله ی انتقاد از آقای وزیری شده بود ! سرکشی می کردند مرا به کتابخوانی تشویق می کردند که آقا سید علی بیشتر تاکیدشان بر ادبیات و به ویژه کتابهای تاریخی بود ، امٌا آقای وزیری ( که گویا از طلبه های مبرٌز پدربزرگم حجت الاسلام والمسلمین حاج میرزا علی بوده اند و حتی موقع تشییع جنازه ایشان نوحه خوانی جلوی هیئت سینه زنی را شخصا" بر عهده گرفته اند ) می گفتند پدربزرگِ علیرضا هم اخلاقش این بود که از هر چمن کلی بچیند ....
دونوع کتاب و مقاله و به طور کلٌی نوشته هامرا به صورتی مستقیم یا غیر مستقیم ، به متون فولکلوریک رهنمود شدند :
- کتابهای امیرقلی امینی ، علٌامه علی اکبر دهخدا ( به خصوص امثال و حکم ) ، و... که ازسال 1337 از نوشته هایشان در نشریه ای دیواری که برای دبیرستان پهلوی ( به کمک ایرج فروهر ) می نوشتم هم استفاده می کردم .
- کتابهای شعر نسیم شمال و داستان کوتاه جمالزاده و دیگران و بعدا" از 1345 جلال آل احمد و نیز صادق هدایت .
- به داستانهای ظهر جمعه ی صبحی مهتدی هم گوش می دادم ؛ و به این ترتیب به خط « اندکی فولکلوریست » شدن افتادم : میهن دوستی و به خصوص نوعی شوینیسم - فرهنگدوستی - کنجکاوی - عشق به مطالعه - خودنمائی ایٌام نوجوانی و جوانی - شهرت طلبی - دسترسی نسبی به امکانات و البته تشویق بزرگترها .
دو شنبه 24 تير 1392برچسب:اسناد و ندارک , انسانشناسی , مردم شناسی , فرهنگ , نیرنگستان, :: 11:3 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
نخستین اسناد و مدارک انسانشتاسی و مردم شناسی تاریخی ( تاریخ فرهنگ ) ایران (3)
نیرنگستان
صادق هدایت را می توان به درستی پدر مطالعات « فرهنگ مردم » ( فولکلور ) ایران دانست که در سال 1305 مقاله ای در باره « جادو گری در ایران » ( ترجمه و منتشر در سال 1310 در مجله جهان نو ) در مجله ای در فرانسه نوشته است و در 1310 کتاب اوسانه از وی در این حوزه منتشر شده است . امٌا مهمترین اثر مطالعاتی وی در این زمینه را کتاب نیرنگستان ، منتشره در سال 1312 می دانند .
نیرنگستان صادق هدایت حاصل برهه ای از تاریخ ادبیات ایران است که سیاست ملی گرائی حاکم بوده است ، غالب مردم از آن پیروی می کرده اند ، و نویسندگانی بسیار با رغبت کامل و آگاهانه ، یا در همرنگی با جماعت ، در این قلمرو فعٌال شده اند .
هدایت در نیرنگستان به مفهوم یک « فرهنگستان عامٌه » یا مجموعه ای از « فرهنگ مردم » ایران به تحلیل تاریخی برخی از مشهور ترین و عمومی ترین عقاید عامٌه مردم ایران ، و ریشه یابی آنها در آثار باقیمانده از فرهنگ پیش از اسلام ، ایران پرداخته است ؛ و هدف خود را در ابتدای کتاب به این نحو تشریح کرده است :
«كاوش و تحقيق درباره اعتقادات عوام…، نه تنها از لحاظ علمي و روانشناسي قابل توجه است بلكه برخي از نكات تاريك فلسفي و تاريخي را برايمان روشن خواهد كرد و پس از تحقيق و مقايسه اين خرافات با خرافات ساير ملل ميتوانيم به ريشه و مبدأ آداب، رسوم، اديان، افسانهها و اعتقادات مختلف پيببريم. زيرا همين قبيل افكار است كه همه مذاهب را پرورانيد، ايجاد نموده و از آنها نگهداري ميكند، همين خرافات است كه گلة آدمي زاد را در دورههاي گوناگون تاريخي قدم به قدم راهنمايي كرده و تعصبها، فداكاريها، اميدها و ترسها را در بشر توليد نموده است و بزرگترين و قديميترين دلداري دهنده آدميزاد به شمار ميآيد و هنوز هم نزد مردمان وحشي و متمدن در اغلب وظايف زندگي دخالت تام دارد.» (نيرنگستان، ص9)
فصول نیرنگستان عبارتند از :
آداب و تشریفات زناشویی- تاریخچه- زن آبستن- اعتقادات و تشریفات گوناگون- آداب ناخوشیها- برای برآمدن حاجت ها- خواب- مرگ- تفال ناشی از اعضای بدن- تفال، نفوس، مروا، مرغوا- ساعات، وقت، روز- احکام عمومی- دستورها و احکام عملی- چند اصطلاح و مثل- چیزها و خاصیت آن- گیاهها و دانه ها- خزندگان و گزندگان- پرندگان و ماکیان- داو ودد- بعضی از جشنهای باستان- جاها و چیزهای معروف- افسانههای عامیانه- گوناگون-[۱]
*
آثاري كه هدايت در زمينه فولكلور گردآورده و نوشته است به شرح زير ميباشد:
- نيرنگستان
- اوسانه
- ترانههاي عاميانه
- متلهاي فارسي
- فلكلر يا فرهنگ توده
- طرح كلي براي كاوش فلكلر يك منطقه
- قصهها و افسانهها
- ترانهها
- امثال و اصطلاحات محلي
- وغ وغ ساهاب
شنبه 14 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:26 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
تابستان 1335 ، یعنی همان تابستانی که سیلی مهیب در منطقه هدش و تزرجان یزد جاری شد ، علاوه بر نقٌال ها که بیشتر عصرها در محلٌ سرچشمه قنات دوازده امام تزرجان به نقٌالی یا نقل قصٌه ای مشهور و غالبا" قبلا" مکتوب ، می پرداختند ؛ عمویم ، میرزا باقر ، که برخی به وی شیخ باقر هم می گفتند ، سه چهار تا قصٌه ی خود ساخته داشت که برای دوستان و نزدیکان مثلا" در محلٌ سرچشمه قنات باقی آباد ، تعریف می کرد ؛ و به مقتضای سنٌ و شهرت طلبی ! بنده هم در آرزوی چنین مزیٌتی بودم .
عموی نامبرده ام راهنمائی کرد که برای قصٌه ساختن ابتدا باید قصٌه هائی متعدد بخوانی که فقط به قصٌه های مشهور مورد استفاده نقٌالان چون قصٌه های شاهنامه - امیر ارسلان - حسین کرد شیستری - مختارنامه - چهل طوطی و امثال آنها ختم نمی شوند ؛ و لابد کتاب هائی در کتابخانه ها وجود دارند که ...
زمستان همان سال 1335 معلٌم موسیقی ما در دبستان حکمت ، آقای حسینی ، قصٌه ای ساخته بود بنام « دَبَه گَلِ میخ » که در کلاس ما ، کلاس پنجم ، هم تعریف کرد .
در پی این قصٌه شنیدن ها و تمایل به قصٌه نویسی در سال 1335 ، به راهنمائی جوانترین عموهایم که نامبرده و میرزا مهدی و میرزا محمود باشند به کتابخانه وزیری یزد می رفتم و به جستجوی کتاب های قصٌه و قصٌه خوانی که کتابدار آنجا ، آقای ضیافتی ، کتاب هائی از قصٌه و فولکلور و امثال و حکم و... به من معرفی کرد که همه را خواندم . وی ذکری هم از کتابی مشهور به نام نیرنگستان کرد که هیچگاه به دست من نرسید .
آنچه مرا به این کتاب ، که بخشی از شناخت فرهنگ مردم ایران را هم در بردارد ، تشویق می کرد این بود که بخش هائی از آن در مجلٌه - هفته نامه های رایج آن زمان ( اطلاعات هفتگی - سپید و سیاه - تهران مصور - روشنفکر - امید ایران - فردوسی - و... بعدها زن روز ) چاپ و منتشر می شد که آن هفته نامه ها را خواندنی تر می کرد .
چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 12:15 قبل از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
دو شنبه 19 فروردين 1392برچسب:, :: 9:31 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
چون در کودکی و نوجوانی ، در اوج کنجکاوی در زندگی روزمره در سبک زندگی و تفاوت های آن بین مردمان کوناگون ، در یزد زندگی می کردم ؛ و به موازات ان که این تفاوت را بین سبک زندگی مردم شهر و سبک زندگی روستائیانی که هرتابستان ، و به منظور گذران در ییلاق ، بین آنان در باقی آباد طزرجان یزد ، می دیدم و برانداز می کردم ، و به دلیل اینکه زرتشتیان یزد برای بسیاری از امور خود به دفتر پدرم می آمدند و متوجٌه تفاوت های لباس و به طور کلٍی ظاهر و زبان و رفتار آنان با مسلمانان یزد می شدم به این فکر افتادم که چرا زرتشتیان چندان علاقه ای به صنعت و بازرگانی ندارند ؟ ؛ و با وجود تموٌل کافی به این امور نمی پردازند ؟ برعکس ، علاقه ی خاصٌی به کشاورزی ، و شاید به همین دلیل ، به زمینداری و مستغلات داشتند .
ورود مکرر به « باغ و خانه » های زرتشتیان در مزرعه احمدخان ، که درمرز غربی باقی آباد و تقریبا" چسبیده به آن قرار داشت ، و برای خرید اقلام متفاوتی از میوه ها از آنان به کنه زندگی ظاهریشان وارد می شدیم ، ونظر به محبتی صمیمانه که همیشه به خانواده بزرگ ما ، یعنی احفاد پدربزرگ پدریم داشتند مارا می پذیرفتند ، کنجکاویم نسبت به آنان بر انگیخته شد تا آنجا که وقتی خواستم در باره شان مطالعه کنم و کتاب و مقاله بخوانم یکی شان که بگمانم خود سواد خواندن و نوشتن نداشت کتاب بندهشن را به من معرفی کرد .
من این کتاب را که قبل از اسلام تالیف شده است ندیده ام ؛ امٌا به گمانم یکی از قدیمی ترین منابع تاریخی انسان شناسی و مردم شناسی ایران و تاریخ فرهنگ این کشور باشد ، چنانکه نوشته اند شامل است بر :
- جهان بینی و جهان شناسی ایرانیان باستان
( آفرینش جهان و انسان ... )
- افسانه های پیشدادیان و کیانیان که بعدا" در شاهنامه آمده است
- شهرهای بزرگ ایران
و...
که صادق هدایت ( که امروز سالروز درگذشت اوست ) سال ها قبل از آن به این کتاب و سایر کتاب های باقیمانده از قبل از اسلام پرداخته است و قصد تهیٌه فرهنگستانی از آنها داشته است که بعدا" شرح خواهیم داد .
یک شنبه 18 فروردين 1392برچسب:, :: 6:7 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
جایگاه خدا نزد مردم یزد در کودکی برایم عجیب بود . آموزش دینی به ما کودکان در آن زمان و در آن شهر ، به ویژه به من و امثال من که روحانی زاده بودیم ، بسیار بیش از آموزش دینی کنونی ، همه جانبه و از خانه گرفته تا کوچه و مهد کودک و دبستان و مجالس عمومی مذهبی و غیر مذهبی بود .
همه از خدا و پیر و پیغمبر صحبت می کردند ؛ امٌا رفتار زنی از کارگران مهدکودک ما در سال 1328 ؟ ، یا به زبان آن روز کودکستانِ ما که نامش « همت » بود ، را هیچگاه فراموش نمی کنم که می گفت « من اگر از خدا بخواهم » ، « من اگر گوشه چشمم را به خدا بکنم » و... به زبان بی زبانی خودش را نماینده و نایب خدا بر روی زمین می دانست .
از نزدیکانم نیز کسانی بودند که می گفتند « من اگر گوشه چشمی به خدا بکنم » یا مردانی بودند که سر هر کاری می گفتند « اگر خدا بخواهد » و یا اگر کار صورت نمی گرفت می گفتند : « خدا نخواست ! » .
چنان دعا یا نفرین می کردند که انگار وقتی آنان به یکی می گویند « پیر شوی » تقریبا" به طور مسلم او جوانمرگ نمی شود یا وقتی می گویند « خدا مرگت بدهد » طولی نمی کشد که می میرد ؛ و این یکی وقتی بود که دیگر خودشان را آنقدر ها هم جانشین خدا نمی دانستند و فقط به صورتی به خود جنبه تقدس داده نزدیک به خدا و مستجاب الدعوه معرفی می کردند . اگر از هر صد نفرینشان حتی یکی هم کار گر نمی افتاد باز هم دست از نفرین کردن بر نمی داشتند . شاید به این دلیل که واکنش در باره هر موضوعی را ضروری می پنداشتند و چون زورشان به کار دیگری نمی رسید نفرین می کردند .
بعدها در تاریخ خواندم که قبل از همه پادشاهان ما خود را « سایه خدا » ، و به عبارت دیگر قائم مقام و جانشین خدا بر روی زمین معرفی می کرده اند و در پس ِ آن چه ظلم ها که بر مخاوقات خدا روانمی داشته اندخود بزرگ بینی » و « ریاکاری » گویا از همهن سه هزارسال قبل هم بین مردم ما وجود داشته است و به غیر از کوروش کبیر که یک استثناء است ؛ در سایر قدیم ترین آثار ما و به ویژه آثار باقیمانده از داریوش کبیر باقی مانده است ؛ و در مورد داریوش که بنابه برخی از منابع تاریخی پسر حقیقی کوروش کبیر را پسر دروغین و « غاصب » معرفی کرده است باید توجه داشت که باز برخی وی را دروغگوئی بزرگ هم برشمرده اند .
برای این چهار صفت « خود بزرگ بینی ن ، « ریا » ، « غصب » جاه و مال دیگران و « دروغ » گوئی بین مردم ایران شاید قدیم ترین کتیبه ها قدیم ترین منابع ما باشند ..
پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:انسانشناسی و مردم شناسی قبل از انسانشناسی و مردم شناسی , ابوریحان بیرونی , ناصر خسرو ,عمرخیٌام , بسحق اطعمه , محمدباقر مجلسی , آقا جمال خوانساری , کلثوم ننه ,, :: 10:20 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
از سال 1335 تا سال 1345 که گرایش هائی به جمع آوری و مطالعه فولکلور داشتم هنوز نامی از مردم شناسی به گوشم نخورده بود ؛ و موضوعاتی که امروزه بیشتر در حوزه مردم شناسی مطالعه می شوند تحت عنائین دیگری مورد مطالعه قرار می گرفتند : فرهنگ معنوی موضوعاتی چون افسانه ها و قصٌه ها در آثاری ادبی و از آنجمله اشعار فردوسی - مولوی - سعدی و.. موضوعات آداب و اخلاق و نظایر آنها در نوشته هائی بیشتر در نثر چون قابوسنامه ، و.... که البته نمی توان در اینگونه مطالعات ، و به طور کلٌی در اصل موضوع ، فرهمگ معنوی و فرهنگ مادٌی را ازیکدیگر جدا کرد . با این وجود شاید بتوان گفت : فرهنگ مادٌی در آثاری چون : ابوریحان بیرونی . تحقیق مال الهند در باره اخلاق و عادات مردم هند ، و نیز نوشته هائی در باره آداب و اخلاق ایرانیان ، جشن های ایرانی و... ناصر خسرو . سفرنامه عمر خیٌام . نوروز نامه بسحق اطعمه . در باره غذاهای ایرانی و طبیعتا" بیشتر شیرازی که خود از آن شهر بوده است . قطب الدین شیرازی ملٌا محمد باقر مجلسی که البته این به اصطلاح آیت الله العظمای آن زمان مستقیما" به موضوعات مربوطه نپرداخته است بلکه آنها را مثلا" در کتاب حلیة المتقین در چارچوب « آداب و سنن و اخلاق اسلامی » مطرح کرده است که برخی در عمل برآمده از آداب و رسوم مسلمانان در زمان حیات نویسنده بوده اند و برخی دیگر با این کتاب متداول شده به شکل و شمائلی متفاوت و متغییر برحسب زمان و مکان در آمده اند تا به امروز رسیده اند و در حال حاضر به اصطلاح مردم شناسان خارجی و طرفداران داخلی آنان چنین آداب و سننی را کاملا" خود رو ، بر آمده از بطن زنگی جمعی ایرانیان و بنابر این از موضوعاتی کاملا" منحصر به مطالعات مردم شناسی می پندارند . یکی از به اصطلاح آیات عظام زمان حکومت صفویان بنام محمد بن حسین خوانساری مشهور به آقا جمال کتابی طنزگونه و انتقادی و به تعبیری « رساله عملیٌه » گونه بنام « عقاید النساء نوشته است که بنام کتاب کلثوم ننه شهرت یافته است و نقطه عطفی در مطالعات به اصطلاح « مردم شناسی قبل از مردم شناسی » یا « مردم شناسی بدون مردم شناس » به شمار می رود . به این ترتیب ما بدون آنکه در تحصیلات دبستانی و دبیرستانی خود چیزی از « مردم شناسی » بدانیم در دروسی در آنجا ، به خصوص دروس ادبیٌات و تاریخ ادبیٌات با اینگونه مطالعات مربوط آشنا می شدیم . چهار شنبه 7 فروردين 1392برچسب:انگیزه مردم شناسی , شرایط مردم شناس بودن , ورود وبنگار به این حوزه , قصٌه ظهر جمعه , ابوالفضل مهتدی , فولکلور, :: 8:24 بعد از ظهر :: نويسنده : علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
ابو الفضل صبحی مهتدی
چگونه به مطالعات فرهنگ مردم و مردم شناسی وارد شدم
اگر عاشق انسانشناسی ، مردم شناسی و شناخت فرهنگ اطراف و جوانب خود نیستید ، و در شرایط حقیقی مطالعات آن قرار ندارید بهتر است وارد این کار نشوید ؛ و اگر « باری به هرجهت » وارد این کار شده اید هرچه زودتر آن را رها کنید که گفته اند :
هرجا جلوی ضرر را بگیری منفعت است !
آنهم نه فقط ضرر به شخص خودتان بلکه ضرر به مردم ، مملکت ، و مفهوم و مرام مردم شناسی در سراسر جهان ! .
مردم شناس یا مترجم و مامور در ذوب شدن در فرهنگ بیگانه ؟
آنکسی که مردم کشور خود ، شهر و دیار خود ، محلٌه و محل کار خود و حتی نزدیکترین همراهان و همقطاران خود را نمی شناسد و فقط تاریخ و نظراتی از مردم شناسان سایر کشورهای جهان را می داند و برای دیگران ترجمه می کند، مترجم است و نه مردم شناس ! ، منتهی مترجمی به بهای از دست دادن وقت و هزینه ی خود و اگر مثلا" استاد یا پژوهشگر و مسوول مردم شناسی دانشگاه باشد به بهای اتلاف وقت و هزینه ی مردم : اتلاف بسیار بیت المال در برابر منفعتی که اگر معکوس نباشد اندک است ... و می تواند مخاطب این مصراع باشد که :
عرض خود می بری و زحمت ما می داری !
حالا ممکن است « باری به هرجهت » به این راه افتاده باشیدو عاشق و معتادش هم شده باشید و در این معنی ضرر یا چندان ضرری هم به خود و دیگران نمی زنید . خوب ، حالا اگر اینطور است به اصطلاح در یک مسیر هستیم و هردو مسافر عشق : رفیق .
از زمستان 1335 سر از کتابخانه ی بزرگ شهرمان ، یعنی کتابخانه ی وزیری ، درآوردم و در پی کتاب های مقتضی آن سنٌ و سال که شعر و تاریخ و قصٌه های کوتاه و تمثیل و مثل و انواع آنها بود جذب قلمروئی شدم که بعد ها فهمیدم فولکلور نامیده می شود . از آن دوره تا حوالی سال 1340 از شنوندگاه پر و پاقرص برنامه های « قصٌه ی ظهر جمعه » فضل الله مهتدی که از رادیو ایران پخش می شد گردیدم که گاه از شنوندگانش می خواست که فلان قصٌه یا فلان قصٌه هائی را که نام میبرد و گاهی نشانی هم می داد اگر بلدند بنویسند و برایش بفرستند . چند قصٌه را به روایت مادر بزرگم نوشتم و برایش فرستادم که قاعدتا" درسال 1341 که توجیه شده بودم میبایست جواب پذیرش یکی - دوتای آنها را بدهد که هنوز هم نداده است ... گویا می خواسته است آنها را در مجلٌدی از کتابهای « افسانه ها... » ی خود چاپ کندکه عمرش کفاف نداده است و از بین رفته اند یا به اشاره و کنایه برخی به تصاحب جانشینش سیٌد ابو القاسم انجوی شیرازی در آمده اند..
انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ شناسی ایران بزرگ . Anthropology,Ethnology,and Culture of Greater Iran identification des sources de l'ethnologie d,Iran , et des Bibliographies درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها نويسندگان |
|||||
|